EN
به روز شده در
کد خبر: ۴۷۸۳۲
دستپخت شور ژنرال و رفقا برای مردم؛

چرا این تیم ملی را دوست نداریم؟

کاهش هر روزه محبوبیت تیم ملی فوتبال ایران آن‌هم در فاصله کمتر از 8ماه مانده تا شروع جام جهانی اتفاق ناخوشایندی برای فوتبال ایران است.

چرا این تیم ملی را دوست نداریم؟

تیم ملی فوتبال ایران در روزگاری نه‌‌چندان دور جزو دلخوشی‌های جدی مردم بود. روزهایی بود که مردم ایران بابت یک پیروزی به خیابان‌ها می‌ریختند و جشنی عمومی برگزار می‌کردند که در تمام این سال‌ها برای هیچ پدیده دیگری شاهد چنین جشن‌ها و شادی‌های عمومی نبوده‌ایم. حالا اماچندسالی می‌شود که دیگر خبری از این جشن‌ها و عشق خالصانه به تیم ملی فوتبال نیست. زمانی حتی وقتی به جام‌جهانی هم صعود می‌کردیم مردم صعود را بهانه کرده و به خیابان‌ها می‌ریختند تا با به‌رقص درآوردن پرچم ایران شادی خود را ابراز کنند پس به ما حق بدهید که از این روی‌برگرداندن مردم از تیم ملی حیرت‌زده و ناراحت باشیم چون همین مردم وقتی تیم تحت هدایت کارلوس کی‌روش توانست با گل‌به‌خودی رقیب، مراکش را در جام‌جهانی 2018 شکست دهد به خیابان‌ها آمدند و از تیم دوست داشتنی آن روزها تقدیر کردند.

حالا اما چندسالی می‌شود که دیگر مردم تیم ملی را دوست ندارند و حتی صعود مقتدرانه به جام‌جهانی 2026 هم برای آنها هیچ خوشحالی درپی نداشت. بازی‌های تیم ملی با کمترین تعداد تماشاگر در ورزشگاه آزادی برگزار می‌شوند درحالی‌که در روزهای نه‌چندان دور در این استادیوم به‌وقت بازی‌های ملی جای سوزن انداختن نبود و مردم از سروکله هم بالا می‌رفتند تا بتوانند بازی تیم ملی کشورشان را از نزدیک نگاه کنند.اصلا نیازی هم به این فکت‌ها نیست؛ کافیست نتایج نظرسنجی سایت‌ها و کانال‌های مختلف را درباره محبوب‌ترین تیم ملی ادوار تاریخ فوتبال سرچ کنید تا ببینید که این تیم فعلی از کمترین میزان محبوبیت بین مردم برخوردار است؛ اما واقعا چرا مردم دیگر تیم ملی کشورشان را دوست ندارند؟

ستاره‌های اشباع شده

این مساله قابل انکار نیست که بخش زیادی از محبوبیت یک تیم در مستطیل سبز رقم می‌خورد؛ مردم به‌واسطه ستاره‌ها بیشتر یا کمتر به تیم‌های فوتبال علاقه پیدا می‌کنند. واقعیت این است که نسل طلایی که توسط کارلوس کی‌روش به فوتبال ایران معرفی شدند و برای پیشرفت و لژیونر شدن با تمام وجود در تیم ملی بازی می‌کردند حالا در آستانه بازنشستگی هستند یا بازنشسته شده‌اند. ستاره‌هایی که قرار است تیم ملی روی کاکل آنها بچرخد را مرور کنید؛ بیرانوند، جهانبخش، آزمون، طارمی، قدوس، چشمی، رضاییان و ... سالهاست در ترکیب تیم ملی حضور دارند و سه جام‌جهانی را تجربه کرده‌اند و دیگر فرصتی برای قهرمانی در آسیا هم ندارند. این بازیکنان به شهرت و حتی ثروت مدنظر هم رسیده‌اند و طبیعی است که دیگر انگیزه چندانی برای درخشش در تیم ملی و حتی تیم باشگاهی نداشته باشند. 

همچنین آنچه طی سال‌های گذشته باعث فاصله بین مردم و ملی‌پوشان شده این است که انگار مردم احساس می‌کنند بازیکنان فعلی تیم ملی از تریبون و شهرتی که دارند، صرفاً برای امتیازات فردی خود قدم برمی‌دارند و مسائل جامعه اعم از اجتماعی و اقتصادی، دغدغه آنها نیست. (مثل ماجرای جنجالی پاداش صعود به جام‌جهانی) هرچند برخی از بازیکنان همواره تلاش کردند تا هرازچندگاهی مسائل و رویکرد مردمی را مطرح کنند اما آنچه طی چند سال اخیر به‌خصوص بین بزرگترهای تیم ملی شکل گرفته، فاصله زیادی است که بین مردم و آنها ایجاد شده است. 

180435_279

عملکرد ضعیف فنی

اگرچه امیر قلعه‌نویی از زمانی که هدایت تیم ملی را پذیرفت قول فوتبالی تماشاگرپسند و تهاجمی را داد اما همواره در عمل به این وعده ناتوان بوده است. نارضایتی مردم از سبک بازی تیم ملی به‌وضوح نشان می‌دهد که آنها فوتبال را خوب می‌فهمند و به‌همین خاطر به شیوه بازی تیم ملی انتقاد جدی دارند.  این انتقادها به چند دلیل عمده وارد می شود که نبود استراتژی برای هر بازی، تنها یکی از این عوامل است.  اینکه تیم ملی در تقابل با تیم‌هایی مثل افغانستان و تاجیکستان هم موفق به کلین‌شیت نمی‌شود یا از پس ازبکستان برنمی‌آید و مقابل روسیه تیمی کاملا دست‌وپابسته است، نشان می‌دهد سرمربی تیم ملی بعد از حدود 3سال سرمربیگری در این تیم هنوز نتوانسته تیمی یکدست و منظم را بسازد. 

اینکه تیم ملی مقابل کره شمالی و قرقیزستان گل می خورد و برای بردن جان به لب می شود، ربطی به حب‌وبغض علیه سرمربی تیم ملی ندارد و قطعا به ایرادات فنی مربوط است اما متاسفانه قلعه‌نویی در مواجهه با انتقادات، همواره موضع تند می‌‌گیرد و منتقدان را دشمن و اجنبی می‌خواند! قطعا هیچکدام از مردمی که از تیم ملی روی برگردانده‌اند خصومت شخصی با امیر ندارند اما اما فوتبال را می فهمند و حق دارند زمانی که تیم ملی بد بازی می کند راضی نباشند. 

مقابل تیم‌های بزرگ چکار کنیم؟

نگرانیم و حق داریم نگران باشیم. جام‌جهانی در راه است و تیم ملی ایران جز اتکا به نبوغ ستاره‌هایش حرفی برای گفتن ندارد. قطعا در بازی‌های بزرگ و سخت جام‌جهانی دیگر نبوغ ستاره ها به کار ما نمی آید چون نمی توانند به اندازه گل‌هایی که می خوریم، گل بزنند. در جام جهانی و مقابل تیم‌های بزرگ، باید برای هر دقیقه، برنامه و استراتژی داشته باشیم چون در بازی‌های سخت، فرصت، کم پیدا می‌شود اما آیا این را در تیم ملی می‌بینیم؟ خیر.

ای‌کاش آقای قلعه‌نویی و دوستانش که اتفاقا حسابی هم عالم به علم روز فوتبال هستند، با یک فوت‌وفنی که حتما آن را بلدند دستی به سروروی تیم ملی بکشند تا هم مردم با آن آشتی کنند هم در جام‌جهانی اسباب مسخره نشویم. هرکسی را هم که اجنبی و دشمن است به خدا واگذار کنند و را علاجی برای تیم ملی بیابند.

ارسال نظر

آخرین اخبار