جنگ یک محتمل بزرگ است. اگر یک درصد هم احتمال وقوع جنگ باشد این یک درصد اهمیت بسیاری دارد
جنگ یک محتمل بزرگ است. اگر یک درصد هم احتمال وقوع جنگ باشد این یک درصد اهمیت بسیاری دارد
انسجام ملی که در جنگ 12 روزه ظهور یافت در حال سرد شدن است
در پی پایان جنگ ۱۲ روزه، فضای سیاسی و اجتماعی کشور وارد مرحلهای تازه شده است؛ مرحلهای که با رشد مطالبات عمومی از یک سو و سکوت حاکمیتی از سوی دیگر همراه شده است. این شکاف، اگرچه فعلاً در سطح گفتمان باقی مانده، اما میتواند در صورت بیتوجهی، به چالشی جدی برای همبستگی ملی بدل شود.
وقتی همه از قاعده تا رأس هِرم، یکصدا گفتند: «ایران»! پس حضراتِ تکتاز و طنّاز نیز این وحدت ملّی و امنیت روانی را کمی بیش از پیش پاس بدارند و احترام مردمان را بیش مراعات فرمایند.
به جای متهم کردن این و آن به خیانت یا تحت فشار گذاردن دولت و نظام تصمیمگیری، اجازه دهیم که ارکان نظام و دولت با در نظر داشت همه جوانب و در آرامش و عقلانیت تمام و بدون نشان دادن کمترین ضعف و سستی بهترین تصمیم را برای کشور بگیرند.
پیشنهادهای ممکنالوصول کوتاهمدت برای تداومبخشی به گامهای متقابل و مستمر برای کاهش شکاف ملت و دولت
بزرگان نظام از قطبیسازیهای پیشاجنگ عبور کردند
در پی رویدادهای اخیر و طرح مطالبات مختلف از سوی گروهها و افراد جامعه، بحثهای گستردهای درباره لزوم تقویت همبستگی ملی و ارائه راهکارهای عملی برای تحقق این هدف درگرفته است. با این حال، به نظر میرسد هنوز نهاد یا مسئول مشخصی برای تدوین و اجرای یک برنامه منسجم در این زمینه معرفی نشده است.
در حالیکه جامعه ایران پس از جنگ ۱۲ روزه درگیر بازسازی انسجام و تقویت همبستگی ملی است، برخی جریانهای تندرو با مواضع و رفتارهایی شکافآفرین، مسیر عکس را در پیش گرفتهاند. این گروهها، به جای تقویت وحدت و آرامسازی فضای کشور در دوران «صلح مسلح»، به تداوم تنش و دامنزدن به اختلافات داخلی دامن میزنند.
در شرایطی که اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران و فعالان سیاسی در دوران پساجنگ خواستار افزایش رویکردهای میهنی و ملی برای صیانت از دستاوردهای مردم و دولت در جنگ 12روزه بودند، اما بلافاصله پس از آتشبس و خاموش شدن توپخانههای دشمن، توپخانههای تندروها برای ضربهزنی و مانعتراشی در مسیر فعالیتهای دولت به کار افتاد.