نقشه راه کنش ملی برای کنشگران سیاسی
صاحبنظران سیاسی پیامها و معانی رهنمودهای رهبر انقلاب درباره ضرورت پشتیبانی از مسعود پزشکیان را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دادند

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
در ماه شهریور که اکنون رو به انتهاست، رهبر معظم انقلاب در فاصله دو هفته، دو بار از رئیسجمهوری تجلیل کردند. بار اول دوم شهریورماه در مراسم عزاداری شهادت امام رضا(ع) بود. رهبر معظم انقلاب در این مراسم با توصیه به وحدت و حفظ انسجام، فرمودند: «خدمتگزاران کشور را مردم حمایت کنند؛ رئیسجمهوری را حمایت کنند. رئیسجمهوری، پرکار و پرتلاش و پیگیر است؛ عناصر اینجور که پرکار باشند، پرتلاش باشند، پیگیر باشند، اینها را باید قدرشناسی کرد.» نوبت دوم تجلیل رهبر انقلاب از رئیسجمهوری، دو هفته بعد یعنی 16 شهریور در دیدار هیأت وزیران با معظم له صورت گرفت. حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار نیز فرمودند: «تشکر ویژه میکنم از رئیسجمهوری محترم به خاطر کار متراکم و مفیدی که ایشان انجام میدهند. اینجور کار کردن و با این انگیزهها کار کردن و با این روحیه کار کردن، همان چیزی است که کشور به آن نیاز دارد.» این تجلیل از رئیسجمهوری، با این بیانات و با این فاصله کم، آن هم در یکسالگی دولت چهاردهم، بیش از هر چیز مسئولیت رئیسجمهوری و هیأت وزیران را بیشتر میکند؛ این مسئولیت یا مأموریت که در انجام وظایف و مأموریتها به گونهای عمل شود که حمایتهای رهبر انقلاب به بهترین شکل، پاس داشته شود. زیرا نتیجه این کار و تلاش، یا به تعبیر رهبر انقلاب ثمرات «با این انگیزهها کار کردن و با این روحیه کار کردن» رئیسجمهوری، بیش از همه متوجه کشور و مردم میشود. اما این حمایتهای رهبر انقلاب معنای دوم یا مسئولیت دومی هم دارد. این معنا و مسئولیت دوم متوجه بخشها، جریانها یا اشخاصی است که میتوان آنان را مخاطبان خاص این بیانات قلمداد کرد. برای فهم اینکه معنای دوم حمایت و تجلیل رهبر انقلاب از رئیسجمهوری در فاصله دو هفته چه میتواند باشد، باید به فعل و انفعالات سیاسی در کشور تا پیش از این تاریخها نگاه کرد. پیش از این برخی جریانها سازهای دیگری برای ارکستر هماهنگ سیاست ایران کوک کرده بودند. این سازها صرفاً در مخالفت با دولت و به طریق اولی، صرفاً در مخالفت با شخص رئیسجمهوری کوک شده بود. البته که این صداهای مخالف از مرز انتقاد گذشته و صبغه تخریب به خود گرفته بود. اما نکته این بود که این فعالیتها مغایر وحدت و انسجامی بود که در دفاع مقدس اخیر شکل گرفت، آن هم در شرایطی که رهبر انقلاب از اتحاد شکل گرفته در جنگ تحمیلی اخیر به «اتحاد مقدس» تعبیر کردند. ایشان برای حفظ این اتحاد مقدس نیز توصیههای صریحی داشتند. معظمله دوم شهریور در مراسم عزاداری شهادت امام رضا(ع) فرمودند: «اهل بیان، اهل قلم، آنهایی که حرف میزنند، آنهایی که مینویسند، آنهایی که تحقیق میکنند، آنهایی که توئیت میزنند، بفهمند چه کار میکنند. این اتّحاد مقدّس، این اجتماع عظیم، این سپر پولادین از دلهای مردم و ارادههای مردم نباید خدشهدار بشود.» آن سخن رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «رئیسجمهوری، پرکار و پرتلاش و پیگیر است» و «اینها را باید قدرشناسی کرد» درست در ادامه همین بیانات ایراد شد. به این ترتیب میتوان گفت ابتدا توصیه حفظ اتحاد مقدس و توصیه به قدرشناسی از رئیسجمهوری پرکار و دو هفته بعد، بیانات رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «تشکر ویژه میکنم از رئیسجمهوری محترم به خاطر کار متراکم و مفیدی که ایشان انجام میدهند» معنای دوم یا مسئولیت دوم این تجلیل رهبر انقلاب از رئیسجمهوری را روشن میسازد. این معنای دوم، دریافت این حقیقت است که کشور در شرایط پساجنگ به سر میبرد که نه آتشبس دائمی است، نه صلحی برقرار و نمیتوان به دشمن هیچ اطمینانی روا داشت. در چنین شرایط و بزنگاه تاریخی، حمایت از دولت یک انتخاب سیاسی نیست بلکه یک ضرورت ملی است و همین ضرورت، مسئولیتی است که متوجه جریانهای سیاسی است. البته حمایت از دولت به معنای بستن راه نقد نیست. نه دولت قائل به بستن نقد است، نه بستن راه نقد کمکی به کشور و دولت میکند. بستن راه نقد حتی در این دوران، راه اصلاح را میبندد و همانطور که رئیسجمهوری بارها گفته است، دولت همواره نیازمند کمک همه دلسوزان و صاحبنظران است. مسأله فقط یک چیز است؛ ایجاد تمایز میان نقد و تخریب و برای اعمال این تمایز نیاز به هیچ استدلال عقلی، دادگاه بیرونی یا جدال رسانهای از تریبونهای عمومی نیست. مراجعه به وجدان هر فرد، روشن میسازد که نقد چیست و تخریب کدام است و صد البته که نقد، خود بهترین حمایت است.
الهام یوسفی
گروه سیاسی
اکنون همه کنشگران سیاسی و همه صاحبان تریبون عمومی یک سنجه برای کنشگری سیاسی خود در اختیار دارند. این سنجه، همان است که رهبر انقلاب تبیین کردهاند: کوشیدن برای حفظ اتحاد مقدس. منظور از صاحبان تریبونهای عمومی نیز، باز همان است که رهبر انقلاب تبیین کردهاند: «اهل بیان، اهل قلم، آنهایی که حرف میزنند، آنهایی که مینویسند، آنهایی که تحقیق میکنند، آنهایی که توئیت میزنند.» همه این صاحبان تریبون باید این سخن رهبر انقلاب را به خاطر داشته باشند که «بفهمند چه کار میکنند.» اما این سنجه یا این معیار کنشگری سیاسی که چیزی جز کنشگری ملی براساس اقتضائات امروز ایران نیست، صرفاً در حوزههای غیررسمی سیاست قرار نمیگیرند. میتوان (چه بسا باید) دایره شمول مخاطبان این سنجه را به حوزههای رسمی نیز گسترش داد؛ حوزههایی مانند مجلس شورای اسلامی و نمایندگان مردم در خانه ملت. مطابق قانون اساسی و به اقتضای جایگاه نمایندگی، نمایندگان حق اظهارنظر یا تفحص در همه شئون کشور را دارند. اما اکنون میتوان سنجهای برای این کنشهای مرتبط با جایگاه نمایندگی تعیین کرد و آن، کمک به دولت و حفظ اتحاد و انسجام ملی است. در کنار همه اینها، فعالان سیاسی و کنشگران جریانهای اصولگرا و اصلاحطلب هم مخاطبان دیگر این سخنان هستند. اظهارنظر آنان که با «ایران» در میان گذاشتند، بیانگر این است که آنان معنا و مسئولیت سخنان رهبر انقلاب را دریافتهاند.
پشتیبانی از دولت؛ تقویت کشور است
عباس سلیمینمین
پژوهشگر حوزه سیاست
حمایت رهبر معظم انقلاب از قوه مجریه برآمده از این واقعیت است که دولت در خط مقدم مبارزه با دشمن و تهدیدها قرار دارد. دشمنان جمهوری اسلامی ایران تمام تلاش خود را معطوف کردهاند تا روند خدماترسانی دولت به مردم را مختل و اعتماد عمومی را تضعیف کنند. کاهش بودجه و منابع عمومی کشور، بهطور طبیعی توان خدمترسانی را محدود میکند و این همان چیزی است که دشمن سعی در برجستهسازی آن دارد، آن هم دشمنی که خود یک عامل اصلی برای این کمیابی از طریق تحریمهای غیرانسانی و غیرحقوقی است. بنابراین عقل و منطق ملی و دینی حکم میکند که در چنین شرایطی دولت را تقویت کنیم؛ به دولت قوت قلب بدهیم و از تلاشهای آن قدردانی کنیم. این حمایت به معنای انکار ضعفها نیست یا به این معنی نیست که نباید نقدی مطرح شود زیرا هر دولتی، بویژه دولتی که از پشتوانه حزبی چندانی برخوردار نیست، کاستیهایی دارد. اما پشتیبانی نکردن از دولت، زیانهایی دارد که این زیان بهطور مستقیم متوجه مردم خواهد شد. هرچه دولت با نشاط و انگیزه بیشتری عمل کند، خدمات بهتری به مردم ارائه خواهد داد و دشمن نیز در تحقق اهدافش ناکام میماند. دشمن به دنبال ایجاد فاصله میان دولت و ملت است؛ فاصلهای که میتواند موجب نارضایتی و بستری برای بحرانهای مصنوعی باشد. در این شرایط، انتظار میرود احزاب و جریانهای سیاسی نگاه ملی و مسئولانهتری داشته باشند. اما متأسفانه گاه شاهدیم که برخی جریانها منافع گروهی و شخصی خود را بر مصالح ملی مقدم میدارند یا با تحلیلهای نادرست تاریخی و توجیهات غیرمنطقی به تضعیف دولت دامن میزنند. چنین رویکردی نهتنها خدمت به کشور نیست، بلکه فرصتی برای دشمن فراهم میکند. رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند که وظیفه دینی و ملی ما حمایت از دولت است. بیتوجهی برخی جریانها و فرصتطلبیهای سیاسی سبب شده است که این توصیهها بهطور کامل محقق نشود. در حالی که امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند وحدت، همافزایی و تقویت باور مردم نسبت به کارآمدی دولت هستیم.
پشتیبانی و هشدار؛ دو پیام رهبری به سیاستمداران
محمدجواد حق شناس
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی
در مدتی نزدیک به یک ماه، رهبر انقلاب دو بار از رئیسجمهوری تمجید و حمایت کردند. این پرسش پیش میآید که این رویکرد چه معنایی دارد؟ آیا صرفاً برای حفظ انسجام در شرایط ویژه کشور است، یا پیامهای دیگری نیز در آن نهفته است؟ به نظر میرسد این تمجیدها و تأییدها، به مراتب بیش از یک ستایش شخصی از پزشکیان باشد. در مقابل، این حمایت نشان میدهد نقش دولت در عبور از شرایط دشوار کشور بسیار اهمیت دارد. به عبارت دیگر، حمایتهای مؤکد رهبر انقلاب از دولت و شخص رئیسجمهوری، پیام روشنی به جامعه و نخبگان سیاسی دارد؛ این پیام که وحدت و انسجام ملی و کنار گذاشتن شکافها در اولویت است. در شرایطی که فشارهای منطقهای و جهانی به کشور رو به افزایش است، انسجام داخلی مردم و جریانهای سیاسی اهمیت فراوانی دارد. این تمجید رهبرانقلاب همچنین تأکیدی بر کارآمدی و توانمندی دولت است. اقدامات دولت در اقتصاد، دیپلماسی منطقهای و طرحهای اجتماعی بویژه رویکرد صادقانه پزشکیان در رویارویی با مشکلات و بیان واضح مسائل برای مردم محسوس بوده است. حمایت رهبر انقلاب تشویقی برای ادامه این راه است و نشان میدهد که راهبردهای دولت در مسیر درستی قرار دارد. با این حال، پیام تمجید تنها یک حمایت ساده نیست، بلکه همزمان مسئولیت بیشتری هم بر دوش دولت قرار میگیرد. به این معنا که رهبر انقلاب سطح توقع از دولت را بالا بردهاند و دولت موظف است در پاسداشت این حمایتها برنامههای تحولآفرین خود را با قوت بیشتری دنبال کند. پس از بیان همه اینها، به نظر میرسد وجه دیگر این حمایتهای رهبر انقلاب، هشدار روشن به جریانهای رادیکال باشد. گروههایی که با رفتارهای تفرقهافکنانه مانع همگرایی ملی میشوند، بهتر استبعاد و اتمیت این پیام را دریافت کنند: اینکه منافع کشور بالاتر از منازعات جناحی است. مسیر افراط و اختلاف به جایی نمیرسد. نگاه رهبر انقلاب بر اعتدال، عقلانیت و وحدت ملی متمرکز است. بنابراین حمایت از دولت برای پیشبرد برنامهها و هشدار به مخالفان پرصدا که با رفتارهای افراطی انرژی ملی را هدر میدهند دومحور اصلی این پیام میتواند باشد. این فرصت تاریخی مسئولیتی دوگانه بر دوش دولت و جامعه میگذارد. اکنون وظیفه دولت است که از این اعتماد سرمایه بسازد و برنامههای اصلاحی خود را با قوت بیشتری پیش ببرد. چند اقدام ضروری میتواند این فرصت را به حداکثر برساند، همچون شناسایی و بهرهبرداری از فرصتها برای اصلاحات اساسی و رفع نابسامانیها، تمرکز بر رضایت مردم بهعنوان صاحبان اصلی کشور و پاسخگویی به نیازهای آنان، عبور سریع از موانع اداری و سیاسی و حذف رودربایستی در تصمیمگیریها، مدیریت فضای افراطی و کاهش تنشها، تا کشور از تهدیدهای جدی محافظت شود و در نهایت محرم دانستن مردم و بیان صریح و روشن مشکلات با ایشان برای کسب حمایت حداکثری از مردمی که صاحبان اصلی کشور هستند. با اجرای این اقدامات، دولت میتواند رضایت مردم را حفظ کند و مسیر پیشرفت و همگرایی ملی را هموار سازد.
حمایت رهبری، چراغ راه مسئولان
عباس مقتدایی خوراسگانی
نماینده اصفهان در مجلس
براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهوری عالیترین مقام اجرایی کشور است و بر همین اساس، همواره در همه ادوار، حمایت از دولت برای پیشبرد اهداف ملی مورد توجه دلسوزان کشور بوده است. حتی انتقادها و گلایهها که در ظاهر ممکن است نوعی نامهربانی با دولت یا حتی رئیس جمهوری تلقی شود، در باطن میتواند از سر دلسوزی برای بهبود روند امور اجرایی کشور باشد؛ بویژه هنگامی که این نقدها از سوی نمایندگان مجلس مطرح میشود. به رغم همه اینها، سیاست کلی نظام و رهبری معظم انقلاب همواره بر هدایت دلسوزانه و حمایت از مسیر قانونی کشور استوار بوده است. در مقطع کنونی نیز اقدامات آقای دکتر پزشکیان مورد توجه و حمایت رهبر معظم انقلاب قرار گرفته و در سخنان ایشان، چندین بار از فعالیتهای رئیس جمهوری تمجید شده است. این حمایت میتواند چراغ راهی برای سایر مسئولان در همراهی با دولت باشد. ویژگیهای شخصیتی، تجربه سیاسی و سوابق جریانی دکتر پزشکیان نشان میدهد عملکرد وی در این مدت کوتاه بهگونهای نبوده است که به کار حزبی یا جناحی محدود شود. در حوزه سیاست خارجی، تداوم و تقویت روند مثبت دیپلماسی با همسایگان و در عرصه مدیریت داخلی تلاش برای انتخاب استانداران کارآمد و پیگیری امور اجرایی از جمله نقاط قوت دولت محسوب میشود. مدارا با منتقدان، تبعیت از رهبری معظم انقلاب و پاسداری از اصول انقلاب اسلامی نیز از دیگر ویژگیهای بارز رئیس جمهوری است. همین رویکرد موجب شده است که مجلس در مراحل حساس، از جمله در فرآیند تشکیل کابینه، همکاری و همراهی قابل توجهی با دولت چهاردهم داشته باشد. البته بدیهی است که برخی جریانهای سیاسی ممکن است رویکردی متفاوت یا انتقادی نسبت به دولت داشته باشند، اما ارزیابی کلی کشور از عملکرد دولت، مثبت است. اکنون مهمترین سرمایه دولت، حمایت رهبری و اعتماد عمومی است که باید با تدبیر و بهرهبرداری صحیح از آن، مسیر توسعه و حل مشکلات کشور هموارتر شود.
پزشکیان و حمایتهای ویژه
احمد شیرزاد
استاد دانشگاه صنعتی اصفهان
دولت چهاردهم از حیث بهرهمندی از حمایتهای مقام معظم رهبری جایگاه ویژهای در میان دولتهای مختلف دارد. هرچند حمایت از دولت وقت سنت همیشگی ایشان بوده است، اما دولت دکتر پزشکیان بارها به طور متفاوتی از سوی مقام معظم رهبری مورد تشویق و قدردانی قرار گرفته است، چه از حیث تواتر و تکرار حمایتها، و چه از لحاظ الفاظ و عبارتهای به کار گرفته شده. بخشی از این ویژه بودن را میتوان در شرایط خارجی و تعرضات دشمنان ایران، در این یک سال که دولت مستقر شده است، جستوجو کرد. اما به گمان من این همه ماجرا نیست. پزشکیان ویژگیهایی دارد که او را در چشم رهبر انقلاب از دیگر رجال سیاسی کشور متمایز و برجسته میکند که فهرستوار به آن اشاره میکنم: ۱- دینباوری؛ پزشکیان با صداقتی که ویژه اوست انسانی خداباور و ملتزم به ارزشهای شریعت است. دینباوری پزشکیان از نوع دین باوری عموم مردم است. او از دین برای خودش سنگر نساخته، بلکه از آن آییننامه رفتاری و اخلاقی ساخته است. ۲- صداقت و روراستی با مردم؛ برای عنصر صداقت نمیتوان دلیل و شاهد آورد. صداقت آدمها را باید حس کرد، باید در نگاهشان و در لحن کلامشان و در کوچک و بزرگ رفتارشان لمس کرد. اساساً با مسئولی خوب میشود کار کرد که نخواهد مسئولان دیگر را، به زعم خود، بازی دهد. اگر کاری را نمیشود کرد، قول نابجا ندهد و اگر پذیرفت که انجام دهد با تمام وجود برای آن تلاش کند. ۳- رهیدگی از حب دنیا؛ نمیخواهم پزشکان را اسوه زهد و تقوا معرفی کنم. اما احساس ما این است که پزشکیان در مقام یک پزشک موفق و یک شهروند مسئول به دنبال کیسه دوختن برای هیچ آیندهای نیست. از اینکه برایش دولا و راست شوند و در محافل تمجیدش کنند، قند در دل آب نمیکند. قائل به این نیست به عنوان نخبه دورانها رسالتمدار نجات کشتی طوفان زده ایران است. اعتماد به نفس کافی دارد که میتواند کار کند، اما در دل نمیگوید «این منم طاووس علیین شده!». در پیشینه اجرایی و حتی کار پزشکی او تمایل به رفاه طلبی فردی و مال اندوزی نمیبینیم و او را از خوی اشرافی گری به دور مییابیم. ۴- تلاش و مجاهدت؛ این ویژگی در روزگاری که کشور با بحرانهای مختلف داخلی و خارجی دست در گریبان است، سخت خودش را نشان میدهد. جامعه و ناظران منصف حس میکنند که دولت آنچه در توان داشته را با تمام وجود در طبق اخلاص گذاشته و برای حل مشکلات مردم تلاش میکند. اگر این نبود، شاهد چنین صبوری از طرف مردم در برابر مشکلات عدیده این روزها نبودیم. ۵- پرهیز از فرافکنی؛ پزشکیان از ابتدای تبلیغات انتخاباتی زبان به انتقاد از دولتهای گذشته نگشود. او به مشکلات و شرایط سختی که دولت در آن درگیر است اشاره میکند، اما از شکستن کاسه-کوزهها بر سر قبلیها پرهیز میکند. این ویژگی تا جایی که من میفهمم بسیار مورد تأکید مقام معظم رهبری است. ۶- ناشیفتگی در برابر غرب؛ آقای پزشکیان به علم روز و استفاده از تجارب بشری و دانش انسانها برای اداره کشور سخت معتقد است، اما شیفته تمدن و فرهنگ غربی نیست. او نمادی از یک ایرانی مغرور و سینه برافراشته در برابر کسانی است که دل به تحقیر ایران و ایرانی بستهاند. به عنوان یک انسان تحصیل کرده و فرهیخته برای فرهنگ دیگران احترام قائل است و از او توهینی نسبت به فرهنگهای دیگر نمیبینیم؛ اما در دفاع از هویت ایرانی آدمی جدی است و با کسی شوخی ندارد. ذکر این ویژگیها به این معنا نیست که پزشکیان در آنها منحصر به فرد است. منظور این نیست که دولتهای قبلی فاقد چنین خصوصیاتی بودند، اما اینها را در قامت دولت چهاردهم برجستهتر میتوان یافت. در عین حال این اشاره گذرا را هم داشته باشیم که بهرهمندی از حمایت ویژه مقام معظم رهبری بار مسئولیت دولت را چند برابر میکند. دولت پزشکیان از حیث حمایت اجتماعی و همدلی نهادها و بخشهای مختلف کشور و فقدان مخالفتها و کارشکنیها در شرایطی بسیار خاص است که باید با شکر نعمت، کمربندها را برای ادای دین به مردم محکمتر از قبل بست.