آیا ترامپ و نتانیاهو در دو راهی ایران جدا میشوند؟
اواخر هفته پیش رسانهها خبر از گفت و گوی تنشآلود دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو دادند و پس از آن چهارشنبه شب (7 خرداد) رئیسجمهوری آمریکا در پاسخ به خبرنگاران در کاخ سفید، تایید کرد که به نخست وزیر اسرائیل گفته است، نباید به ایران حمله کند. آیا فصل جدایی سران آمریکا و اسرائیل فرا رسیده است؟ آیا ترامپ واقعاً از در حمایت از ایران درآمده است؟

روزنامه وال استریت ژورنال در تحلیلی که امضای هیأت تحریریه آن را دارد معتقد است دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، شاید در مورد مسأله ایران اختلاف نظراتی داشته باشند اما ترامپ «برای رسیدن به توافقی که از نظر آمریکا ارزش آن را داشته باشد، نیازمند آن است زبان تهدید نظامی علیه ایران را حفظ کند.»
ترامپ نیز در هفتههای نزدیک به آغاز مذاکرات هستهای، از تهدید نظامی علیه ایران از هیچ چیز فروگذار نکرد اما در شرایط مذاکرات برای آنکه طرف مقابل خود یعنی تهران را متمایل به مذاکره نگه دارد از بار تهدیدهای نظامی علیه ایران کاسته است.
نتانیاهوی سازش ناپذیر، هدیهای برای ترامپ
همان طور که روزنامه وال استریت ژورنال نوشته است «برای دیپلماسی آمریکا یک نتانیاهوی سازش ناپذیر نه فقط هیچ مشکلی نیست که بهترین ابزار برای مذاکره با ایران است. به اعتقاد کاخ سفید، ایران باید بداند تهدید حمله نظامی وجود دارد و تا زمانی که دست از غنی سازی نکشد احتمال حمله اسرائیل هست.»
وال استریت ژورنال سپس به گذشته برگشته و نوشته است: «ترامپ پیشتر نیز همین موضع را گرفته بود و زمانی که مجله تایم حدود دو ماه پیش از او پرسید آیا نگران نیست نتانیاهو او را به جنگ با ایران بکشاند گفت، طوری سوال کردید که انگار اگر توافق نشود من بدون میل خودم وارد جنگ میشوم. خیر این طور نیست اگر توافق نشود خود من در صدر حمله کنندگان خواهم بود.»
بنا بر آنچه این تحلیل نوشته با این حال این به معنای این نیست که ترامپ خواهان جنگ باشد. او بیش از هر چیز خواهان توافق است؛ اما توافقی که مورد رضایت او باشد و لزوماً به رضایت ایران نگاه نمیکند.
بازی کاخ سفید با کارت اسرائیل
اما در سوی دیگر بویژه در چند روز اخیر بسیار شنیده میشود که تلآویو در حال آماده شدن برای حمله به ایران بوده و در این راه در حال تأمل است تا بدون همراهی آمریکا حمله را انجام دهد. در همین ارتباط روزنامه نیویورک تایمز نوشته بود، کاخ سفید معتقد است نیروهای اسرائیلی میتوانند طی هفت ساعت بعد از دریافت دستور حمله کنند، ساده نخواهد بود. اما خود اسرائیلیها میدانند که این کار برخلاف آنچه که این روزنامه به نقل از کاخ سفید نوشته ساده نیست و در واقع شاید چنین اظهاراتی از جانب کاخ سفید فقط در راستای فشار به ایران برای توافق باشد.
در همین ارتباط روزنامه هاآرتص در تحلیلی به قلم زوی بارل نوشته است: «با اطمینان میتوان گفت این افشاگریها به پیشرفت مذاکرات هستهای کمک میکند زیرا تهران به این دست افشاگریها با دید تردید نگاه میکند و شک دارد که آیا این واقعا افشاگری است یا با هماهنگی تلآویو انجام شده است. در واقع ترامپ در کنار اظهارات خوشبینانهاش درباره مذاکرات تهدید علیه ایران را هم زنده نگه داشته است.»
نخواستن یا نتوانستن
نویسنده این مطلب سپس این سوال را مطرح کرده که اکنون وقت آن است اسرائیل از خود بپرسد آیا توانایی آن را دارد بدون آمریکا به ایران حمله کند؟ آیا تاب حملات متقابل ایران را خواهد داشت؟
به اعتقاد بارل، اگر اسرائیل به ایران حمله کند در نهایت خواهد توانست تا حدودی به ایران ضربه بزند زیرا ایران صاحب دانش هستهای است و این دانش از بین رفتنی نیست و میتواند دوباره بعد از چند سال به همین نقطه برسد.
این تحلیلگر در مورد واکنش ایران، بدبینتر است و میگوید: «واکنش ایران این بار ممکن است بسیار وسیعتر از آنچه در آوریل 2024 دیدیم باشدضمن اینکه آن حمله اگر خسارت زیادی به بار نیاورد به علت آن بود که طیفی از کشورهای منطقه شامل عربستان، امارات و اردن به همراه آمریکا وارد عمل شدند و به اسرائیل اجازه دادند از حریم هوایی آنها و توان آمریکا برای رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی استفاده کند.
زمان از حرکت نمیایستد
اما از آن زمان تاکنون شرایط منطقه تغییر کرده است. از جمله اردن اعلام کرده اجازه نخواهد داد هیچ ارتشی از حریم هواییاش برای جنگ استفاده کند. عربستان هم بعد از بازیابی روابط با ایران به این کشور نزدیکتر شده است و گواه آن سفر ماه گذشته وزیر خارجه این کشور به تهران و دیدار او با رهبری ایران است. بنابراین دیگر خبری از آن اتحاد سابق عربی و آمریکایی و اسرائیلی علیه ایران نیست.
دلیل آن نیز این است که کشورهای عربی، حمله اسرائیل به ایران را به زیان خود نیز میبینند و معتقدند ممکن است چنین چیزی به یک جنگ منطقهای تبدیل شود. این همان سناریویی است که آنها در سفر رئیسجمهوری آمریکا به حوزه خلیج فارس برای او توضیح داده بودند.
بنابراین در چنین فضایی به نظر میرسد آنچه دونالد ترامپ میگوید و مخالفتهای او با نتانیاهو، جنبه حمایت از ایران و مذاکرات با آن ندارد. در واقع او در حال استفاده ابزاری از نتانیاهو و دشمنی او با جمهوری اسلامی ایران است تا شاید بتواند حداقل یک برگ برنده در سه پروندهای که به قول خود او برای صلح جهانی در دست دارد، (شامل جنگ اوکراین، جنگ غزه و پرونده هستهای ایران) داشته باشد و اسرائیل نیز در چنین فضایی حداقل تا زمانی که ترامپ نخواهد با او همراهی کند، توان حمله به تأسیسات هستهای ایران را نخواهد داشت.