گزینههای ایران برای خروج از بحران
درحالی که تبادل آتش میان ایران و رژیم صهیونیستی وارد پنجمین روز خود شده، فضای بینالمللی بیش از هر زمان دیگر آکنده از نگرانی، تحلیل و تردید است.

روزنامه اعتماد گفتگوئی را با ابوالقاسم دلفی منتشر کرده است:
درحالی که تبادل آتش میان ایران و رژیم صهیونیستی وارد پنجمین روز خود شده، فضای بینالمللی بیش از هر زمان دیگر آکنده از نگرانی، تحلیل و تردید است. تنشهای اخیر، ناظران جهانی را بر آن داشته تا در پی شناسایی سناریوهای محتملِ پیشرو، نگاهی دقیقتر به فعل و انفعالهای احتمالی بازیگران، تاکتیکها و مداخلات داشته باشند. برخی تحلیلگران، با اتکا به تحرکات دیپلماتیک پشت پرده و تلاشهای کشورهای ثالث، به امکان توقف درگیریها در چند روز آینده خوشبیناند؛ درحالی که گروهی دیگر سرنوشت بحران را منوط به نوع واکنش تهران به تجاوزات پیاپی اسراییل میدانند. از تهدید به انسداد تنگه هرمز گرفته تا احتمال خروج ایران از معاهده انپیتی و تعلیق همکاریهای فراپادمانی با آژانس انرژی اتمی، همگی ابزارهایی هستند که در کنار پاسخهای موشکی، میتوانند صحنه منازعه را وارد فاز تازهای کنند؛ فازی که نه تنها منطقه بلکه ساختار امنیت بینالملل را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. به باور این گروه از ناظران، افزایش تحرکات دیپلماتیک در سطح منطقهای بهویژه ازسوی کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و نیز تلاشهای ادعایی و محدود ایالاتمتحده برای مدیریت واکنش تهران، شاخصهایی تعیینکننده در روزهای پیشرو خواهند بود. در این میان، موضعگیری اخیر سخنگوی وزارت خارجه ایران نشان میدهد که فرصتهای دیپلماتیک بر اثر این تجاوزات رنگ باختهاند. به گفته اسماعیل بقایی، طرف مقابل کاری کرده که عملا مذاکره و گفتوگو بیمعنا شده است.این اظهارات، حاکی از تردیدی عمیق در کارآمدی مسیرهای دیپلماتیک دارد و به نظر میرسد که تهران اکنون در آستانه اتخاذ تصمیمی راهبردی قرار گرفته است؛ تصمیمی که نتایج آن، فراتر از میدان نبرد، قادر است نظم بینالملل را تحت تاثیر قرار دهد.در همین راستا ابوالقاسم دلفی، سفیر اسبق ایران در پاریس در گفتوگو با «اعتماد» ضمن تاکید بر تلاشهای مخرب تلآویو برای تخریب روند مذاکرات و اینکه این رژیم درنهایت اقدام به حملات وحشیانهای به کشورمان کرد بر این باور است که اکنون ایران در موضع دفاع مشروع قرار دارد و به نظر میرسد بر دیپلماسی فعال و همزمان همکاری با سایر بازیگران و نیز پیگیری حقوقی این تجاوز تاکید دارد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ابوالقاسم دلفی در پاسخ به سوال نخست «اعتماد» در باب سناریوهای احتمالی قابل پیشبینی برای آینده تنشها میان تهران و تلآویو گفت: در ابتدا باید بگویم که رسیدن به نقطهای که امروز در آن قرار داریم، یعنی وقوع جنگ، بدون تردید یک اتفاق ایدهآل نبود. تمام تلاشها، تحلیلها و سیاستگذاریها بر این محور متمرکز بود که دولت چهاردهم با استفاده از ظرفیتهای سیاست خارجی و منابع داخلی، مانع از ورود کشور به یک درگیری نظامی شود. به باور دلفی واقعیت این است که جناحی که در انتخابات موفق به جلب رای مردم نشد، در صورت پیروزی احتمالا زودتر از این کشور را وارد درگیری نظامی میکرد. اما دولت چهاردهم سیاست خود را بر پرهیز از جنگ و مدیریت تنشها بنا نهاد و در این مسیر نیز تلاشهای قابلتوجهی انجام داد. با این حال، به دلیل برخی شرایط داخلی، دولت نتوانست آنگونه که باید، سیاست خارجی خود را طراحی و اجرا کند. این دیپلمات پیشین در ادامه افزود: یکی از مهمترین چالشها، روند مذاکرات بود؛ هر چند مذاکرات آغاز شد، اما به نتایج حداقلی که میتوانست از بروز جنگ جلوگیری کند، منتهی نشد.این تصور که میشد طی دو ماه با دولت ترامپ به نتیجه رسید، منطقی و واقعبینانه نبود. به گفته دلفی اما در عین حال، شاید امکان مدیریت بهتر شرایط نیز وجود داشت. شرایط داخلی کشور بسیار خاص و پیچیده بود. از همان ابتدای آغاز مذاکرات، اسراییل تلاش فراوانی کرد تا روند گفتوگوها را مختل و شکستخورده جلوه دهد. آنها از ابتدا درصدد کشاندن ایالات متحده به درگیری نظامی با ایران بودند و در نهایت نیز موفق شدند شرایطی را فراهم کنند که جنگ و تجاوز را عملا آغاز کنند.دلفی در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» خاطرنشان کرد: جنگ در زمانی آغاز شد که تصور نمیکردیم در آن مقطع خاص و در آستانه دور ششم رایزنیها رخ دهد. ما حتی تاریخ دور ششم مذاکرات را نیز تعیین کرده بودیم؛ قرار بود این دور از گفتوگوها روز یکشنبه در مسقط برگزار شود. اما تنها دو روز پیش از آن، تجاوز وحشیانه به تمامیت ارضی کشور آغاز شد. به باور این دیپلمات پیشین کشورمان با این حال، اکنون ما در موضع دفاع مشروع قرار داریم. طرف مقابل به وضوح آغازگر تجاوز بوده و جهان باید شاهد این واقعیت باشد. تجربه جنگ هشت ساله ایران نیز نشان داد که ما تنها به دنبال رفع تجاوز هستیم و تا زمانی که تجاوز ادامه دارد، نمیتوان وارد گفتوگویی موثر شد. این رویکرد همچنان جاری و معتبر است.مهم است که میان شرایط جنگی و شرایط مذاکراتی تمایز قائل شویم. سفیر اسبق کشورمان در فر انسه خاطرنشان کرد: اگر این دو حوزه را به یکدیگر گره بزنیم، عملا به همان هدفی کمک کردهایم که اسراییل به دنبال آن است: شکست کامل ایران در مسیرهای نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک. آنها مذاکره نمیخواهند، بلکه به دنبال تحمیل تسلیم هستند. اما این سناریو رخ نخواهد داد. ما تجربه مقابله با ائتلاف جهانی علیه ایران در دوران جنگ تحمیلی را داریم؛ در آن زمان نیز اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی در کنار صدام قرار داشتند. با وجود همه این فشارها، ایران ایستادگی کرد و اجازه نداد سرنوشت جنگ مطابق میل متجاوزین رقم بخورد.
به گفته دلفی اکنون نیز اگرچه جنگ هزینه دارد، اما مردم ایران همچنان پای منافع ملی خود خواهند ایستاد. مساله اصلی این است که باید به درستی تشخیص دهیم آیا مذاکره برای صلح است یا جنگ برای صلح؟ اگر بگوییم «تا زمانی که بمباران ادامه دارد مذاکره نمیکنیم»، این یک رویکرد است. رویکرد دیگر بدین شکل است که «در میانه بمباران نمیتوان مذاکره کرد». هر دو رویکرد قابل تأملاند، اما باید توجه داشت که صرفا طرف متجاوز نیست که میتوان با او مذاکره کرد؛ بازیگران دیگری نیز وجود دارند که میتوان با آنها وارد گفتوگو شد تا از مواضع بحق کشور دفاع کرد.این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه به «اعتماد» گفت: واقعیت این است که مراکز هستهای ایران هدف حمله یک کشور متجاوز هستهای قرار گرفتهاند. در این میان، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شخص آقای گروسی مسوولیت دارند از حقوق ایران دفاع کنند. اینکه چنین حمایتی صورت نمیگیرد، به دلایل سیاسی و فشارهای بیرونی بازمیگردد. اما این مانع از پیگیریهای حقوقی و بینالمللی ما نخواهد شد.به باور دلفی ما از مسیرهای رسمی شکایت کردهایم و خواهان تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت شدیم. این مسیر باید با جدیت ادامه یابد. افزون بر آن، دیپلماسی فعالتری نیز باید در دستور کار قرار گیرد. حتی کشورهای اروپایی که در شرایط عادی با ایران درگیر تنش بودند، اکنون تمایل به میانجیگری و مذاکره نشان دادهاند و نباید این فرصت را از دست داد. اخیرا سه کشور اروپایی اعلام آمادگی کردند که درباره موضوع هستهای وارد مذاکره شوند. باید راهی پیدا کنیم که این روند آغاز شود. همچنین، روسیه و چین به عنوان متحدان استراتژیک ایران باید نقش فعالتری ایفا کنند. سفیر اسبق ایران در پاریس در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» تاکید کرد: اگر آقای ترامپ از پوتین بهرهبرداری سیاسی میکند، ما نیز باید از روابط استراتژیک خود با روسیه استفاده کنیم. در شرایطی که متهم به حمایت نظامی از روسیه در بحران اوکراین هستیم، طبیعی است که در این مقطع از روسیه انتظار حمایت داشته باشیم. همین انتظار از چین نیز وجود دارد؛ تعهدات آنها نباید صرفا محدود به خرید نفت باشد. اینها مطالباتی است که باید در مسیر دیپلماتیک با جدیت پیگیری شود.دلفی درپاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب نقشآفرینی احتمالی پادشاهیهای منطقه در مهار و مدیریت تنشهای کنونی میان ایران و اسراییل خاطرنشان کرد: در شرایطی که رژیم صهیونیستی تمامیت ارضی ما را مورد تعرض قرار داده و ثبات منطقه را به خطر انداخته، لازم است بار دیگر بر سیاست اعلامی جمهوری اسلامی ایران تاکید کنیم: اگر ایران نتواند نفت خود را صادر کند، دیگران نیز نباید انتظاری غیر از این داشته باشند. آرامش منطقه، یک خواسته عمومی است، اما نمیتواند گزینشی و یکطرفه باشد؛ امنیت باید برای همه باشد، نه فقط برای برخی.کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، بهویژه پس از سفر رییسجمهور پیشین امریکا، دونالد ترامپ و انعقاد قراردادهای چندصد میلیارد دلاری با ایالات متحده، ظرفیت قابل توجهی برای توسعه روابط با غرب ایجاد کردهاند. به گفته دلفی با این حال، باید بدانند که بخشی از امنیت و ثباتی که به دنبال آن هستند، وابسته به شرایط ایران است. ایران قدرت منطقهای مهمی است و بدون وجود صلح و ثبات در آن، ثبات منطقهای نیز دچار اخلال خواهد شد. بنابراین انتظار میرود کشورهای منطقه در مسیر تنشزدایی نقشآفرینی مسوولانهتری ایفا کنند.در شرایط فعلی که ایران آشکارا مورد تجاوز نظامی قرار گرفته، موقعیت ما در افکار عمومی جهانی و عرصه حقوق بینالملل، از وجاهت برخوردار است. البته میدانیم که در نظام بینالملل، غالبا «زور» بر «حق» غلبه دارد، اما این نباید بهانهای برای انفعال یا بیتحرکی ما باشد.
این دیپلمات پیشین کشورمان همچنین تاکید کرد: ایران باید با بهرهگیری از ظرفیتهای متعدد منطقهای و بینالمللی، از جمله همکاری با همسایگان، همچنین تعاملات راهبردی با روسیه، چین و برخی کشورهای اروپایی، مسیر دیپلماسی چندجانبه را فعالانه دنبال کند. اینبار تنها وزارت امور خارجه نباید بار مسوولیت را به دوش بکشد. سایر دستگاهها، وزارتخانهها و نهادهای دولتی و حتی غیردولتی نیز باید به عنوان بازوهای مکمل دستگاه دیپلماسی ایفای نقش کنند تا تاثیرگذاری ما بر مواضع دیگر کشورها تقویت شود. به باور دلفی نکته کلیدی آن است که نباید اجازه دهیم این وضعیت جنگی فرسایشی شود. درست است که شاید اسراییل توان ورود به یک جنگ درازمدت را نداشته باشد، اما باید فرض دیگر را نیز درنظر گرفت: اینکه حامیان غربی اسراییل، با اتکا به محاسبات ژئوپلیتیکی، تصمیم گرفته باشند تا پایان این سناریو از این بازیگر حمایت کامل کنند. این احتمال، ضرورت اقدام هوشمندانه و فوری ما را دوچندان میکند.توقف تجاوز نظامی به کشور باید به هر شکل ممکن محقق شود؛ اما این هدف نباید صرفا منوط به مذاکرات با امریکا شود، بلکه باید از تمام مسیرهای موجود بهره گرفت و پیامی روشن به ایالاتمتحده داد: آغاز هر مذاکرهای، منوط به توقف تجاوز است. این راهبرد، در کنار سایر ابزارهای دیپلماتیک میتواند مسیر خروج از بحران و بازگشت به ثبات را هموار کند.
سفیر اسبق تهران در پاریس در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر اهرمهای فشار ایران از جمله خروج از انپیتی و نیز بستن تنگه هرمز برای توقف تجاوزات رژیم اسراییل تاکید کرد: مقررات و قواعد بینالمللی، هر چند در عمل عمدتا تحت تاثیر قدرت و نفوذ کشورهایی با توان نظامی و سیاسی بیشتر قرار دارند، اما این امر نباید موجب شود ایران تعهدات بینالمللی خود را نادیده بگیرد یا از آنها عدول کند. اگرچه کشور ما در معرض تجاوز قرار گرفته است، اما این وضعیت مجوزی برای کاهش همکاری با نهادهای بینالمللی همچون آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا خروج از معاهداتی مانند NPT محسوب نمیشود. به باور دلفی تجربه نشان داده است که اگرچه ممکن است آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره از حقوق ایران به درستی حمایت نکرده باشد، اما خروج از چارچوبهای بینالمللی و قطع همکاری با این نهادها عملا ما را از امکان بهرهگیری از ظرفیتهای حقوقی و دیپلماتیک موجود محروم خواهد کرد. بهویژه در شرایطی که تاسیسات هستهای کشور هدف حملات قرار گرفتهاند، ما باید از طریق همین نهادها پیگیر احقاق حق خود باشیم، زیرا چنین حملاتی طبق مقررات آژانس، نقض آشکار اصول بینالمللی است.دلفی همچنین درباره بستن تنگه هرمز یا تهدید به این اقدام به «اعتماد» گفت که با وجود ظرفیت بالقوه آن برای تاثیرگذاری بر بازار انرژی، میتواند باعث بسیج کشورهایی شود که از این مسیر استراتژیک بهرهمند هستند و درنهایت فشارها علیه ایران را افزایش دهد. بنابراین، عاقلانهتر آن است که بر سیاست اعلامی پیشین خود تاکید کنیم مبنی بر اینکه «اگر ایران نتواند نفت خود را بفروشد، سایر کشورها نیز نباید انتظار داشته باشند، بتوانند به راحتی از فروش نفت خود بهرهمند شوند.» این موضع، در عین حال که پیامی قاطع دربردارد، باید در قالب رایزنیهای دیپلماتیک و با تبیین روشن مخاطرات ناامنی منطقه، برای کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و سایر بازیگران منطقهای و جهانی تشریح شود. به گفته این دیپلمات پیشین کشورمان هماکنون، ظرفیتهایی مهم دراختیار ماست؛ از جمله روابط با کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس، روسیه، چین و حتی برخی کشورهای اروپایی. اینها ظرفیتهایی هستند که باید به جای تقابل، برای پیگیری منافع ملی از طریق دیپلماسی مورد استفاده قرار گیرند. آنچه مهم است، حفظ خویشتنداری و پرهیز از اقدامات هیجانی همچون خروج از NPT یا اجرای شتابزده قوانین تنشزا نظیر قانون اقدام راهبردی است که میتواند فضای بینالمللی را علیه ما تحریک کند. به باور دلفی، وزارت امور خارجه به تنهایی نمیتواند بار همه تحرکات دیپلماتیک را به دوش بکشد. لازم است سایر وزارتخانهها، نهادهای دولتی و حتی بازیگران غیردولتی نیز به عنوان بازوان دیپلماسی کشور وارد عمل شوند. باید به جای خودزنی در عرصه سیاست خارجی، از همه ظرفیتها برای اقناع افکار عمومی بینالمللی، جلب حمایتهای سیاسی و جلوگیری از تشدید بحران بهره گرفت. هدف نهایی، توقف تجاوز و بازگشت به مسیر ثبات و صلح در منطقه با استفاده از ابزارهای سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک است.