وقت تغییر پارادایم
بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره «ضرورت تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران» منتشر شد

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی نوشت:
جمعی از اقتصاددانان و اساتید دانشگاه با انتشار بیانیهای خطاب به مردم ایران و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ضمن محکوم کردن تجاوز رژیم جنایتکار اسرائیل به ایران و حمله آمریکا به تاسیسات هستهای کشور، خواستار تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی برای برونرفت از بحران کنونی شدند. امضاکنندگان این بیانیه با تاکید بر اهمیت تامین امنیت بهعنوان نخستین و مهمترین وظیفه هر حکومت و در همین حال، تقدیر از رشادتهای مردم و نیروهای مسلح و پدیده ارزشمند انسجام ملی در جنگ ۱۲روزه، نسبت به تداوم ناکارآمدی، بیاعتمادی، سیاست خارجی منجمد، تبعیضها و بیعدالتیها هشدار دادند. امضاکنندگان با اشاره به «هزینههای سنگین جنگ» و «بحرانهای ساختاری در حوزههای اقتصاد، سیاست و روابط خارجی»، اصلاحات بنیادین در رویکرد نظام حکمرانی، پایاندادن به انحصار رسانهای، تقویت شایستهسالاری و آزادی زندانیان سیاسی را بهعنوان ضرورتهای تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران معرفی کرده و از دولت درخواست کردهاند با در پیش گرفتن مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا از ایران محافظت کند. این گروه همچنین خواستار خروج نیروهای نظامی از اقتصاد و بازنگری در سیاستهای ارزی و مالی برای مقابله با رانتجویی، فساد و احیای اعتماد عمومی شدهاند.
پس از حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشور و برقراری آتشبس، ۱۸۰ اقتصاددان، استاد دانشگاه و صاحبنظر در یک بیانیه خواستار اصلاحاتی در پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی کشور شدند که بتواند در بعد خارجی شرایط را برای ایجاد صلح پایدار و امنیت فراهم و در بعد داخلی، با مشارکت تمام گروهها و افراد خبره فرصت را برای اتحاد و مقاومسازی اقتصاد ایجاد کند. این بیانیه، توسط جمعی از اقتصاددانان و به مناسبت شرایط پیچیده موجود کشور تدوین و امضا شده است. در فرآیند تبادل اطلاعات برای مشارکت اقتصاددانان در دانشگاهها و مراکز پژوهشی مختلف، برخی از اعضای هیات علمی دیگر رشتههای تحصیلی هم از این متن مطلع شده و از آن اعلام حمایت کردهاند. متن این بیانیه و فهرست امضاکنندگان به شرح زیر است.
به نام خداوند جان و خرد
ضرورت تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران
مردم شریف ایران و رئیسجمهور محترم جناب آقای دکتر پزشکیان
نبرد ۱۲روزه نفسگیر و خونین با اسرائیل و آمریکا، در سایه رشادتها و فداکاریهای مردم شریف، نیروهای مسلح و سایر نهادهای پشتیبان کشور عزیزمان، در این مرحله، با آتشبسی هرچند شکننده، متوقف شد و جنگافروزان را که شاید سودای فروپاشی کشور و حتی تجزیه میهن عزیز را در سر داشتند، ناکام گذاشت.
جنگ ۱۲روزه یک بار دیگر اهمیت بالای برخورداری از امنیت را گوشزد کرد و یادآور شد که نخستین و مهمترین وظیفه هر حکومتی، تامین آرامش و برقراری امنیت در زندگی شهروندان است. این جنگ در عینحال، پدیده بسیار ارزشمند و عبرتآموزی را نیز به نمایش گذاشت و آن، انسجام ملی و گرایش قدرتمند کثیری از ایرانیان، فارغ از هر ویژگی متمایزکننده، برای حفظ ایران و مقابله با جنگافروزِ متجاوز بود. بسیاری از کسانی که به عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران انتقادات جدی داشتند و حتی کسانی که بهدلیل همین رویکرد، هزینههای قابلتوجهی را نیز پرداخته بودند، در کنار دیگر ایرانیان، تجاوز اسرائیل به ایران را شدیدا محکوم کردند. بیتردید رفتار اجتماعی تحسینبرانگیز مردم ایران در این شرایط سخت و حساس و نحوه مواجهه آنان با این هجوم تجاوزکارانه، در توقف آن تاثیر تعیینکنندهای داشته است.
از این جنگ، همانند هر بحران بزرگ دیگری، درسهای ارزشمندی باید آموخت. توأمشدن درگیری نظامی میان ما و رژیم اسرائیل و آمریکا با تشدید ابرچالشهای ناشی از ناترازی فزاینده در بخشهای مختلف، افول سرمایهگذاریهای مولد، تشدید مهاجرت نخبگان به خارج از کشور و... بار دیگر ما را با این سوال مواجه میکند که چه میزان از مشکلات و خطرات متنوعی که امروز جامعه را در برگرفته، قابلپیشگیری بوده و میتوانسته موقعیت مساعدتر و شرایط مناسبتری را بهوجود آورد؟ سالهاست کارشناسان بسیاری درمورد خطر افزایش تنش در روابط بینالملل و افول سرمایه اجتماعی و ضرورت جلوگیری از گسترش نارضایتی در میان اقشار مختلف، افزایش کارآیی در بخشهای مختلف اقتصادی ــ اجتماعی و پویایی در فرآیند مدیریت کشور سخن به میان آوردهاند. ولی وسایل ارتباط جمعی رسمی، بهویژه صدا و سیما، تلاش کرده همواره، تصویری صُلب و یکدست از اجماع نظر درمورد سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی ایران ترسیم کند. امروز که خطر تجاوز اسرائیل و جاسوسی مزدورانش بیش از پیش امنیت و حتی تمامیت ارضی کشور را مورد تهدید قرار داده، موارد ذکرشده اهمیتی دوچندان پیدا کرده است.
این جنگ، به همراه درسهای عبرتآموز آن، میتواند نقطه عطفی تاریخی در پایانبخشی به ناکارآمدی، بیاعتمادی، سیاست خارجی منجمد و تبعیض و بیعدالتیها و اتخاذ سیاستهایی نوین در جهت ایجاد و گسترش روابط بینالمللی بر مبنای تنشزدایی و تامین منافع اقتصادی، تضمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفاه و شایستهسالاری باشد. این اتفاق میتواند دورهای جدید و پربرکت را برای ایران رقم بزند.
حل مشکلات درهمتنیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، فرآیندی دشوار و زمانبر است که به همراهی و همکاری میان مردم و دولت و بهرهگیری از منابع و تکنولوژی جهانی نیازمند است. لذا عبور کمهزینه از این شرایط، بدون گسترش روابط بینالملل از یک طرف و تقویت هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی، از طرف دیگر، امکانپذیر نخواهد بود.
ما امضاکنندگان این بیانیه، ضمن محکومکردن تجاوز رژیم جنایتکار و تروریست اسرائیل به ایران عزیز و حمله آمریکا به تاسیسات هستهای کشورمان، توجه به موارد زیر را ضروری و بلکه حیاتی میدانیم:
- در عرصه روابط بینالملل، برداشت ما آن است که مردم ایران، ضمن آنکه در مقابل تجاوز بیگانه میایستند و از تسلط بیگانه بیزارند، صلحدوست و مدافع تعامل با کشورهای مختلف جهان هستند. توصیه موکد ما آن است که برای خروج از شرایط بهوجود آمده، مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا فعال شود و از بروز مجدد جنگ و تداوم اعمال فشارهای اقتصادی جلوگیری شود. حفظ تمامیت ارضی و موجودیت سرزمینی ایران، مهمترین هدفی است که نباید اجازه داد، ذرهای دچار خدشه شود. نگاههای افراطی که محرک دشمنیها و درگیریهاست، در شرایط موجود کشور، خطرناک و دارای نتایج فاجعهبار خواهد بود.
- در عرصه داخلی، مهمترین توصیه ما، تغییر بنیادی رویکرد نظام حکمرانی در جهت افزایش ملموس مشارکت جامعه و احیای سرمایه اجتماعی است. با تداوم سیاستهای انحصارگرانه، اعتماد عمومی جلب نخواهد شد. آزادی بیان صاحبان اندیشه تضمین شود و این امکان فراهم شود که همه بتوانند با برخورداری از آزادی، نظرات خود را در مورد چرایی بروز شرایط موجود و چگونگی خروج از آن، ابراز کنند. تجربه بشری بهخوبی نشان داده است که نظامهای سیاسی برخلاف تصور برخی سیاستمداران، در فضای آزادی بیان، تثبیت و تقویت شده و برعکس، در فضای دچار محدودیت است که نفوذپذیر و شکننده میشوند.
- برای تقویت انسجام ملی و افزایش سرمایه اجتماعی، زندانیان سیاسی و محصورانی که بهدلیل بیان نظرات زندانی شدهاند، از بند رها شوند.
- صدا و سیما و دیگر رسانههای جمعی دولتی، از کنترل محافل افراطی خارج و به نحوی متحول شود که مرجع رسانه به داخل کشور منتقل شود. نقاط ضعف سیاستها و برنامهها، توسط اندیشمندان منتقد، در وسایل ارتباط جمعی ایران بازتاب یابد تا صاحبان اندیشه بتوانند بهطور شفاف، عملکرد دستگاههای تصمیمساز کشور را نقد و نظرات سازنده خود را ابراز کنند.
- شعارزدگی و توجه به ظواهر، در مقابل اهمیت قائلشدن برای شایستگی و توانمندی تخصصی، بهراحتی، زمینه نفوذ افرادی را باز میکند که با طرح شعارهای افراطی، جهتگیریها را عملا همسوی با خواستههای دشمنان کشور شکل میدهند. نظام اطلاعاتی و امنیتی کشور برای خنثیسازی همهجانبه دشمن و صیانت از جان و کیان مردم، نیازمند بازنگریهای اساسی است.
- سیاستهای پولی، ارزی، تجاری و مالی بهگونهای تنظیم شود که زمینه رانتجویی و فساد را از بین ببرد و از سوی دیگر، بهرهمندی نهادهایی متوقف شود که با وجود گسترش هشداردهنده فقر همگانی، خارج از کنترل و نظارت تعریفشده و بدون شفافیت، از منابع عمومی تغذیه میشوند و امتیازات فراوانی را مورد استفاده قرار میدهند.
- بر ضرورت خروج نیروهای نظامی از امور بنگاهداری و فعالیتهای اقتصادی و تمرکز آنها بر امور مربوط به حوزههای مستقیما مرتبط با امور نیروهای مسلح تاکید میشود.
امید آن داریم که نظام تصمیمگیری کشور در سایه یادگیری از اتفاقات پرهزینهای که طی دهههای گذشته رخ داده و در درون هریک از آنها، درسهایی فراوان و سازنده همراه داشته، بتواند ایرانی آباد، آزاد، مستقل و پرنشاط را برای این مردم قهرمان و شریف، از خود به یادگار بگذارد.
به یاری خدا و همراهی همگانی، چنین باد