EN
به روز شده در
کد خبر: ۴۴۹۵۳

التهاب جامعه، خطری فراتر از تهدید اقتصادی

«مکانیسم ماشه» فعال شد! بار دیگر این ادبیات به صدر اخبار و تحلیل‌های سیاسی و اقتصادی بازگشته است.

التهاب جامعه، خطری فراتر از تهدید اقتصادی
هم میهن

روزنامه هم میهن در گزارشی نوشت:

«مکانیسم ماشه» فعال شد! بار دیگر این ادبیات به صدر اخبار و تحلیل‌های سیاسی و اقتصادی بازگشته است. بسیاری از رسانه‌ها، چه داخلی و چه خارجی، در تلاش‌اند تا با برجسته‌سازی این عبارت حقوقی، نوعی فضای تهدید و اضطراب در جامعه ایران ایجاد کنند. در ظاهر، مکانیسم ماشه سازوکاری حقوقی برای بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی است؛ اما در باطن، این موضوع بیش از آنکه بار اقتصادی تازه‌ای بر دوش کشور بگذارد، به یک ابزار فشار روانی علیه مردم و التهاب جامعه بدل شده است. باید اذعان کرد که اقتصاد ایران در سال‌های گذشته عملاً تجربه تحریم‌های گسترده و همه‌جانبه را پشت سر گذاشته است.

 

به‌جز برخی حوزه‌های خاص، آنچه تحت عنوان «بازگشت تحریم‌ها» معرفی می‌شود، در واقع تداوم همان وضعیتی است که اکنون نیز جریان دارد. اما آنچه این روزها بیش از هر چیز جامعه را درگیر می‌کند، انتظار برای وقوع یک رویداد مبهم است؛ انتظاری که همچون ابر تیره‌ای بر آسمان روانی مردم سایه انداخته است. در ادبیات اقتصادی، پدیده‌ای به نام «انتظارات» نقشی تعیین‌کننده دارد.

 

بازار سرمایه‌گذاری، کسب‌وکارهای خرد و کلان، و حتی تصمیم‌های خانوارها در زمینه خرید و فروش یا پس‌انداز، به‌شدت از فضای ذهنی و روانی جامعه اثر می‌پذیرد. وقتی رسانه‌ها روزانه خبر از «بازگشت تحریم‌ها» و «انزوای بین‌المللی» می‌دهند، حتی پیش از آنکه اتفاقی رخ دهد، چرخه اقتصاد در حالت تعلیق فرو می‌رود. سرمایه‌گذار صبر می‌کند، تولیدکننده ریسک نمی‌کند، و جوانی که به آینده امیدوار است، به فکر مهاجرت می‌افتد.

 

به این ترتیب، مکانیسم ماشه بیش از آنکه به ابزار فشار اقتصادی بدل شود، به سلاحی روانی برای ایجاد رکود، بی‌اعتمادی و بی‌تصمیمی تبدیل می‌شود. این همان نقطه‌ای است که رسانه‌های خارجی و برخی جریان‌های سیاسی به‌خوبی آن را درک کرده‌اند: بهره‌برداری از واژه‌ای حقوقی برای دمیدن در فضای ترس و تردید.

اما پرسش اساسی اینجاست: آیا همه از این وضعیت متضرر می‌شوند؟ پاسخ الزاماً منفی نیست. واقعیت این است که در چنین فضای مبهمی، عده‌ای که به منابع رانتی یا بازارهای غیررسمی دسترسی دارند، می‌توانند بیشترین سود را ببرند. افزایش ناگهانی نرخ ارز، سکه، یا حتی رکود در بازار رسمی، دروازه‌ای به سودهای کلان برای گروه‌های محدود باز می‌کند. بنابراین، در شرایطی که عموم جامعه بار روانی و فشار اقتصادی ناشی از عدم‌قطعیت را تحمل می‌کنند، برخی جریان‌ها شاید بی‌میل نباشند این وضعیت تداوم یابد.

این دوگانه «اکثریتی که نگران آینده‌اند» و «اقلیتی که از ابهام سود می‌برند»، خود یکی از تبعات خطرناک فضای روانی ناشی از مکانیسم ماشه است. در چنین فضایی، بی‌اعتمادی عمومی نه‌تنها نسبت به آینده کشور بلکه نسبت به ساختار تصمیم‌گیری داخلی افزایش می‌یابد. نتیجه، چیزی جز گسترش شکاف اجتماعی و تقویت چرخه ناامیدی نخواهد بود.

باید توجه داشت که تهدیدهای خارجی، هرچقدر هم واقعی باشند، تنها زمانی می‌توانند به بحران داخلی بدل شوند که با بستر روانی و اجتماعی آماده همراه باشند. جامعه‌ای که اعتماد به آینده دارد، حتی در برابر فشارهای سنگین اقتصادی مقاومت می‌کند. اما جامعه‌ای که درگیر بی‌اطمینانی و ترس از فردا است، با کوچک‌ترین موج روانی دچار اضطراب می‌شود. از این منظر، مکانیسم ماشه بیش از آنکه به مثابه یک ابزار تحریمی عمل کند، به ابزاری برای تضعیف سرمایه اجتماعی در ایران بدل شده است.

راهکار چیست؟ نخست، باید سطح شفافیت و صداقت در گفت‌وگو با جامعه افزایش یابد. وقتی مردم بدانند آنچه امروز به‌عنوان «بازگشت تحریم‌ها» معرفی می‌شود، عملاً تفاوت چندانی با وضعیت فعلی ندارد، بخشی از نگرانی‌ها فروکش می‌کند. دوم، باید رسانه‌های داخلی نقش فعال‌تری در مدیریت فضای روانی ایفا کنند. اگر میدان روایت صرفاً به دست رسانه‌های خارجی سپرده شود، طبیعی است که تصویر «فاجعه قریب‌الوقوع» در ذهن جامعه حک می‌شود. سوم، سیاست‌گذاران باید نشان دهند که برنامه‌های عملی برای حفظ ثبات اقتصادی دارند؛ برنامه‌هایی که از جنس وعده‌های کلی نباشند، بلکه در زندگی روزمره مردم لمس شوند.

در نهایت، مکانیسم ماشه بیش از آنکه تصمیم نهایی شورای امنیت یا اروپا باشد، اکنون به «مکانیسم روانی» بدل شده است؛ مکانیزمی که می‌تواند با ایجاد تعلیق، ترس و بی‌اعتمادی، آینده‌سازی جامعه را متوقف کند. پرسش بنیادین اینجاست: آیا تداوم این فضای انتظار و اضطراب، مطلوب است؟ تا زمانی که این پرسش بی‌پاسخ بماند، خطر آن وجود دارد که جامعه ایران نه از طریق تحریم‌های تازه، بلکه از مسیر فرسایش روانی و اجتماعی تحت فشار قرار گیرد؛ و این همان تهدیدی است که شاید کمتر درباره آن سخن گفته می‌شود، اما در عمل تأثیری به‌مراتب عمیق‌تر از تحریم‌های اقتصادی خواهد داشت.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار