به روز شده در
کد خبر: ۲۴۷۶۱

فریب دیپلماتیک ترامپ ؟

واکاوی تصمیم امریکا برای تعلیق محدود تحریم‌های نفتی

فریب دیپلماتیک ترامپ ؟
اعتماد

روزنامه اعتماد گفتگوئی را با احسان حسینی منتشر کرده است:

به دنبال آتش‌بس ایران و اسراییل، دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریکا اعلام می‌کند که تحریم‌های نفتی ناظر به فروش نفت ایران به چین را برمی‌دارد و ایران می‌تواند به چین نفت بفروشد تا صرف بازسازی جنگ کند. ترامپ در ادامه صحبت‌هایش گفته بود که امریکا می‌تواند به چین نفت بفروشد؛ اما ترجیح می‌دهد که مانع فروش نفت ایران به چین نشود .روز پنجشنبه 5 تیر ماه نیز ویتکاف اعلام می‌کند که تحریم‌های ایران در حوزه فروش نفت به چین، روز چهارشنبه برداشته شده است و ایران می‌تواند نفت به چین بفروشد. ویتکاف می‌گوید: حذف این تحریم‌ها نوعی حسن‌ظن است در راستای ادامه مذاکرات با ایران و امضای توافق جامع است؛ توافقی بر مبنای صفر شدن غنی‌سازی از سوی ایران. در پس این اظهارات چند سوال مطرح است؛ ایران تاکنون چقدر در فروش نفت دستش بسته بوده است؟ یا چین تاکنون چقدر تحت تاثیر تحریم‌های امریکا از خرید نفت سرباز زده است؟ در این دور جدید با برداشتن تحریم‌های امریکا چقدر به درآمد نفتی ایران اضافه می‌شود؟ و سوالاتی از این دست. از نگاه بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران حوزه نفت حذف تحریم‌های مطرح شده از سوی امریکا تاثیر چندانی بر روابط تجاری ایران و چین در حوزه نفت نخواهد گذاشت. امریکا طبق یک مثل قدیمی صرفا «روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است». «اعتماد» درگفت‌وگویی مفصل با احسان حسینی، پژوهشگر صنعت نفت در مورد اظهارات اخیر رییس‌جمهور امریکا پیرامون امکان فروش نفت ایران به چین گفت‌وگو کرده است.

مرور تجارت نفتی ایران

آیا واقعا اثر برداشته شدن تحریم‌های نفتی و فروش نفت ایران به چین، نوعی امتیاز برای ایران محسوب می‌شود؟ یعنی اثر مثبتی بر فروش نفت ایران به چین دارد یا نه؟ حسینی، پژوهشگر صنعت نفت برای پاسخ به سوال، پرسشی دیگر مطرح می‌کند و می‌گوید: اصلا اثر تحریم نفتی امریکا در دولت ترامپ بر فروش نفت ایران به چین چقدر بوده است؟ که حالا اگر این تحریم برداشته شود، این اثر منفی هم از بین خواهد رفت. او سپس توضیح می‌دهد: دولت ترامپ از ابتدای کار خودش در ۲۰ ژانویه سال ۲۰۲۵ که مراسم تحلیف انجام شد؛ تاکنون ۱۱ بسته تحریمی بر شبکه فروش نفت ایران اعمال کرده که در این ۱۱ بسته، ۲۵۶ تحریم جدید بر افراد، شبکه‌ها و نفتکش‌های مرتبط با فروش نفت ایران و محصولات نفتی ایران اعمال کرده است. حسینی گذری بر سرانه تحریم‌های ترامپ در فشار حداکثری ۲ علیه ایران می‌زند و درباره سرانه تعداد تحریم‌هایی که در هر ماه اعمال شده توضیح می‌دهد: در دوره ترامپ تقریبا ما ماهی ۵۱ تحریم جدید را تجربه کردیم. او تحریم‌های دوره ترامپ را با دوره بایدن مقایسه می‌کند. مرور دوره بایدن؛ دوره‌ای که بعد از جنگ اوکراین، بایدن تحریم‌های نقطه‌زن را بر شبکه فروش نفت ایران اعمال کرد، نشان می‌دهد که تعداد تحریم‌های ماهانه ترامپ نسبت به دوره بایدن بیش از سه برابر است. البته بایدن تحریم‌ها را شل نگرفته بود؛ ترامپ با تعداد و شدت بیشتری تحریم کرده است. حسینی در ادامه درباره جزییات تحریم‌های ترامپ می‌گوید: تاکنون چهار فاز تحریمی علیه ایران اعمال شده است. فاز اول، تحریم ناوگان سایه و شبکه نفتکش ایران بوده. فاز دوم، تحریم شبکه خریداران نفت ایران در چین بوده که شامل پالایشگاه‌های کوچک چینی شده؛ سه پالایشگاه تحریم شده‌اند. فاز سوم، فشار حداکثری ۲ ترامپ است که ناظر بر تحریم شبکه فروش فرآورده‌ها و محصولات پتروشیمی ایران بوده. فاز چهارم هم مربوط به تحریم شبکه بانکی سایه ایران است که در صورت تحریم، نقل و انتقالات پول را انجام می‌داد. پس در چهار فاز، ۱۱ بسته تحریمی و ۲۵۶ تحریم جدید را علیه ایران اعمال کرده است.

فروش نفت در دوره برجام

مرور تاریخ نشان می‌دهد؛ در دوره برجام یعنی در دوره‌ای که تحریم نفت و فرآورده‌ها، میعانات و مایعات گازی تعلیق شد؛ فروش نفت و محصولات نفتی ایران روزانه 3 میلیون بشکه بود. حسینی با اشاره به این آمار می‌گوید: طبق آمارهای موسسه کپلر، این رقم اکنون به ۲.۶ میلیون بشکه در روز رسیده است. البته پیش‌تر در مقطعی کوتاه فروش نفت ایران تا ۵۰۰ هزار بشکه هم کاهش پیدا کرده بود. اما مدتی است فروش نفت روند صعودی دارد و آن را هم حفظ کرده‌ایم. اکنون رقم ۴۰۰ هزار بشکه‌ای هم که ایران کمتر نسبت به دوره برجام می‌فروشد، به خاطر افزایش مصرف نفت و محصولات نفتی در داخل کشور است. حسینی می‌افزاید: پس ایران حداکثر نفت و محصولات نفتی خودش را می‌فروشد. با این تفاسیر که اکنون فقط نفت را به چین می‌فروشیم . اما در گذشته به اروپا و شرق آسیا، مثل کره و ژاپن می‌فروختیم. پس ایران مشکلی از این جهت ندارد. یعنی تحریم‌هایی که ترامپ اعمال کرده، اثری روی فروش نفت نگذاشته است. این پژوهشگر حوزه نفت به گزارشی از رویترز اشاره می‌کند و می‌گوید: ترامپ ۱۱ بسته تحریمی علیه ایران اعمال کرده، اما فروش نفت ایران در نیمه نخست سال ۲۰۲۴، فقط ۱۰۰ هزار بشکه کاهش پیدا کرده است. فروش نفت ایران به چین از ۱.۴۸ میلیون بشکه به ۱.۳۸ میلیون بشکه رسیده است. آن هم در شرایطی که ترامپ فشاری سه برابر بیشتر از بایدن در حوزه نفت اعمال کرده بود. الان رقم فروش نفت ایران به چین، دو برابر زمان اجرای برجام است. 

چطور نفت فروختیم؟

حسینی، پژوهشگر صنعت نفت با اشاره به تجربه تحریم‌های نفتی در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، تاکید می‌کند که تحریم‌های موسوم به «فشار حداکثری ۲» عملا بی‌اثر بوده‌اند و لغو آنها نیز نمی‌تواند امتیازی واقعی برای ایران تلقی شود. او با استناد به آمار فروش نفت، هشدار می‌دهد که نباید در دام فریب‌های تکراری دولت پیشین امریکا افتاد. او می‌افزاید: در دوره‌ای که امریکا و شخص ترامپ از برجام خارج شدند، فروش نفت ایران از دو میلیون و دویست هزار بشکه به کمتر از ۲۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت. در مدت حدود شش ماه، فروش نفت روزانه کشور حدود دو میلیون بشکه افت کرد. این کاهش عمده در جریان اجرای سیاست فشار حداکثری اول رخ داد. اما در دوره فشار حداکثری دوم، تنها حدود صد هزار بشکه کاهش ثبت شد. این آمار نشان می‌دهد که مرحله دوم این سیاست، به دلایل مختلف، تاثیرگذاری پیشین را نداشته است. حسینی معتقد است: وقتی تحریم‌های فشار حداکثری بر صادرات نفت ایران به چین بی‌اثر بوده‌اند، لغو همین تحریم‌ها نیز نمی‌تواند امتیاز خاصی برای ایران ایجاد کند؛ چراکه در همین دوره، ایران همچنان در حال فروش حداکثری نفت خود به چین بوده است. او با اشاره به دلایل تداوم صادرات نفت می‌گوید: با وجود برخی انتقادات به عملکرد وزارت نفت، این نهاد از تاکتیک‌هایی بهره گرفته که موجب تداوم فروش نفت شده است. از جمله این اقدامات، استفاده از شبکه‌های مویرگی فروش، به‌کارگیری نفتکش‌های کوچک‌تر، تخلیه در بنادر کوچک چین، انتقال نفت از کشتی به کشتی در چند مرحله، ترکیب نفت ایران با سایر محموله‌ها و همچنین تغییر در اسناد مربوطه است. این اقدامات موجب شده ایران در زمینه فروش نفت، عملکرد قابل قبولی داشته باشد.

تمایل چین به خرید نفت ایران

حسینی درباره دلایل تمایل چین به خرید نفت از ایران نیز توضیح می‌دهد: پس از آغاز جنگ تعرفه‌ای امریکا علیه چین در دوره ترامپ، نیاز پکن به تامین پایدار انرژی افزایش یافت. بر اساس اسناد امنیت ملی امریکا، مهار چین در اولویت نخست واشنگتن قرار دارد؛ بنابراین حتی پرونده ایران نیز از منظر تقابل با چین مورد بررسی قرار می‌گیرد. چین برای حفظ امنیت انرژی خود و تنوع‌بخشی به منابع واردات نفت، راهبردهایی را دنبال می‌کند.

وی می‌افزاید: چین نفت مورد نیاز خود را از سه پایگاه اصلی تامین می‌کند: نخست روسیه، دوم ایران و سوم کشورهای متحد امریکا از جمله عربستان و عراق. با شدت گرفتن تنش‌ها میان چین و امریکا، پکن سعی کرده است وابستگی خود به متحدان امریکا را کاهش دهد. از سوی دیگر، با وجود برداشت عمومی از اتحاد چین و روسیه، این دو کشور دارای اختلافات استراتژیک هستند. پس از جنگ اوکراین، چین واردات نفت از روسیه را افزایش داد، اما اکنون و همزمان با طرح موضوع آتش‌بس، واردات از روسیه دوباره در حال کاهش است.

به باور حسینی، وقتی دو منبع مهم واردات نفت چین یعنی روسیه و متحدان امریکا تضعیف می‌شوند، تنها گزینه باقیمانده برای تضمین امنیت انرژی پکن، ایران است. هر چند چین از برخی کشورهای کوچک دیگر نیز خریدهایی انجام می‌دهد، اما مجموعه شرایط بین‌المللی و اقدامات فنی ایران، موجب شده منافع دو کشور همسو شود. همین موضوع سبب شده سیاست فشار حداکثری دوم دولت ترامپ عملا کارایی خود را از دست بدهد.

فریب دیپلماتیک

حسینی، پژوهشگر صنعت نفت با اشاره به تمایل چین به خرید نفت از ایران تاکید می‌کند: در چنین شرایطی، لغو تحریم‌های بی‌اثر نمی‌تواند امتیازی واقعی برای ایران به شمار‌ آید. نگرانی جدی آن است که اظهارات اخیر ترامپ، تلاشی برای فریب دیپلماتیک ایران باشد؛ مشابه آنچه در مذاکرات پیشین با امریکا تجربه شد. به گفته حسینی، در آستانه دور ششم مذاکرات، تنها چند روز پیش از آغاز، اسراییل به ایران حمله کرد و در عمل مشخص شد که روند مذاکرات تحت فریب طراحی شده بود.

او با استناد به گزارش‌های منتشر شده در وال‌استریت ژورنال و آکسیوس می‌گوید: هدف ترامپ از تعامل دیپلماتیک، ایجاد فرصت برای تقویت اسراییل و آماده‌سازی آن جهت اقدام نظامی علیه ایران بوده است. اکنون نیز نگرانی وجود دارد که با طرح پیشنهادهای نمایشی برای بهبود روابط با ایران، مجددا اسراییل در پس‌زمینه آماده‌سازی حمله باشد.

نگرانی دوم

حسینی، پژوهشگر صنعت نفت هشدار می‌دهد: خطر دوم این است که ایران با اعتماد به امریکا، اقدام به فروش نفت از کانال‌های رسمی به چین کند. در چنین حالتی، این کانال‌ها توسط امریکا شناسایی خواهند شد و در نتیجه، امکان تحریم‌پذیری آنها به ‌شدت افزایش می‌یابد.

کما اینکه وقتی برجام امضا شد، ایران صادرات نفت را از شبکه رسمی و شفاف تحت نظارت امریکا انجام می‌داد و پول را دریافت می‌کرد. اما پس از خروج امریکا از برجام همه آن شبکه‌ها بسته شد، یک شوک به ما وارد شد و تا ما بیاییم مسیرهای دور زدن تحریم را دو مرتبه احیا کنیم، طول کشید و ما با شوک‌های تورمی وحشتناک مواجه شدیم.

حسینی در ادامه پیشنهاد می‌دهد: ایران نباید به امریکا، به خصوص به ترامپ اعتماد کند. ترامپ غیر از ضربات اقتصادی، ضربه محکمی از لحاظ نظامی به ما وارد کرد. پس فروش نفت ایران به چین قطعا باید در همان کانال‌های قبلی خودش انجام شود. این پژوهشگر حوزه نفت می‌افزاید: اگر ترامپ می‌خواهد به عنوان حسن نیت امتیازی به ایران بدهد، این امتیاز باید برای فروش نفت به هند و اروپا و غیره باشد یا اصلا اگر می‌خواهد امتیاز بدهد، چه نیازی به فروش نفت است؟ او می‌گوید: اگر ترامپ واقعا می‌خواهد در جریان تامین مالی بازسازی جنگ به ما کمک کند ۶ میلیارد دلار ما را در قطر آزاد کند؛ پولی که ما پیش‌تر در قبالش جاسوس‌ها را آزاد کردیم. هنوز امریکا به وعده قبلی خودش عمل نکرده است. امریکا اگر واقعا صادق است در حرفش - که صادق نیست - می‌تواند منابع بلوکه‌ شده در جای دیگر را آزاد کند. ما نباید از یک سوراخ دوبار گزیده شویم، در نتیجه این نکته مهمی است. از نگاه حسینی این نگرانی‌ها به معنی بسته شدن باب مذاکرات نیست. باید باب دیپلماسی همیشه باز باشد. باید هوشیار باشیم؛ نباید مثل گذشته دل‌ خوش کنیم و بی‌گدار به آب زنیم. نباید بگذاریم یک‌بار دیگر غافلگیرمان کنند.

بزرگ‌ترین تامین‌کننده نفت چین

این پژوهشگر صنعت نفت توضیح می‌دهد که ایران سال گذشته میلادی، بزرگ‌ترین تامین‌کننده نفت چین از طریق دریا بوده است؛ یعنی ایران از روسیه و عراق و عربستان هم بیشتر به چین نفت صادر کرده است. یعنی هیچ موقع در تاریخ فروش نفت این‌گونه نبوده است که ایران بزرگ‌ترین تامین‌کننده نفت چین باشد.

او می‌گوید: در شرایط فعلی به ‌نظر می‌رسد چین تنها گزینه ایران برای همکاری است تا بتوان وارد تعاملات راهبردی‌تری با این کشور شد و از فشارهای ترامپ و همچنین فشارهای نظامی اسراییل کاسته شود. او معتقد است در آن صورت ایران می‌تواند با قدرت و در موقعیتی برابرتر پای میز مذاکره بنشیند. به گفته او، اکنون که کشور از نظر نظامی و اقتصادی آسیب دیده است، پیش از هر چیز باید مسیری فراهم شود تا دست ایران برای مذاکره بازتر باشد و بتواند امتیازی به دست آورد.

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار