جنگ و رسانه
در این جنگ دو مقدمة بدیهی وجود دارد؛ اول اینکه مردم بزرگترین سرمایه ما هستند و بدون همبستگی ملی و وحدت و مودت در میان تمام نیروهای سیاسی و طبقات اجتماعی و اصناف و اقشار - با هر سلیقه و سبک و تفکری- قادر به تسلط بر اوضاع و استیلا بر دشمن پلید نخواهیم بود.

سید مسعود رضوی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:
در این جنگ دو مقدمة بدیهی وجود دارد؛ اول اینکه مردم بزرگترین سرمایه ما هستند و بدون همبستگی ملی و وحدت و مودت در میان تمام نیروهای سیاسی و طبقات اجتماعی و اصناف و اقشار - با هر سلیقه و سبک و تفکری- قادر به تسلط بر اوضاع و استیلا بر دشمن پلید نخواهیم بود. این قاعده در تمام جنگها صادق است. و دوم اینکه تسلیم و آتش بس در شرایط ضعف و زبونی، دولت صهیونی را وادار به توقف نخواهد کرد، بلکه دست او را برای نابودی تمام زیرساختهای میهن باز خواهد کرد و آنگاه تضعیف و تجزیه ایران محتمل خواهد بود. نتانیاهو و موشهای صهیونیست مکارتر از آن هستند که ساده انگارانه به عهد و پیمان و سخنشان ذره ای اعتماد شود.
بی گمان باید در کنار جنگ و مقاومت به راهبرد خروج و دیپلماسی اندیشید. اما نباید عجولانه و خجولانه خود را از تریبونها و نهادهای بین الملل بیرون بیاوریم و صدای خود را به دست خود ساکت کنیم. طرح سه فوریتی یک نماینده تندرو در مجلس برای خروج از NPT یکی از مصداقهای همین کارها بود که اتفاقا صهیونیستها بسیار می پسندند و درپی خارج کردن ما از صحنه و خاموش کردن صدای ما هستند.
اما موضوع اصلی این نوشته رسانه و اهمیت آن در دوران شکوفایی و پیشرفت اعجاب آور سوشال مدیا و هوش مصنوعی است. دوران جنگ خاکریزها گذشته است. اینک در ترازی شگفت آور همچون داستانهای علمی و تخیلی وارد جنگهای الکترونیکی و محاسبه گر با حجم ویرانی و دقت بسیار شده ایم. در این شرایط بازوی بزرگ جنگ را افکار عمومی و جهان پیرامون، متحدان و اقتصاد پنهان در افکار عمومی شکل می دهد. انباشت افکار و ایده ها و جهت دادن بدان، عین قدرت و علم نوین در سیاست است. اگر نگاهی به رسانه های کنونی ایران در این شرایط خطیر بیندازیم، جاماندگی ما به وضوح روشن خواهد شد.
من در ۲۴ ساعت گذشته الجزیره مباشر و بین الملل، بی بی سی بین الملل وعربی و فارسی، سی ان ان، العربیه و یورونیوز و دیگر شبکه های بین المللی را مرور می کردم. همگی از ایران و اسرائیل، گزارشهای زنده پخش می کردند. مخصوصا الجزیره که جانب ما را منصفانه نگه داشته بود. اما تصاویر زنده تکان دهنده بود. تهران و کرمانشاه یا شیراز و مشهد و تبریز را زنده نشان می داد که مردم با موبایل فیلم گرفته اند و تاسیسات دولتی در حال سوختن است. سپس تصویر برج میلاد از نمای درختان سرسبز عباس آباد که به زیبایی و آرامش ایستاده بود. از سوی دیگر، در الجزیره و تمام شبکه های جهان، مدام تل آویو و حیفا و شهرکهایی را در اسرائیل به تصویر می کشیدند و نشان می دهند که خانه های مسکونی هدف قرار گرفته و کودکان و زنان درحال گریختن به پناهگاهها هستند.
این شیوه اطلاع رسانی ما را زمینگیر خواهد کرد. پس لازم است ارتباط وسیعتری به سرعت با جهان برقرار کنیم و خارج از ادبیات و کنش داخلی به چارچوب اخبار و رسانه های جهان خبرهای داخل را به سود ایران و به زیان دشمن تزریق کنیم. خبرنگاران الجزیره و شبکه های بزرگ جهان نظیر یورونیوز و بی بی سی را دعوت کنید و حتی کریستین امانپور و خبرنگاران نشریات چپ فرانسه، آلمان و ایتالیا را رسما برای مشاهده و ثبت جنایات صهیونیستها به ایران فراخوانید. به این ترتیب، بزرگترین ضربه به حیثیت این جنایت پیشگان بین المللی زده خواهد شد. زدن منبع آب شرب مردم و کشتن مردم عادی در خیابان قدس با چه توجیهی انجام شده و چرا بازتاب جهانی نیافته است؟ قطعه قطعه شدن کودکان و زنان بی دفاع با بمبهای پیشرفته در نیمه شب برای چه منظوری دنبال می شود؟
تا دیر نشده این کار را انجام دهید و در حساسترین لحظات تاریخ را ثبت و از آن بهره برداری کنید. اتفاقا شبکه نفوذ جلوی همین کار را می خواهد بگیرد و گفتگو با کارشناسان قلابی را تحویل دهد تا مردم به شبکه های مزدور پناه ببرند. باید مردم را با آموزش و دلگرمی و همبستگی، وادار به ماندن و پایدار ساختن کرد. کاتس برای ترساندن مردم گفته بود تهران را می سوزانیم یا تهرانیها بهای موشکهای اصابت کرده با تل آویو را می پردازند و نتانیاهو از مردم تهران خواسته که تهران را ترک کنند. این جنگ روانی برای فشار بر دولت و ایجاد گسست بیشتر در کشور است. بازی با اعصاب مردم است. وگرنه تهران دوبرابر سرزمین اشغالی جمعیت دارد و دویست و هشتاد و هفت سال قبل از تشکیل این دولت جعلی پایتخت ایران بوده است. پس خانه را ترک نکنید. ما سالها تحریم بوده ایم. حالا خودمان به دست خود تحریم و تبعید نشویم!