تیمی که بردن ازبکستان آرزویش شده؛ زنگ خطرهایی که کسی نمیشنود
تیم ملی فوتبال ایران در ۶ بازی اخیر فقط یکبار برنده شده؛ آماری که برای تیمی با صعود زودهنگام به جام جهانی، نه «نگرانکننده» بلکه رسماً «هشداردهنده» است.تیمی که هرچه جلوتر میرود، سؤالها درباره کیفیت واقعیاش جدیتر میشود و دیگر نمیشود با چند برد کماهمیت، حواسها را پرت کرد.
قلعهنویی سال ۲۰۲۵ را با ۱۲ بازی پشت سر گذاشت؛ بازیهایی که نه فشار داشتند، نه پیچیدگی. برد مقابل امارات، کرهشمالی، افغانستان، هند و تانزانیا، بیشتر شبیه اردوهای تدارکاتی هستند تا معیار قدرت یک تیم مدعی. افغانستان و هند که اساساً در این بحث محلی از اعراب ندارند؛ امارات و کرهشمالی هم اعتبار فنی قابل اتکایی ندارند. در یک کلام، این ۵ برد نه نقطه قوتاند، نه سند پیشرفت؛ فقط آمارند. ایران در سالی که باید خودش را در سطح بالا میآزمود، فقط از کنار رقبا عبور کرد و حتی یک بار هم خودش را در معرض محک جدی قرار نداد.
ایران – ازبکستان؛ تکرار بیحاصل، عقبگرد آشکار
ازبکستان تبدیل به آینه تمامقد ضعفهای تیم قلعهنویی شده؛ ایران در سال ۲۰۲۵ دوبار با این تیم مساوی کرد و حالا ۶ بازی است که نتوانسته ازبکستان را ببرد؛ پنج مساوی، یک شکست. ازبکها در هر تقابل نشانهای از پیشرفت بروز میدهند، درست در نقطه مقابل تیم امیر که با همان مدل پاسهای بلند، همان امید به تکلحظههای فردی، همان برنامههای واکنشی و همان دل بستن به اشتباه حریف بازی میکند. در دیدار آخر، ۲۰ دقیقه تمام حریف دهنفره بود؛ این، چیزی شبیه یک هدیه آسمانی است.
اما حتی این هدیه هم کمکی به تیم قلعهنویی نکرد. این فقط یک مشکل فنی نیست؛ بلکه فروپاشی ذهنیت برتری تاریخی ایران مقابل تیمهای درجه دو آسیایی است.
بازی با ازبکستان؛ تاکتیک؟ یا فقط انتظار برای اشتباه حریف؟
در بخش بزرگی از نیمه اول توپ و میدان دست ازبکستان بود. لابد تیم امیر در حال «مرور ساختار دفاعی» بوده و منتقدان مغرض متوجه عمق این تدابیر پیچیده نمیشوند!در نهایت، اشتباه مدافع حریف و سماجت علی علیپور بود که خسانوف را به خطا وادار کرد و از بازی اخراج شد؛ یعنی تنها موقعیتی که ایران توانست جریان بازی را عوض کند، باز هم ربطی به تاکتیک نداشت. با این حال ایران با یک بازیکن بیشتر، باز هم شکل نگرفت، ترسناک نبود و فقط منتظر بود شاید یکی از بازیکنانش کاری کند. حتی ورود کوشکی هم که انرژی تازهای به جناح چپ بخشید، نتیجه را تغییر نداد.
تاجیکستان هم برای ایران مانع شد
ایران در تورنمنت کافا مقابل تاجیکستان، از تیمی که سالها فاصله فنی آشکاری با ایران داشت، دو گل خورد و مساوی کرد؛ اگر پنج سال پیش چنین نتیجهای رقم میخورد، فوتبال ایران هفتهها در شوک میماند؛ امروز اما کسی حتی تعجب نکرد. این یعنی پائین آمدن سطح انتظار، عادی شدن ضعفها و خطرناکتر شدن وضعیت.
ایران در سال ۲۰۲۵ سه بار شکست خورد: مقابل قطر، مقابل ازبکستان در فینال کافا، و مقابل روسیه. نه به تیم بزرگی باختیم، نه تیم بزرگی را بردیم. این یعنی درجا زدن محض؛ یک حالت خاکستری که همیشه مقدمه سقوط است.
خاموشی خط حمله و کلینشیتهای بیارزش
ایران دو بازی پیاپی گل نزده؛ آخرینبار چنین وضعی ۹ سال پیش رخ داده بود، آن هم در زمین گلآلود مالزی و بازی پشت درهای بسته.این بار اما نه گلولایی بود، نه محدودیتی. اینبار مشکل، کاملاً فوتبالی و ناشی از ضعف مربیگری بود.
سه بازی است که گل نخوردهایم، اما وقتی عدد صفر مقابل «گل زده» هم باقی میماند، این آمار فقط روی کاغذ معنا دارد. فوتبال با «گل نخوردن» قهرمان نمیسازد؛ با «گل زدن» میسازد. تیم قلعهنویی در بخش اول کمی بهتر شده، اما در بخش دوم به وضوح در حال فراموش کردن اصول فوتبال مدرن است.
پنالتیها؛ رکوردی که امیر با انتخابهای عجیب خراب کرد
ایران ۱۰ پنالتی متوالی را تبدیل به گل کرده بود؛ یکی از بهترین رکوردهای تاریخ. اما درست جایی که باید از تجربه استفاده میشد، قلعهنویی در عجیبترین تصمیم ممکن از طارمی و علیپور عبور کرد و ضربات تعیینکننده را به محمدمهدی محبی و میلاد محمدی سپرد. در نتیجه این انتخاب عجیب، رکوردی که میتوانست شیرینتر شود، تلخ و بیثمر تمام شد. ایران نه گل زد، نه قهرمان شد، نه حتی پاسخی برای این انتخابها داده شد.
سؤال آخر؛ تیم ملی دقیقاً کجاست؟
ایرانِ ۲۰۲۵ تیمی نیست که پیشرفت کرده باشد؛ تیمی نیست که حتی در سطح خود باقی مانده باشد؛ این تیم در حال عقبرفتن آرام، بیصدا و پیوسته است. ازبکستان تبدیل به سد عبورناپذیر شده، تاجیکستان مقابل ایران توان گلزنی دارد، خط حمله خاموش ترین روزهای خود را سپری می کند و تیم ملی هنوز با همان نسخه قدیمی فوتبال، با همان ابزار محدود و با همان نگاه واکنشی اداره میشود.
جام جهانی نزدیک است، اما تیم ملی ایران حتی نمیداند دقیقاً کجای مسیر ایستاده است.