به روز شده در
کد خبر: ۲۴۴۹۰

چرا مردم پیروز «جنگ تحمیلی ۱۲ روزه» بودند؟

در جنگ‌هایی که از بیرون بر کشوری تحمیل می‌شود، مردم برای حفظ خانه، خانواده، سرزمین، دین، فرهنگ و آینده خود می‌جنگند. این انگیزه حیاتی و وجودی است. طرف مقابل اما اغلب به‌دنبال منافع استراتژیک یا سیاسی است. قدرت انگیزه‌ها، تعیین‌کننده نتیجه نهایی است.

چرا مردم پیروز «جنگ تحمیلی ۱۲ روزه» بودند؟
آرمان امروز

روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:

در جنگ‌هایی که از بیرون بر کشوری تحمیل می‌شود، مردم برای حفظ خانه، خانواده، سرزمین، دین، فرهنگ و آینده خود می‌جنگند. این انگیزه حیاتی و وجودی است. طرف مقابل اما اغلب به‌دنبال منافع استراتژیک یا سیاسی است. قدرت انگیزه‌ها، تعیین‌کننده نتیجه نهایی است.

برای ایرانی‌ها، سرزمین فقط جغرافیا نیست، بلکه پاره‌ای از هویت آن‌هاست. آن‌ها در این سرزمین متولد شده‌اند، در آن عاشق شده‌اند، عزیزانشان را در خاک آن دفن کرده‌اند. این ریشه‌داری، نیرویی خلق می‌کند که هیچ ارتش اشغالگری قادر به درک یا مهار آن نیست.

در پی بروز جنک و بحران‌های اخیر در کشور، هادی اعلمی فریمان، کارشناس مسائل سیاسی، با ارزیابی شرایط اجتماعی و واکنش‌های مردمی، تأکید کرد که ایران در چنین بزنگاه‌هایی بار دیگر انسجام ملی خود را به رخ کشیده است. به گفته او، تجربه تاریخی و ویژگی‌های فرهنگی و هویتی مردم ایران، همواره در بزنگاه‌های بحرانی همچون جنگ‌ها، مداخلات خارجی یا حوادث طبیعی، عاملی تعیین‌کننده در حفظ وحدت و یکپارچگی کشور بوده است.

اعلمی با اشاره به تجربه‌های مشابه در گذشته، خاطرنشان کرد: «معمولاً زمانی که بحران بزرگی مانند جنگ یا حوادث غیرمترقبه‌ای مانند زلزله یا سیل رخ می‌دهد، مردم وارد یک فاز انسجام و همبستگی ملی می‌شوند. این امر در بحران‌های سیاسی، به‌ویژه در مواجهه با تهدیدات خارجی، نمود بیشتری پیدا می‌کند و این رفتار جمعی نشان از نوعی آگاهی تاریخی و هویتی در میان ایرانیان دارد.»

او با تبیین اهمیت مؤلفه‌های هویتی همچون ملیت، زبان، نژاد و فرهنگ، گفت: «در ایران این عناصر به شکلی در هم تنیده‌اند که یک هویت ملی منسجم و پایدار را ساخته‌اند. زبان فارسی، سرزمین ایران، نژادهای متنوعی که مانند یک موزاییک فرهنگی در کنار هم زیسته‌اند، همگی بخش‌هایی از این هویت هستند که در بزنگاه‌ها، مردم را به‌سوی اتحاد سوق می‌دهند.»

اعلمی فریمان با ارجاع به تحولات اخیر و حمله خارجی رژیم صهیونیستی به ایران، اظهار داشت: «در این بحران، دشمن خارجی در پی تضعیف انسجام ملی و ایجاد شکاف در هویت سرزمینی ما بود. اما مردم، با وجود فشارهای اقتصادی، معیشتی و اختلافات سیاسی داخلی، با بلوغ فکری خود به‌گونه‌ای واکنش نشان دادند که نشان‌دهنده درک عمیق آنان از مفهوم وطن، سرزمین و خطر تجزیه بود.»

او افزود: «حتی برخی از آلترناتیوهای سیاسی خارج از کشور، که دل‌خوش به دخالت خارجی بودند، این بار با دیوار صلب اراده و ایستادگی مردم مواجه شدند. آن‌ها به اشتباه تصور کرده بودند که می‌توانند از دل یک حمله خارجی، امید به تغییرات داخلی داشته باشند؛ در حالی که مردم ایران با پشتیبانی کامل از نیروهای مسلح و امنیتی کشور، صفوف خود را منسجم‌تر کردند و نشان دادند که نمی‌توان این ملت را با نسخه‌های تحمیلی نجات داد.»

این کارشناس مسائل سیاسی با تحلیل ریشه‌ای‌تر شرایط، هشدار داد که برای عبور موفق از بحران‌های آتی، لازم است امنیت ملی کشور بیش از پیش بر مشارکت مردم استوار شود. به گفته او، «مردم باید نه‌فقط در زمان بحران، بلکه در فرآیند تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری‌های کلان امنیتی نیز به‌عنوان سرمایه اصلی دیده شوند. هرگونه تهدید خارجی تنها در صورتی مهار می‌شود که در داخل کشور، همبستگی ملی، مشروعیت سیاسی و سرمایه اجتماعی در بالاترین سطح خود قرار داشته باشد.»

اعلمی فریمان تأکید کرد: «تجربه اخیر بار دیگر نشان داد که اتکای صرف به ابزارهای سخت‌افزاری امنیتی کافی نیست و لازم است مدل امنیتی کشور، مردم‌پایه شود. این مردم هستند که با شجاعت، آگاهی و مسئولیت‌پذیری، ایران را در مسیر باثبات و آینده‌دار نگه می‌دارند.»

در ادامه تحلیل خود از تحولات اخیر و واکنش‌های مردم ایران، هادی اعلمی فریمان، کارشناس مسائل سیاسی، با تأکید بر ضرورت بازتعریف سیاست‌های کلان کشور در حوزه‌های امنیتی، فرهنگی و اصلاحات ساختاری، خاطرنشان کرد که بحران اخیر حامل دو درس کلیدی برای ساختار حکمرانی و نخبگان سیاسی کشور بوده است؛ نخست، نقش بی‌بدیل مردم به‌عنوان سرمایه اجتماعی در حفظ امنیت و انسجام ملی؛ و دوم، باور عمومی به لزوم اصلاحات همه‌جانبه از درون کشور.

اعلمی با اشاره به اینکه بحران اخیر بار دیگر اهمیت تقویت هویت ملی را یادآور شد، گفت: «در شرایط فعلی، باید مفهوم شهروند ایرانی را بیش از گذشته تقویت کنیم. این تقویت از مسیر توجه به عناصر ملی‌گرایی، بازخوانی فرهنگ مشترک، زبان مشترک، و ارتقای گفتمان هویتی ممکن می‌شود. زمانی که مردم یک زبان، فرهنگ و هویت مشترک را درونی کنند، انسجام ملی به‌صورت طبیعی در برابر هر تهدیدی شکل می‌گیرد.»

او با ارائه یک رویکرد مکمل در حوزه فرهنگی، افزود: «ضرورت دارد به سمت یک *منطقه‌گرایی فرهنگی* حرکت کنیم؛ الگویی که بتواند تنوع قومی، زبانی و جغرافیایی ایران را به فرصت‌هایی برای همبستگی بیشتر بدل سازد. این مدل، جایگزین وضعیت فعلی می‌شود که در برخی موارد دچار گسست‌های هویتی یا محرومیت‌های منطقه‌ای بوده است.»

این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین بحران اخیر را نشانه‌ای از باور عمومی مردم و نخبگان به امکان اصلاح درون‌زا دانست و اظهار داشت: «تجربه اخیر نشان داد که مردم و نخبگان همچنان به اصلاحات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از درون کشور باور دارند. آنچه قرار است در این کشور ساخته شود—از سازندگی گرفته تا توسعه و پیشرفت—همگی باید بر پایه اراده مردم و ظرفیت‌های داخلی باشد. این باور، سرمایه‌ای است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.»

اعلمی با تأکید بر بازنگری در راهبردهای کلان امنیتی کشور، گفت: «حکومت باید استراتژی امنیت ملی خود را مبتنی بر سرمایه‌های اجتماعی بازتعریف کند. اتکا صرف به سازوکارهای امنیتی ناکارآمد است، مگر آنکه مردم در کانون این راهبردها قرار گیرند. این مردم هستند که با شناخت واقعی از مسائل و با خواست تحول، می‌توانند نظام را از درون بازسازی کنند.» او ظرفیت‌های مغفول‌مانده داخلی، به‌ویژه در میان جوانان، را یکی از مهم‌ترین تکیه‌گاه‌های اصلاحات دانست و افزود: «شناخت دقیق نسل جوان، از جمله نسل زد، حذف قوانین ناکارآمد، اصلاح ساختارهای بروکراتیک و تسهیل مشارکت عمومی، از گام‌هایی است که باید در مسیر تدوین راهبردهای جدید سیاسی و فرهنگی کشور برداشته شود.» اعلمی در پایان تأکید کرد که اکنون زمان آن رسیده است که به سوی «رستاخیزی فرهنگی» حرکت کنیم؛ رستاخیزی که با مشارکت ملی، بازنویسی برخی از ساختارهای بنیادین کشور و با رویکرد منطقه‌گرایی فرهنگی محقق می‌شود. او افزود: «ما اکنون در نقطه‌ای قرار داریم که فاصله زیادی با وضعیت ۱۵ روز پیش داریم. شرایط برای اصلاح واقعی فراهم شده و باید این فرصت را به رسمیت شناخت و به سوی تدوین یک مرحله جدید در تاریخ ایران گام برداشت—مرحله‌ای که با اتکا بر مردم، از درون، و برای همه مردم ایران رقم خواهد خورد.»

 

ارسال نظر

آخرین اخبار