EN
به روز شده در
کد خبر: ۳۷۷۴۵

محکومیت توهین به فردوسی توسط بنیاد ایران‌شناسی/ فردوسی «سند هویت ملی» ایرانیان است

پس از توهین یکی از فعالان مجازی به حکیم فردوسی، بنیاد ایران‌شناسی در بیانیه‌ای این اقدام را محکوم و بر جایگاه والای این شاعر در هویت ایرانی تأکید کرد.

محکومیت توهین به فردوسی توسط بنیاد ایران‌شناسی/ فردوسی «سند هویت ملی» ایرانیان است

پس از انتشار ویدئویی حاوی مطالبی توهین‌آمیز نسبت به شاعر بزرگ ایران‌زمین، حکیم فردوسی، توسط یکی از فعالان فضای مجازی، بنیاد ایران‌شناسی با انتشار بیانیه‌ای ضمن محکومیت این اقدام، بر جایگاه ارزشمند فردوسی در فرهنگ و هویت ایرانی تاکید کرد.

متن پیام بنیاد ایران‌شناسی به شرح زیر است:

«نه فرزند مانَد، نه تخت و کلاه/ نه ایوانِ شاهی، نه گنج و سپاه

ز گیتی دو چیز است جاوید و بس/ دگر هرچه باشد نماند به کس:

سخن گفتنِ نغز و کردارِ نیک/ نگردد کهن تا جهان‌ست وِیْک

به تازگی اظهارات موهن یکی از فعالان فضای مجازی درباره شاهنامه و حکیم فردوسی طوسی برانگیزندۀ انتقاد و خشم عمومی مردم فرهنگ‌دوست ایران شده است. بنیاد ایران‌شناسی ضمن تقبیح این اظهارات، شایسته می‌داند نکته‌ای چند را به بهانۀ این رویداد و در اصل برای یادآوری جایگاه رفیع فردوسی و شاهنامه در فرهنگ ایران‌زمین ذکر کند.

نخست اینکه پیش از هر گونه اظهار نظر درباره گفته‌های هر یک از سخنوران کهن واجب است که از صحت انتساب آن گفته‌ها به ایشان اطمینان حاصل شود. اهل تحقیق می‌دانند که در میان نسخ گوناگون و چاپ‌های مختلفی که از آثار ادبی کهن در بازار موجود است تنها بعضی قابل اعتماد هستند و بر اساس اصول علمی و با دقت کافی تصحیح و منتشر شده‌اند. بنابراین اگر با اعتماد نابجا به نسخ مجعول و انتساب‌های نادرست اظهار نظری صورت گیرد نه‌تنها از درجه اعتبار ساقط است بلکه نوعی افترا و اتهام غیر اخلاقی نیز هست. زیرا بدیهی است که نمی‌توان کسی را برای سخنی که هرگز به زبان نیاورده نقد کرد. جای تاسف است که در اظهارات موهن اخیر نیز به امر مهم بررسی صحت انتساب توجهی نشده است. جلال خالقی مطلق، مصحح نامدار شاهنامه، در مقاله «معرفی قطعات الحاقی شاهنامه» بدین نکته اشاراتی راهگشا داشته‌اند.

دیگر اینکه نظر دادن درباره هر امری، به‌ویژه در جهان امروز که عصر تخصص‌گرایی است، نیازمند احرازِ حداقلِ صلاحیت‌هاست که از راه تحصیل و یافتن تخصص به دست می‌آید. هر گونه اظهار نظری خارج از حوزۀ تخصص و دانش اولاً بی‌اعتبار و ثانیاً غیرمسئولانه و خارج از دایرۀ اخلاق علمی تلقی می‌شود. به طور مثال در اظهارات جنجالی اخیر به سبب جهل گوینده نسبت به آنچه قرن‌هاست در علوم بلاغی به عنوان «براعت استهلال» در شمار آرایه‌های ادبی می‌آید به کاربرد آن در شاهنامه اعتراضی نابجا شده است. جالب اینکه این آرایه ادبی قرن‌ها بعد از شناسایی در فرهنگ و ادب ایران به اشکال مختلف در کشورهای غربی نیز پذیرفته شده و طرفدارانی یافته است چنان‌که در تکنیک‌های جدید رمان‌نویسی از آن بهره‌هایی هنرمندانه برده‌اند که اکنون مجال ذکر مثال‌های متعدد آن نیست.

شاهنامه نه فقط یک کتاب و منظومه است

در ضمن درخور یادآوری است که در مورد شاهنامه آنچه به حکایت‌های ایران باستان جلوه بخشیده نه خط سیرِ اصلی داستان که قدرت شگفت‌آور زبان‌آوری و سخنوری فردوسی است. از این روست که قرن‌ها نقالان شاهنامه در جمع‌های گوناگون برای نمونه داستان رستم و سهراب را نقل کرده‌اند و حاضران با وجود آنکه کاملاً از پایان داستان آگاهی داشته‌اند همواره با گوش جان نیوشای سخنان ایشان بوده و هستند و هر بار در ماتم سهراب گریسته‌اند و بر غفلت رستم دریغ خورده‌اند و دل نازکشان از جهان‌پهلوان به خشم آمده است.

فارغ از این نکته‌ها که در مورد هر اظهار نظری درباره سخنوران پیشین و شخصیت‌های فرهنگی صدق می‌کند شایسته است به جایگاه والای فردوسی در فرهنگ ایران‌زمین اشاره کنیم. فردوسی نه فقط یک شخص و شاعر، و شاهنامه نه فقط یک کتاب و منظومه است. همگان می‌دانند که شاهنامه گرانسنگ حکیم ابوالقاسم فردوسی «سند هویت ملّی ایرانیان» شمرده می‌شود و در طول یک هزاره برای مردم ایران مورد احترام و مقدس بوده است. نسل‌های گوناگون سینه به سینه داستان‌های آن را به آیندگان منتقل کرده‌اند و با این شاهکار بی‌مانند تاریخ ادبیات ایران و جهان زیسته‌اند و پیام خرد و مهر و داد و دانایی و میهن‌دوستی را از آن دریافته‌اند. این ویژگی‌ها حساسیت درباره شاهنامه و فردوسی را به حد اعلا می‌رساند.

فردوسی را از پیامبران شعر فارسی می‌دانند و در یادکرد او باید تمام این نکات را نیز در نظر داشت. امروز و هر روز هر سخنی دربارۀ فردوسی و شاهنامه که از آن بوی خوارداشت و توهین به مشام برسد به شدت محکوم می‌شود؛ زیرا نه توهین به یک شخص یا کتاب، که توهین به یک فرهنگ و تمدّن و توهین به چندین نسل از مردم ایران، یعنی پدران و مادران و نیاکان ما، خواهد بود که این اثر را محترم شمرده‌اند و ارزش‌های بی‌زوال آن را پاس داشته‌اند.

جایگاه فردوسی چنان والاست که حتی برای تحسین و تقدیر از او نیز باید اول به کسب فضایل پرداخت و سپس نام او را بر زبان آورد. فردوسی که نام پاکش منسوب به فردوس است مصداق بارز این بیت شاعری است که گفت: هزار بار بشستم دهان به مشک و گلاب/ هنوز نامِ تو بردن مرا نمی‌شاید

 

ارسال نظر

آخرین اخبار