به روز شده در
کد خبر: ۴۰۶۲
آوش کاهش شدید رشد اقتصادی در پاییز را بررسی کرد

خداحافظ رشد ۸ درصدی

اعداد و ارقام همیشه بی‌احساس‌ترین اما گویاترین روایت‌گر یک ماجرا هستند. رشد اقتصادی ایران در پاییز ۱۴۰۳ به ۱.۶ درصد رسید؛ عددی که اگرچه هنوز مثبت است، اما در مقایسه با پاییز سال گذشته که ۵.۵ درصد بود، یک سقوط تمام‌عیار محسوب می‌شود. نه‌تنها در پاییز بلکه در همه فصل‌های سال جاری رشد اقتصادی نسبت به سال قبل کمتر شده است.

خداحافظ رشد ۸ درصدی
آوش/ سهند اینانلو

اقتصاد ایران هر روز کوچک‌تر می‌شود و موتور رشد آن کم‌جان‌تر از قبل می‌چرخد. خدمات همچنان ستون اصلی این رشد نیم‌بند است، اما کارشناسان بارها هشدار داده‌اند که اتکا به خدمات بدون سرمایه‌گذاری و توسعه صنعت، مثل حرکت روی یخ نازک است.

مسعود نیلی، اقتصاددان، در یکی از تحلیل‌های اخیرش گفته: «هیچ کشوری با اتکا به خدمات، رشد پایدار نداشته است. آنچه یک اقتصاد را زنده نگه می‌دارد، سرمایه‌گذاری و تولید است.» اما همین سرمایه‌گذاری در ایران، سال‌هاست که در پایین‌ترین سطح خود متوقف مانده است.

تحریم؛ مهم‌ترین علت یا تنها دلیل؟

تحریم‌ها همیشه یکی از بزرگ‌ترین موانع رشد اقتصادی ایران بوده‌اند. بعد از تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل در سال ۱۳۹۰ رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۱ به شدت منفی شد و در بهار همان سال، عددی عجیب و غریب یعنی منفی ۱۰ درصد را ثبت کرد.

دلیلش هم واضح بود؛ وقتی اقتصاد کشوری تا این حد به نفت وابسته باشد و تحریم‌ها دقیقا همان نقطه را هدف بگیرند، نتیجه چیزی جز سقوط آزاد نیست.

بعدتر برجام آمد و به اقتصاد ایران جان تازه‌ای داد. در زمستان ۱۳۹۵ رشد اقتصادی به ۲۰.۴ درصد رسید، اما طولی نکشید که با خروج آمریکا از برجام در ۱۳۹۷ همان مسیر نزولی از سر گرفته شد.

حالا، رشد اقتصادی در پاییز ۱۴۰۳ به پایین‌ترین سطح از پاییز ۱۳۹۹ تاکنون رسیده است.

اما آیا تحریم‌ها تنها مقصر این وضعیت هستند؟ بسیاری معتقدند که نه! سیاست‌های داخلی، بی‌ثباتی قوانین، فرار سرمایه و نبود رویکرد اصلاحی در حوزه‌های مختلف هم به همان اندازه در این رکود نقش دارند.

علی سعدوندی، اقتصاددان، در گفت‌وگویی گفته است: «تحریم‌ها تاثیرگذارند، اما همه چیز را گردن تحریم انداختن، پاک کردن صورت‌مسئله است. اگر سیاست‌گذاری درست باشد، حتی در شرایط تحریم هم می‌توان مسیر رشد را پیدا کرد.»

سرمایه‌گذاری؛ حلقه گمشده‌ای که کسی دنبالش نیست

یک حقیقت تلخ در مورد اقتصاد ایران این است که سرمایه‌گذاری به شدت کاهش یافته و تقریبا کسی هم در عمل به فکر تحقق آن نیست.

طبق آمارها، نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در کشور به پایین‌ترین حد خود در چند دهه اخیر رسیده است. این یعنی ساختمان‌های جدیدی روی زمین اقتصادی کشور ساخته نمی‌شود و موتور تولید خاموش مانده است.

در حالی که همسایگان ایران در همین مدت مشغول جذب سرمایه‌گذاران بین‌المللی بوده‌اند. ترکیه، امارات و عربستان سعودی هرکدام با سیاست‌های مشخص و فضای اقتصادی شفاف، سرمایه‌های میلیاردی را جذب کرده‌اند. درحالی‌که در ایران حتی سرمایه‌گذاران داخلی هم ترجیح می‌دهند دارایی‌هایشان را به بازارهای امن‌تر ببرند. دلیلش هم واضح است؛ بی‌ثباتی سیاست‌ها و تغییرات ناگهانی قوانین، سرمایه‌گذاری را پرریسک کرده است.

سعید لیلاز، تحلیلگر اقتصادی، در این باره می‌گوید: «سرمایه‌گذاری نیاز به امنیت و پیش‌بینی‌پذیری دارد. وقتی این دو وجود نداشته باشد، سرمایه‌ها یا از کشور خارج می‌شوند یا به سمت بازارهای غیرمولد مثل طلا و ارز می‌روند.»

استیضاح همتی و کنار گذاشتن ظریف؛ خداحافظی با اصلاحات اقتصادی

در این میان، سیاست‌های اقتصادی ایران هم بیش از همیشه از مسیر اصلاحات فاصله گرفته است. استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر پیشین اقتصاد نیز به‌وضوح نشان داد چهره‌هایی که به دنبال اصلاحات اقتصادی هستند، جایی در سیاست‌گذاری ندارند.

هرچند این استیضاح با عنوان "عدم کنترل نرخ ارز و طلا" از سوی وزارت اقتصاد کلید خورد، اما بسیاری باور دارند که دلایل پشت‌پرده آن بیشتر سیاسی بود تا اقتصادی.

همتی تنها فردی نبود که کنار گذاشته شد. بلکه محمدجواد ظریف، معمار برجام و یکی از چهره‌های کلیدی در سیاست خارجی ایران نیز دیگر در سیاست‌های کلان جایی ندارد. هنوز یک سال از انتخابات ریاست جمهوری نگذشته و تصاویر کمپین کردن جدی و ۲۴ساعته ظریف در حمایت از پزشکیان برای افکار عمومی زنده است.

با این حال کنار رفتن این دو چهره، برای بسیاری این پیام را داشت که دیگر قرار نیست اصلاحات اقتصادی و تعاملات بین‌المللی اولویت ایران باشند. به گفته یکی از تحلیلگران اقتصادی، «اینکه همتی استیضاح می‌شود، اما هیچ برنامه‌ای برای بهبود شرایط اقتصادی ارائه نمی‌شود، یعنی ما عملا تصمیم گرفته‌ایم که با اصلاحات اقتصادی خداحافظی کنیم.»

مسیر پیش‌رو؛ رکود یا تغییر؟

حالا اقتصاد ایران در یک نقطه حساس ایستاده است و شاید حساس‌ترین نقطه در یک قرن اخیر!

آیا همچنان قرار است همین سیاست‌ها ادامه پیدا کنند و رکود را به‌عنوان یک واقعیت دائمی بپذیریم، یا اینکه باور کنیم که تغییری در راه است؟

تجربه نشان داده بدون سرمایه‌گذاری، بدون ثبات اقتصادی و بدون اصلاحات، رشد اقتصادی ۸ درصدی ممکن نیست. اما آنچه در ماه‌های اخیر دیده‌ایم، نه‌تنها نشانی از اصلاحات ندارد، بلکه نشان‌دهنده عقب‌گرد است.

استیضاح همتی، کنار رفتن ظریف و ادامه وضعیت فعلی همه حکایت از یک واقعیت تلخ دارند؛ این‌که اقتصاد ایران در غیاب تصمیمات درست، همچنان در مسیر کوچک‌تر شدن پیش می‌رود و این کیک اقتصاد است که روز به روز آب می‌رود.

آیا می‌توان به تغییر امیدوار بود؟ پاسخ این سئوال در سیاست‌هایی است که در ماه‌های آینده اتخاذ می‌شوند. اما تا اینجا، آنچه دیده‌ایم، نشانه‌ای از تغییر در مسیر درست ندارد. اصلا تغییر به کنار، تیم اقتصادی دولت با کنار رفتن همتی دیگر حتی فرمانده و حتی گفتمان مشخصی هم ندارد.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار