رئوس راهبرد اقتصاد ایران در دوره پسا جنگ
12 روز جنگ، اقتصاد ایران را در موقعیتی قرار داد که هنوز آثارش در بازار ارز، سرمایه و حتی ذهنیت عمومی دیده میشود.

روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:
12 روز جنگ، اقتصاد ایران را در موقعیتی قرار داد که هنوز آثارش در بازار ارز، سرمایه و حتی ذهنیت عمومی دیده میشود. با وجود تلاشهای دولت برای مدیریت بحران و تأمین نیازهای اولیه، پرسش اصلی این است: آیا اقتصاد توانسته به ثبات برسد یا همچنان در برزخی از بلاتکلیفی به سر میبرد؟ در همین زمینه مرتضی افقه، اقتصاددان، از شرایط کنونی و مسیرهای خروج سخن میگوید.
سایه جنگ کوتاه اما سنگین
وقتی توپخانهها خاموش شد و بمباران پایان یافت، انتظار عمومی بازگشت آرامش بود. اما تجربه بازارها نشان داد پایان جنگ لزوماً پایان بیثباتی نیست. در همان روزهای پساجنگ، ارزش ریال در بازار غیررسمی افت کرد، تقاضا برای طلا و ارز بالا رفت و فضای روانی، جامعه را به سمت انبارکردن کالا سوق داد.
یکی از فعالان بازار ارز در گفتوگو با روزنامه میگوید: «بعد از جنگ، حتی اگر اوضاع واقعی تغییر نکرده بود، ذهنیت مردم تغییر کرد. همه میترسیدند دوباره جنگ از سر گرفته شود.» این نگرانی، نه تنها بر معاملات روزمره، بلکه بر تصمیمهای بزرگتر مانند سرمایهگذاری نیز اثر گذاشت.
با این همه، دولت توانست در همان روزهای نخست، دستکم بحران تأمین کالاهای ضروری را مدیریت کند. سوخت، مواد غذایی پایه و دارو در دسترس باقی ماند و صفهای طولانیِ بحرانزا شکل نگرفت. این یک موفقیت نسبی بود که مانع فروپاشی روانی بازار شد.
اقتصاد به ثبات نرسیده است
مرتضی افقه، اقتصاددان، تأکید میکند که جنگ ۱۲ روزه تنها یک برش از واقعیتی عمیقتر بود:«ایران هفت سال است در شرایط جنگی و تحریمی زندگی میکند. جنگ اخیر فقط زخمی تازه بر بدن زخمی اقتصاد بود.» به باور او، اقتصاد کشور حتی پس از جنگ هم به ثبات بازنگشته است؛ زیرا بلاتکلیفی سیاسی همچنان ادامه دارد.
او می افزاید: «وقتی هیچ کس نمیداند فردا چه میشود، سرمایهگذار جرات ورود ندارد. تولید قفل میشود و جامعه به سمت سوداگری و احتکار حرکت میکند.»
دولت چه کرد؟
در میدان عمل، دولت پزشکیان مجموعهای از اقدامات فوری را به اجرا گذاشت. مهمترین آنها عبارت بودند از:
تأمین سوخت و کالاهای ضروری برای جلوگیری از بحران معیشتی
پرداختهای محدود حمایتی به اقشار کمدرآمد
کنترل نسبی بازار ارز با تزریق محدود منابع ارزی
این اقدامات اگرچه توانستند از بروز شوکهای شدید اجتماعی جلوگیری کنند، اما همانطور که افقه میگوید:«این سیاستها ضروری بود، اما کافی نیست. دولت اگر به همین سطح بسنده کند، فقط اعتراضات اجتماعی را عقب میاندازد، نه اینکه اقتصاد را به ثبات برساند.»
برنامه جامع: چه باید کرد؟
از نگاه افقه، اقتصاد ایران برای خروج از بحران نیازمند یک بسته جامع است که چند محور اصلی را دربرگیرد:
۱. حمایت از کسبوکارهای خرد و متوسط
او تأکید میکند که اگر دولت از همین حالا برنامه معافیت مالیاتی، تعویق پرداختهای بیمهای و تسهیلات ویژه به واحدهای کوچک و متوسط را اجرا نکند، موج بیکاری اجتنابناپذیر خواهد بود. «کسبوکارهای کوچک ستون فقرات اشتغال کشور هستند. اگر سقوط کنند، دولت باید منتظر انفجار بیکاری باشد.»
۲. بازسازی زیرساختها
زیرساختهای حملونقل، انرژی و دیجیتال، در دوران جنگ و تحریم آسیب دیدهاند. سرمایهگذاری در این بخشها، هم ایجاد اشتغال میکند و هم اعتمادسازی برای بخش خصوصی است.
۳. پایان وضعیت جنگی در سیاست خارجی
افقه صریح میگوید:«پایان احتمالی جنگ اگر با پایان رویارویی با غرب همراه نشود، گرهی باز نمیکند. بدون دیپلماسی، اقتصاد مثل بیماری است که فقط مُسکن دریافت میکند.» از نگاه او، پیوستن به FATF، کاهش تنش با همسایگان و گشودن کانالهای بانکی بینالمللی شرط لازم بازگشت ثبات است.
۴. اعتمادسازی در بازار داخلی
او توصیه میکند دولت در سیاستهای اقتصادی شفاف عمل کند و هر هفته یا ماه بهطور عمومی گزارش دهد تا بازار در بلاتکلیفی نماند.«سرمایه از ابهام فراری است. اگر مردم بدانند دولت چه میکند، حتی تصمیمهای سخت را راحتتر میپذیرند.»
اقتصاد در برزخ تصمیمها
کارشناسان اقتصادی متفقالقولاند که ایران امروز در بزنگاهی تاریخی است. یک مسیر ادامه همین بلاتکلیفی است؛ مسیری که به تورم بیشتر، رکود سرمایهگذاری و فرسایش اعتماد عمومی منجر میشود. مسیر دیگر، استفاده از بحران جنگ بهعنوان یک هشدار و فرصتی برای بازطراحی سیاستهای اقتصادی است.
دولت پزشکیان تاکنون بیشتر بر اقدامات فوری متمرکز بوده است، اما جامعه کارشناسی انتظار دارد که یک نقشه راه میانمدت و بلندمدت ارائه شود. چنین نقشهای باید همزمان به حمایت اجتماعی، اصلاح نهادی و بازگشایی دیپلماتیک بپردازد.
جنگ ۱۲ روزه نشان داد تابآوری ایران در تأمین نیازهای اولیه بالاست، اما شکنندگی در حوزه سرمایهگذاری و تولید همچنان ادامه دارد. از نگاه مرتضی افقه، خروج از بلاتکلیفی تنها با ترکیبی از سیاستهای حمایتی، اصلاحات نهادی و دیپلماسی فعال ممکن است. او هشدار میدهد:«اگر دولت از روزمرگی عبور نکند و تصمیمهای بزرگ نگیرد، بلاتکلیفی میتواند سالها ادامه یابد.» اینک، پرسش پیشروی دولت چنین است: آیا مسعود پزشکیان و تیم اقتصادیاش شجاعت و توانایی آن را دارند که اقتصاد ایران را از سایه جنگ و تحریم بیرون بکشند و ثبات را به سفره مردم بازگردانند؟