به روز شده در
کد خبر: ۲۵۸۵۳

در شرایط جنگی مطالبات مردم فراموش نشود

در شرایطی که آتش‌بس ایران و اسرائیل در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد آیا تاب‌آوری اجتماعی جامعه ایران در شرایطی است که بتواند برای مدت طولانی در وضعیت جنگی قرار داشته باشد؟ جامعه ایران در شرایط جنگی و دوران پس از جنگ با چه تحولاتی مواجه بوده است؟

در شرایط جنگی مطالبات مردم فراموش نشود
آرمان ملی

روزنامه آرمان ملی گفتگوئی را با دکتر مصطفی اقلیما منتشر کرده است:

در شرایطی که آتش‌بس ایران و اسرائیل در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد آیا تاب‌آوری اجتماعی جامعه ایران در شرایطی است که بتواند برای مدت طولانی در وضعیت جنگی قرار داشته باشد؟ جامعه ایران در شرایط جنگی و دوران پس از جنگ با چه تحولاتی مواجه بوده است؟

همبستگی به وجود آمده بین مردم به چه میزان می‌تواند به حل مشکلات کشور کمک کند و آیا اراده‌ای برای استفاده از این فرصت وجود دارد؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مصطفی اقلیما آسیب‌شناس اجتماعی گفت‌وگو کرده است. اقلیما در این زمینه معتقد است: «به صورت کلی شرایط جنگی با شرایط پس از جنگ متفاوت است و اگر در زمان جنگ مردم سکوت می‌کنند تا جامعه از خطر عبور کند اما این وضعیت در دوران پس از جنگ وجود ندارد و انتظارات و مطالبات مردم باید در این دوران به نتیجه برسد. این در حالی است که مردم در جنگ خسارت دیده‌اند و مشکلات آنها بیشتر هم شده است. در چنین شرایطی اگر دولت به دنبال حل این مشکلات نباشد شرایط پیچیده و بحرانی خواهد شد. تا زمانی که جنگ وجود داشته باشد مردم انتظاری از دولت ندارند اما زمانی که جنگ به پایان برسد با توجه به تشدید مشکلات انتظارات مردم چندین برابر خواهد شد و دولت نیز باید پاسخگوی این انتظارات باشد. همبستگی که در شرایط جنگ در جامعه شکل گرفته همبستگی با دولت نیست، بلکه همبستگی مردم با همدیگر است. دولت نباید تفسیر اشتباهی از این همبستگی داشته باشد.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*وضعیت اجتماعی ایران در دوران جنگ با چه تحولاتی مواجه شد و پس از جنگ در چه شرایطی قرار گرفته است؟

 

مردم ایران در شرایطی که با دشمن خارجی مواجه می‌شوند در مرحله نخست تلاش می‌کنند مشکلات بین خودشان را حل کنند و با هم متحد شوند. در واقع مردم ایران در چنین شرایطی خودشان به دنبال این هستند که مشکلات به وجود آمده را حل کنند. در واقع در چنین شرایطی چشم امید مردم به دولت نیست. در همین مدت نیز شاهد بودیم که کالاهای مورد نیاز مردم گران‌تر شد و برخی نیز از این وضعیت سوءاستفاده کردند و کالاهای خود را با قیمت بیشتری به مردم فروختند. در شرایطی که جنگ در آینده ادامه داشته باشد و مشکلات مردم نیز افزایش داشته باشد، مردم تلاش خواهند کرد با مشکلاتی که در مسیر آنها قرار گرفته کنار بیایند. در شرایط عادی مردم ایران مطالبات مشخصی دارند که همواره این مطالبات را به مسئولان منتقل کرده‌اند. اگرچه این مطالبات به نتیجه نرسیده اما مردم در شرایط سخت جنگی به این مطالبات دامن نمی‌زنند و تلاش می‌کنند مشکلات را خودشان حل کنند و پس از جنگ دوباره به مطالبات گذشته و اصلی خود بازگردند. نکته دیگری که در این زمینه وجود داشت این بود که در درگیری اخیر همبستگی و انسجام اجتماعی تقویت شد. در چنین شرایطی کسی که بیکار است و یا با مشکل اقتصادی مواجه است، سکوت می‌کند تا جامعه از این مرحله عبور کند و سپس دغدغه‌های خود را مطرح کند.

 
 

*شرایط در دوران پس از جنگ به چه صورت خواهد بود؟ مدیران جامعه در این دوران چه بایدها و نبایدهایی را باید در دستور کار خود قرار بدهند؟

به صورت کلی شرایط جنگی با شرایط پس از جنگ متفاوت است و اگر در زمان جنگ مردم سکوت می‌کنند تا جامعه از خطر عبور کند، اما این وضعیت در دوران پس از جنگ وجود ندارد و انتظارات و مطالبات مردم باید در این دوران به نتیجه برسد. این در حالی است که مردم در جنگ خسارت دیده‌اند و مشکلات آنها بیشتر هم شده است. در چنین شرایطی اگر دولت به دنبال حل این مشکلات نباشد شرایط پیچیده‌تر و دشوارتر خواهد شد. تا زمانی که جنگ وجود داشته باشد مردم انتظاری از دولت ندارند اما زمانی که جنگ به پایان برسد با توجه به تشدید مشکلات انتظار مردم چندین برابر خواهد شد و دولت نیز باید پاسخگوی این انتظارات باشد. همبستگی که در شرایط جنگ در جامعه شکل گرفته همبستگی با دولت نیست و بلکه همبستگی مردم با همدیگر است. دولت نباید تفسیر اشتباهی از این همبستگی داشته باشد.

چرا این همبستگی بین مردم است و نه دولت و مردم؟

واقعیت این است که مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در طول دهه‌های گذشته روی هم انباشته شده و به همین دلیل حل کردن آن کار یک روز و یک هفته و یک ماه نیست. از سوی دیگر اراده پیوسته‌ای برای حل ریشه‌ای مشکلات دیده نشده و تصور عمومی به غلط یا درست بر این استوار شده که هر کس به مقامی می‌رسد دنبال منافع فردی خود است. این نگاه معتقد است مدیرانی که فعالیت کرده‌اند چیز چندانی به جامعه و کشور اضافه نکرده‌اند. اگر چنین باشد، مشکلات فعلی به دلیل برخی سیاست‌هایی است که در زمینه‌های مختلف اعمال شده است. برای مثال می‌توان گفت اگر از همین امروز دولت جلوی تورم را بگیرد و از گران کردن اقلامی که در اختیار اوست صرف نظر کند تا تورم افزایش پیدا نکند و فشار بیشتری به مردم وارد نشود، امیدواری نسبت به آینده بلافاصله شکل می‌گیرد، اما می‌بینیم که دولت چنین رویکردی را در دستور کار قرار نداده و چنین نگاهی ندارد. مسئولان باید به یاد داشته باشند که تحمل مردم اندازه دارد و به‌رغم اینکه باید عنوان کرد مردم ما شریف هستند اما در شرایطی که مشکلات حل نشود، شرایط اجتماعی در آینده پیچیده‌تر از گذشته خواهد شد. مردم مشکلات و شرایط کشور و وضعیت جنگی را درک می‌کنند و اینطور نیست که مسئولان تصور کنند هر کاری که می‌کنند مردم به آن بی‌توجه هستند و متوجه نمی‌شوند.

چگونه می‌توان از همبستگی که بین مردم ایجاد شده برای حل مشکلات آنها استفاده کرد؟

مردم ایران در طول تاریخ خود نشان داده‌اند که مردمی منحصربفرد در جهان هستند و هنگامی که برای آنها مشکلی ایجاد می‌شوند با هم متحد می‌شوند و به همدیگر کمک می‌کنند. با این وجود این وضعیت به معنای این نیست که مشکلات حل شده و بلکه مشکلات به تعویق افتاده است. در واقع هر کسی به سمت چیزی حرکت می‌کند که به سود اوست و منافع او را تأمین می‌کند. مردم ایران تنها در زمان جنگ مشکلات را فراموش می‌کنند اما در زمانی که جنگ به پایان برسد مشکلات و چالش‌های مردم همچنان باقی می‌ماند و مردم در زندگی خود با آن مواجه هستند. نکته این است که مسئولان از مشکلات اصلی مردم خبر دارند. مشکلات اصلی مردم تورم، گرانی و برخی مسائل اجتماعی است. تا زمانی که این مشکلات به صورت اصولی و ریشه‌ای حل نشود مشکلات همچنان پابرجاست و از بین نخواهد رفت. البته من معتقدم دیگر جنگی صورت نخواهد گرفت. در چنین شرایطی دولت باید مشکلات بین‌المللی خود را حل کند تا مردم آسیب نبینند. شاید زمان آن رسیده باشد که در برخی برنامه‌ها، سیاست‌ها و حتی شعارها بازنگری صورت گیرد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که باید حساب کرد که اگر آرامش مردم به واسطه جنگ از بین برود، در مقابل چه چیزی نصیب مردم می‌شود؟ آیا مردم از این جنگ سودی خواهند برد؟ پاسخ به سوال‌هایی از این دست، می‌تواند راهگشا باشد و در عین حال می‌توان گفت عموم مردم از جنگ سود نمی‌برند، بلکه در ساحت‌های مختلف متضرر هم می‌شوند.

*در شرایطی که آتش‌بس ایران و اسرائیل در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد آیا تاب‌آوری اجتماعی جامعه ایران در شرایطی است که بتواند برای مدت طولانی در وضعیت جنگی قرار داشته باشد؟

تاب‌آوری جامعه ایران در شرایطی که با دشمن خارجی مواجه می‌شوند خوب است اما مطالبات و دغدغه‌ها باقی خواهد ماند. مهم این است که مسئولان در دوران پس از جنگ به چه میزان به این دغدغه‌ها و مطالبات توجه می‌کنند. نکته این است که مسئولان باید با دقت تحولات جامعه را رصد کرده و بر اساس داد‌ه‌های اجتماعی تصمیم‌گیری کنند. نکته مهم‌تر این است که برخی مسئولان حاضر نیستند اشتباه خود را بپذیرند و همچنان به مسیر اشتباهی که در پیش گرفته‌اند ادامه می‌دهند. در موضوعات اقتصادی و معیشتی برخی گمان می‌کنند با دادن یارانه و کالابرگ و چنین مسائلی مشکلات اقتصادی مردم حل می‌شود، اما چنین نیست و مشکلات اقتصادی مردم عمیق‌تر و پیچیده‌تر از آن چیزی است که این دست مسئولان تصور می‌کنند. با توجه به شرایط بین‌المللی احتمال جنگ کم است اما این احتمال وجود دارد. با این وجود اگر جنگی هم رخ بدهد این جنگ شکل محدودی خواهد داشت. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که آنچه باعث اتفاقات ناخوشایندی برای کشور خواهد شد اتفاقاتی است که ممکن است در داخل جامعه رخ بدهد. انفجار اجتماعی و سیاسی برعلیه اعتقادات و مبانی دینی نخواهد بود و کسانی که چنین تصوری دارند اشتباه می‌کنند. اما کسی نمی‌تواند نافی و منکر نارضایتی مردم از برخی عملکردها باشد. اگر مردم نسبت به برخی موارد اعتراض کنند که حق طبیعی آنهاست، به این معنا نیست که علیه دین اعتراض دارند؛ همه مردم ایران مسلمان و معتقد هستند. با این وجود اگر مردم نسبت به سوءمدیریت‌ها و از دست دادن فرصت‌ها اعتراض داشته باشند، این اعتراض نسبت به کسانی است که در به وجود آوردن وضعیت دشوار نقش داشته‌اند و همین وظیفه مسئولان را سنگین می‌کند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار