EN
به روز شده در
کد خبر: ۳۹۵۱۷

هنـر هـارمونی جمـعی

در دهه های اخیر کشور روزهای دشواری را پشت سر گذاشته است؛ روزهایی که دشمنان کوشیدند تا امید را کم رمق کرده و به جای آن بذر تفرقه بکارند. اما آن تلاش‌ها قرین موفقیت نبوده است آنچنانکه اهداف رژیم صهیونیستی در حمله اخیر محقق نشد.

هنـر هـارمونی جمـعی
ایران

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:

در دهه های اخیر کشور روزهای دشواری را پشت سر گذاشته است؛ روزهایی که دشمنان کوشیدند تا امید را کم رمق کرده و به جای آن بذر تفرقه بکارند. اما آن تلاش‌ها قرین موفقیت نبوده است آنچنانکه اهداف رژیم صهیونیستی در حمله اخیر محقق نشد. 

این تجربه نشان داد رمز پیروزی در برابر بحران‌ها، نه در جدایی و اختلاف، بلکه در اتحاد کلمه و پرهیز از تفرقه است. اما نکته این است که وحدت و انسجام تنها برای دوران جنگ و موقع تهدید نیست. همان‌طور که خطر مشترک دشمن می‌تواند مردم را گرد هم بیاورد، ایران در دوران صلح و بازسازی نیز نیازمند همبستگی است. به عبارت دیگر، اگر پس از جنگ تحمیلی 8 ساله به بازسازی سخت افزاری و زیرساخت‌های صنعتی نیاز داشتیم، اکنون نیازمند بازسازی نرم‌افزاری و ساختن دوباره وحدت و انسجام ملی، یا دست‌کم پاسداشت همان وحدتی هستیم که در دوره جنگ اخیر شکل گرفت. زیرا تنها در سایه اعتماد، همیاری و انسجام اجتماعی است که می‌توان مسیر توسعه، عدالت و آرامش را طی کرد. وحدت تاریخ انقضا ندارد و یک ضرورت همیشگی است، نه ابزاری موقت. هرچند، وحدت به معنای یکسان‌سازی و نادیده گرفتن اختلافات نیست. هنر بزرگ یک ملت آن است که اختلافات را با تکیه بر شیوه‌هایی چون گفت‌وگو، پذیرش تنوع و یافتن راه‌های همکاری مدیریت می‌کند. از این رو می‌توان گفت مدیریت اختلاف، واقعیتی است که جریان‌های سیاسی باید آن را از مردم بیاموزند و تجربه کنند. چرا که وحدت زمانی شکل می‌گیرد که جامعه بتواند در عین داشتن سلایق گوناگون، بر اصول مشترک همچون عزت ملی، تنوع سلیقه‌ها، استقلال، عدالت و پیشرفت همراستا شود. مجموعه فرآیندهایی که اکنون در حوزه‌های مختلف مشاهده می‌شود، یا آن طور که در ماجرای لغو کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی مشاهده شد، بیانگر این است که وحدت را نباید هدفی گذرا یا موقتی تلقی کرد. اگر انسجام ملی نیرویی پایدار برای عبور از مشکلات و ساختن آینده‌ای روشن است، باید درپی فرآیندها یا رویدادهایی بود که مردم را در کنار هم قرار داده، به آنان حس تعلق و امید دهد و انسجام اجتماعی را تقویت کند؛ حتی اگر برگزاری یک کنسرت، یا یک مسابقه فوتبال یا یک جشن خیابانی در عیدی مذهبی باشد.

 

یادداشت

 بنای وحدت، عمل به تعهدات متقابل دولت و ملت است

اسماعیل گرامی‌مقدم

عضو شورای مرکزی اعتماد ملی

در شرایط پیچیده کنونی، پس از جنگ اخیر علیه کشورمان، متأسفانه به جای افزایش اتحاد، رفته‌رفته انسجام اجتماعی که حاصل تلاش‌ها و هوشیاری مردم بود، درحال رنگ باختن است و این مسأله برای کلیت کشور مخاطره‌آمیز است. پرسش اساسی این است که چه تدابیر و تغییراتی باید در ایران صورت گیرد تا جامعه از حق و حقوق خود گذشت کند و به وحدت واقعی دست یابد؟ واقعیت این است که وحدت و انسجام زمانی شکل می‌گیرد که رفتار گروه‌های مرجع به سمت حمایت از منافع جمعی و ایجاد انسجام در جامعه تغییر کند. پایه و اساس این وحدت، گذشت از حقوق فردی به نفع منافع جمعی، تحمل، بردباری و صبوری است؛ همچنین عمل ساختارهای حقوقی به وعده‌هایی که به مردم داده است. وحدت و انسجام ملی به معنای همگرایی میان حاکمیت و مردم است؛ وحدتی که در جنگ باعث ناکامی دشمنان و حفاظت کامل از توانمندی‌های کشور شد. پاسخ به این فداکاری جامعه، مسئولیت تصمیم‌گیران است که در مسیر تحقق مطالبات مردم حرکت کنند و این جامعه وفادار و دلسوز را حفظ نمایند. متأسفانه با گذر زمان، شاهدیم در برخی حوزه‌ها همچنان روند بهبود ایجاد نشده است. نمونه‌ای از اثرات وحدت اجتماعی، شادابی و همدلی شکل‌گرفته بود که کنسرت آقای همایون شجریان می‌توانست بیش از پیش آن را تقویت کند. در این شرایط حساس، ضرورت دارد که راه دوگانگی کنار گذاشته شود و هر ایرانی که ایران را ‌دوست دارد به عنوان خودی شناخته شود. 

جریان‌های سیاسی نیز باید شرایط دشوار کشور را درک کنند و بدانند که طرح همه مطالبات در این شرایط ضرورت ندارد و باید صبوری کنند تا از یک گذرگاه تاریخی عبور کنیم و به یک وحدت پایدار برسیم. همچنین باید قدردان آگاهی مردم بود و با تلاش برای رفع مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، انسجام اجتماعی را حفظ کرد. وحدت ملی تنها یک شعار نیست بلکه کلید مقابله با تهدیدات جنگ، تحریم و نفوذ دوگانگی در جامعه است و همه باید در حفظ و تقویت این انسجام ملی نقش ایفا کنند. بنابراین وحدت و انسجام ملی باید بر پایه مسئولیت مشترک و عمل به تعهدات متقابل بین مردم و دولت بنا شود تا ایران به عنوان یک پیکره منسجم و قدرتمند تاریخی و معاصر، بتواند چالش‌های پیش رو را پشت سر گذاشته و مسیر توسعه و پیشرفت را با قدرت طی کند.

 

هیچ سلاحی جایگزین همبستگی ملی نیست

ناصر ایمانی

فعال سیاسی

جنگ اخیر بیش از هر چیز، یک حقیقت مهم را آشکار کرد: هدف اصلی دشمن نه فقط تخریب زیرساخت‌ها و حمله نظامی، بلکه ایجاد آشوب و برهم زدن انسجام داخلی بود. صهیونیست‌ها و حامیان‌شان تصور می‌کردند با آغاز درگیری‌ها، مردم ایران علیه حاکمیت به خیابان‌ها می‌آیند. اما این محاسبه از اساس اشتباه بود. آنچه نقشه دشمن را ناکام گذاشت، تنها اقدامات آفندی و پدافندی نیروهای مسلح نبود؛ هرچند این اقدامات شجاعانه بسیار تعیین‌ کننده بود. 

عامل اصلی پیروزی و بهم زدن نقشه دشمن، همبستگی و اتحاد مردم بود. اگر ملت در کنار هم نمی‌ایستادند، حتی قوی‌ترین توان دفاعی هم نمی‌توانست کشور را از شکست نجات دهد. امروز نیز اهمیت این تجربه روشن‌تر از همیشه است. 

دشمن همچنان در حال رصد اوضاع داخلی ایران است و هرگاه احساس کند وحدت ملی ترک برداشته، برای دور تازه‌ای از فشار و عملیات آماده خواهد شد. 

بنابراین حفظ انسجام اجتماعی یک ضرورت امنیتی است، نه یک انتخاب اختیاری. اما پرسش اساسی این است: چگونه باید این همبستگی را پاسداری کنیم؟ 

پاسخ روشن است. در شرایط حساس کنونی، همه جریان‌های سیاسی، نخبگان فکری و فعالان رسانه‌ای وظیفه‌ای مضاعف بر دوش دارند. هرگونه سخن، موضع‌گیری یا بیانیه‌ای که موجب دلسردی مردم یا تضعیف تصمیمات کلان نظام شود، در حقیقت به وحدت ملی آسیب می‌زند. نقد و ارائه پیشنهاد البته حق طبیعی همه است، اما باید از مسیرهای درست و در چهارچوب مسئولانه صورت گیرد. اظهارنظرهایی که بی‌پایه از «فروپاشی قریب‌الوقوع» سخن می‌گویند، یا تلاش دارند در میان مردم ترس و اضطراب ایجاد کنند، نه تنها به حل مشکلات کمکی نمی‌کنند بلکه عملاً در خدمت پروژه دشمن برای شکستن انسجام اجتماعی قرار می‌گیرند. 

امروز بیش از هر زمان دیگر باید به یاد داشته باشیم همبستگی ملی سرمایه‌ای است که با هیچ سلاحی قابل جایگزینی نیست. اگر این سرمایه آسیب ببیند، راه برای دشمن هموار خواهد شد و اگر آن را حفظ کنیم، هیچ قدرتی توان ضربه زدن به ایران را نخواهد داشت.

 

بین رقابت سالم و اقدامات مخرب تمایز بگذاریم

 حسین کنعانی‌مقدم

دبیرکل حزب سبز ایران

وحدت و انسجام ملی سنگ‌بنای مقاومت کشور در مقابل تهدیدات دشمنان داخلی و خارجی است. در شرایط حساس فعلی، تمایز دقیق بین رقابت‌های سیاسی سالم و اقدامات مخرب دشمن در داخل کشور اهمیت حیاتی دارد. باید تفاوت رقابت‌های سیاسی در چهارچوب وحدت ملی با اقدامات خصمانه دشمن در جبهه داخلی را به‌خوبی درک کنیم. دشمن سال‌هاست تلاش می‌کند مانع شکل‌گیری وحدت و انسجام داخلی شود و در این مسیر از ابزارهای مختلف از جمله پول و رسانه در شبکه‌های اپوزیسیون بهره می‌برد. همکاری و هم‌افزایی جریان‌های سیاسی قدرتمند و نیروهای امنیتی و نظامی کشور موجب خنثی‌سازی این تهدیدات خواهد شد. در رقابت‌های سیاسی سالم، نقد منصفانه و آگاهانه رقیب نه‌تنها مضر نیست بلکه به پویایی نظام سیاسی و ارتقای عملکرد آن کمک می‌کند. اما تبدیل رقابت به خصومت و استفاده از روش‌های ناسالم ماکیاولیستی که منافع ملی و امنیت کشور را به خطر می‌اندازد، باید به‌شدت محکوم و کنترل شود. برخی جریان‌های معاند وابسته به دشمنان خارجی تلاش می‌کنند با طراحی کودتا، شورش و فتنه، انسجام ملی را تحت تأثیر قرار دهند. مقابله با این جریان‌ها نیازمند هوشیاری و بلوغ سیاسی جامعه و تقویت همه‌جانبه نیروهای امنیتی و نظامی است. رسانه‌های ملی و مطبوعات وظیفه دارند مرزبندی آشکاری بین رقابت سیاسی و فعالیت‌های تخریبی دشمن قائل شوند تا از انتقال پیام‌های تضعیف‌کننده وحدت جلوگیری شود. حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی، احترام به قانون اساسی و تأکید بر تمامیت ارضی کشور از جمله خطوط قرمز وحدت ملی است که نباید مورد خدشه قرار گیرد. مردم ایران در جنگ اخیر نشان دادند که از بلوغ سیاسی لازم برخوردارند و حاضر نیستند اجازه دهند اقدامات دشمنان وحدت ملی‌شان را خدشه‌دار کند. اکنون بیش از هر زمان دیگری، حفظ همبستگی و انسجام اجتماعی یک ضرورت استراتژیک برای عبور موفق از مخاطرات پیش رو است.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار