EN
به روز شده در
کد خبر: ۴۶۹۹۴
در گفت‌و‌گو با آوش مطرح شد

پیام برازجانی خطاب به تندروها: چگونه هم مخالف برجام هستید و هم مخالف اجرای مکانیزم‌ماشه؟

فعال سیاسی گفت: وقتی آقای ثابتی توضیح می‌دهد که آقای نبویان جلوی احیای برجام را گرفت و افتخار می‌کند که یک تنه به اندازه ۲۹۰ نماینده مجلس اثرگذار بوده؛ امروز همان فرد منتقد اجرای مکانیزم‌ماشه است. سؤال بسیار ساده است چگونه هم مخالف برجام هستید و هم مخالف اجرای مکانیزم ماشه؟ این نشان می‌دهد که منافع جریان خودشان برای آنها مهم‌تر از منافع ملی است.

پیام برازجانی خطاب به تندروها: چگونه هم مخالف برجام هستید و هم مخالف اجرای مکانیزم‌ماشه؟

پیام برازجانی، فعال سیاسی و رسانه‌ای، در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی آوش درباره عملکرد دولت رئیسی و چالش‌های دولت مسعود پزشکیان گفت: بسیار ساده می‌توان درمورد دولت رئیسی قضاوت کرد. در سال ۱۴۰۳ و بعد از آن‌که ایشان در سانحه سقوط بالگرد به شهادت رسیدند، در فاصله اندکی انتخابات برگزار شد و دولتی بر سر کار آمد که نگاه آن کاملاً با دولت پیشین متفاوت بود. فارغ از هرگونه نگاهی، اگر قضاوت مَردم ملاک باشد همه چیز برعکس می‌شود. وعده‌های اقتصادی در دولت شهید رئیسی محقق نشد، مسکن ساخته نشد و گزارش‌ها هم بی‌نتیجه ماند.

برازجانی افزود: آقای رئیسی وعده داده بود مبارزه با فساد را سازماندهی می‌کند اما نتیجه روشن است. در سیاست خارجی مانع احیای برجام شدند با این تصور که می‌توانند امتیازات بیشتری بگیرند اما در فاصله چند ماه از آغاز دولت روشن شد که نه تنها چنین امکانی نیست بلکه فرصت‌های گذشته هم از دست رفت. وابستگی شدید به روسیه و از دست دادن روابط متوازن با اروپا یکی از نتایج همین نگاه بود.

او ادامه داد: در اقتصاد کلان نیز شاهد بودیم که وعده ۴۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی فقط در حد حرف باقی ماند. حتی بنگاه‌های وابسته به دولت باوجود توافق داخلی برای سرمایه‌گذاری اقدامی نکردند. دولت گذشته ثابت کرد که نمی‌توان بدون مشارکت خارجی، بدون توافق بین‌المللی و بدون تکیه بر بخش خصوصی پروژه‌های بزرگ را پیش برد.

برازجانی گفت: درس بزرگ دولت گذشته این بود که کشور با ایده‌های توهمی اداره نمی‌شود. وعده شغل با یک میلیون تومان یا ادعای خودکفایی در همه حوزه‌ها بدون تعامل جهانی فقط وقت ملت را تلف کرد. آنچه آن دولت در نهایت تجربه کرد، بازگشت به همان برجامی بود که علیه آن شعار داده بودند.

او افزود: دولت قبل سال‌ها علیه برجام تبلیغ کردند اما وقتی خودشان به قدرت رسیدند به همان توافق متوسل شدند و در نهایت با ناکامی در احیای آن دولت‌شان به پایان رسید. نظام بین‌الملل سیال است و فرصت‌ها تکرار نمی‌شوند؛ این درس بزرگی بود که حتی مرحوم امیرعبداللهیان در اواخر عمرش بر آن تأکید می‌کرد و حتی می‌توان گفت برای احیای برجام شهید شد؛ او هلی‌کوپتر خود را جا‌به‌جا کرد تا با شهید رئیسی درمورد برجام مذاکره کند.

برازجانی تصریح کرد: آنچه امروز به‌عنوان تحریم‌ها یا شکست‌های دیپلماتیک شاهد هستیم، محصول همان نگاه توهمی است. شعارهایی مانند «تحریم کاغذپاره است» یا «نظم نوین جهانی در راه است» نشان داد چطور تحلیل غلط از واقعیت‌های بین‌المللی می‌تواند برای کشور پرهزینه باشد.

او در ادامه بااشاره به عملکرد دولت مسعود پزشکیان گفت: همان‌طور که هر دولتی باید براساس افکار عمومی و میزان تحقق وعده‌هایش سنجیده شود، دولت پزشکیان هم از این قاعده مستثنی نیست. ایده اصلی او اجماع‌سازی برای حل مسائل بود؛ اجماع نه فقط در سیاست بلکه در اقتصاد، انرژی و حوزه‌های زیرساختی. متأسفانه برخی عوامل بیرونی چون جنگ‌ها، ترورها و رقابت‌های بین‌المللی میان روسیه و آمریکا و اروپا مانع تحقق بخشی از اهداف دولت شد.

برازجانی افزود: با این‌حال دولت پزشکیان در سیاست داخلی موفقیت‌های قابل توجهی داشت؛ از جمله در مسئله حجاب، بازگشت اساتید، بهبود وضعیت دانشگاه‌ها و ایجاد وفاق در سطوح عالی حاکمیت. این تغییر رویکرد اثر مستقیم حضور آقای پزشکیان است و نباید آن را نادیده گرفت.

او ادامه داد: به نظر من دولت پزشکیان در موقعیتی قرار گرفت که هیچ دولت دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی تجربه نکرده است؛ فشارهای بی‌سابقه، جنگ، تحریم، ترور و بحران‌های هم‌زمان. با این وجود در مدیریت اجتماعی و سیاسی حداقل نشانه‌هایی از عقلانیت و گفت‌وگو دیده می‌شود.

برازجانی درباره حمله اخیر به ایران و مواضع جریان تندرو اظهار کرد: مشکل اساسی جریان‌های تندرو این است که منافع حزبی‌شان را بر منافع ملی ترجیح می‌دهند.

برازجانی خاطرنشان کرد: مخالف این هستم که یک نفر بیاید و بگوید من راه‌حل‌هایی دارم و ایران را نجات می‌دهم این یعنی می‌خواهد توهم به من بفروشد و رویای خیالی درست کند. من طرفدار رئیس‌جمهوری هستم که بیاید و بگوید من می‌خواهم بر اساس راه‌حل‌های موجود عمل و آن‌ها را پیگیری کنم. 

او افزود: «هر رئیس‌جمهور، دولت، وزیر و یا کارگزاری از این مسیر خارج شود، طبیعتاً وقت ما را تلف می‌کند. مشکل ایران این نیست که راه حل‌ها را نمی‌دانیم؛ دنیا همین مشکلات را دارد و آن‌ها را حل کرده است. وقتی انحصار ایجاد می‌شود، فساد ایجاد شده و نخبگان نمی‌توانند وارد ساختار شوند.

برازجانی ادامه داد: اولین کاری که دولت آقای پزشکیان باید انجام دهد کنار گذاشتن محدودیت‌هاست. در وزارت اقتصاد، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و صنعت، معدن و تجارت نزدیک به ۳۰۰ شرکت داریم که هر کدام سه هیات مدیره دارند؛ یعنی حدود ۳۵۰۰ نفر عضو هیات مدیره. با این شرایط فقط بخش کمی از نخبگان با توانایی واقعی می‌توانند فعالیت کنند. این محدودیت‌ها باعث می‌شود ایران نتواند از ظرفیت نخبگان استفاده کند درحالی‌که ایرانی‌ها در پروژه‌های جهانی حضور دارند و بحران‌های دنیا را حل می‌کنند. 

او افزود: اگر شما فضای رانت ایجاد می‌کنید، نمی‌توانید کالاها را ارزان و یا فساد را مدیریت کنید. شجاعت در پیگیری راه‌حل‌های اساسی بدون جهت‌گیری سیاسی ضروری است. متأسفانه دولت آقای پزشکیان تاکنون در این مسیر عمل نکرده و مانند دولت‌های قبلی  برخی مسائل را نمی‌پذیرد. 

برازجانی تصریح کرد: اصلاح دولت یا تغییر در وزرا اصلاً چیز بدی نیست. وقتی شرایط تغییر می‌کند، تغییر تیم لازم است؛ مثل شطرنج یا فوتبال که مربی در میانه بازی استراتژی و نفرات را تغییر می‌دهد. انتظار نداریم یک تیم ثابت همیشه کار کند. این محدودیت‌ها باید کنار گذاشته شوند و شفاف اعلام شود که مدیران فعلی توانایی مدیریت شرایط را دارند یا نه اگر توانایی ندارند، تغییر کنند. 

او افزود: نباید در افکار عمومی این تصور ایجاد شود که تغییر امکان‌پذیر نیست. حتی اگر رئیس‌جمهور به ثبات و تداوم اهمیت دهد باتوجه به تغییر شرایط کشور حداقل در برخی حوزه‌ها لازم است تغییراتی اتفاق بیفتد. این خواست عمومی است. 

برازجانی گفت: ما باید مسیر استفاده از نخبگان را باز کنیم، محدودیت‌ها را برداریم و دولت به جای وعده‌های توهم‌زا، راه‌حل‌های واقعی را پیگیری کند. 

برازجانی بااشاره به اقدامات تندروها تصریح کرد: افرادی مثل آقای ثابتی اشاره کردند، تا زمانی‌که انتخابات توسط مردم انجام شود ما چنین وضعیتی داریم. البته بعد توضیح دادند که منظورشان این نبوده است. این اظهارنظرها و افرادی مثل رسایی یا جریان تندرو عملکرد خود را بر منافع حزبی استوار می‌کنند و این موضوع باعث می‌شود که منافع حزبی‌شان بر منافع ملی ارجحیت داشته باشد. 

او افزود: وقتی آقای ثابتی توضیح می‌دهد که آقای نبویان جلوی احیای برجام را گرفت و افتخار می‌کند که یک تنه به اندازه ۲۹۰ نماینده مجلس اثرگذار بوده؛ امروز همان فرد منتقد اجرای مکانیزم‌ماشه است. سؤال بسیار ساده است چگونه هم مخالف برجام هستید و هم مخالف اجرای مکانیزم ماشه؟ این نشان می‌دهد که منافع جریان خودشان برای آنها مهم‌تر از منافع ملی است. 

این فعال سیاسی ادامه داد: آن‌ها در مسائل داخلی و خارجی همواره منتقدند؛ اگر دولت آقای رئیسی یا دولت پزشکیان هم باشد، همین انتقادها ادامه دارد. در مورد شخصیت‌هایی که از جریان خودشان هستند هیچ انتقادی مطرح نمی‌کنند؛ مثل آقای عبدالملکی که همه ایده‌هایش توهمی و فاقد پشتوانه عملی است ولی چون متعلق به جریان خودشان است، نقدی نمی‌شود. در عوض درباره مسائل اساسی و کلان همواره موضع می‌گیرند اما هیچ راه حل مشخصی ارائه نمی‌دهند. 

او افزود: وقتی از آن‌ها پرسیده می‌شود اگر با برجام مخالفید، راه حل شما چیست یا اگر با سیاست خارجی مخالفید، راه حل شما چیست معمولاً پاسخ مشخصی نمی‌دهند. در مصاحبه‌ها و لایوهایشان می‌بینید که موضع‌شان مدام تغییر می‌کند؛ مثلاً در یک لحظه به انتخابات ایراد می‌گیرند و بعد توضیح می‌دهند که منظورشان این نبوده است. مردم انتخاب کردند اما آن‌ها همچنان به هر چیزی ایراد می‌گیرند. 

او تأکید کرد: اگر به صحبت‌های آقای سعید جلیلی نگاه کنیم او فردی است که ۳۰ دقیقه حرف می‌زند اما هیچ حرف عملی مطرح نمی‌کند. راجع به همه چیز منتقدند، بدون اینکه راه حل عملی ارائه دهند. این جریان افراد و گروه‌هایی هستند که همواره به منافع شخصی و حزبی نگاه می‌کنند و در نتیجه به جای ارائه راه‌حل فقط منتقدند اما وقتی نفع خودشان در میان باشد، مسیرهای عملی هم ایجاد می‌کنند. 

این فعال سیاسی در پایان افزود: همین نگاه باعث می‌شود که در مسائل کلان کشور، تصمیمات آن‌ها اغلب همسو با اهدافی باشد که در عمل علیه منافع ملی است. جریان تندرو اگر چارچوب فکری و منافع مشخص داشته باشد راه‌حل ارائه می‌دهد؛ در غیر این صورت صرفاً منتقد خواهد بود. 

ارسال نظر

آخرین اخبار