سناریوهایی برای نجات دیپلماسی
اطلاع از اینکه مذاکرات ایران و آمریکا در نهایت به توافقی برد- برد منتهی خواهد شد یا نه، همچون پرسیدن از یک پزشک متخصص است که آیا بیماریای که به مرحله حاد رسیده، قابل درمان کامل هست یا نه؟ از این منظر میتوان گفت هر لحظه امکان توافق بین تهران و واشینگتن وجود دارد و به همان اندازه، احتمال توقف بیسروصدای مذاکرات نیز مطرح است.

روزنامه آرمان ملی در گزارشی نوشت:
اطلاع از اینکه مذاکرات ایران و آمریکا در نهایت به توافقی برد- برد منتهی خواهد شد یا نه، همچون پرسیدن از یک پزشک متخصص است که آیا بیماریای که به مرحله حاد رسیده، قابل درمان کامل هست یا نه؟ از این منظر میتوان گفت هر لحظه امکان توافق بین تهران و واشینگتن وجود دارد و به همان اندازه، احتمال توقف بیسروصدای مذاکرات نیز مطرح است.
با وجود این تردیدها، تلاشها برای بهرهگیری از دیپلماسی جهت جلوگیری از ورود به فاز تقابل نظامی، همچنان ادامه دارد؛ چراکه جایگزین دیپلماسی، جنگ است، موضوعی که نه کشورهای منطقه خواهان آن هستند و نه شخص دونالد ترامپ که ترجیح میدهد منابع خاورمیانه را به نفع اقتصاد آمریکا جذب کند.
میانجیگری در مسقط
عمان در پنج دور اخیر مذاکرات نقش کلیدی ایفا کرده و هر بار که گفتوگوها به مرحله فنی نزدیک شده، مانع از درز محتوای جلسات به رسانهها شده است. بهنظر میرسد مسقط به «مذاکره در سایه» اعتقاد دارد، زیرا آشکار شدن اختلافات، امکان نفوذ دشمنان توافق در شکافهای موجود را افزایش میدهد. در همین راستا، طرحهایی نیز در حال بررسی است که از جمله آنها میتوان به «کنسرسیوم منطقهای غنیسازی» اشاره کرد. این طرح شامل همکاری ایران، عربستان، قطر و برخی کشورهای دیگر برای غنیسازی مشترک است—ایدهای که اگر در پایتختها موافقت اولیه دریافت کند، میتواند به تسریع روند مثبت مذاکرات کمک کند.
انعطاف تهران در بازرسیها
در ماههای اخیر، خبرهایی منتشر شده که نشان میدهد آمریکا خواستار حضور یک بازرس آمریکایی در میان بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران بوده است. موضوعی که در جریان سفر اخیر معاون رافائل گروسی به تهران و بازدیدهای آژانس از تاسیسات هستهای، دوباره مطرح شد. رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بهصراحت اعلام کرده در صورتی که توافق کلی حاصل شود و خواستههای ایران تأمین گردد، این کشور آماده تجدیدنظر در پذیرش بازرسان آمریکایی از سوی آژانس خواهد بود. چنین موضعی، نشانگر انعطاف تاکتیکی تهران برای تسهیل مسیر توافق است.
طرح عراقچی
از دیگر نشانههای احیای روند مذاکرات، بررسی مجدد پیشنهادی است که عراقچی پیشتر به ویتکاف ارائه داده بود. بر اساس این طرح، طرفین میتوانند ابتدا به یک توافق موقت دست یابند و سپس در مسیر رسیدن به توافق نهایی حرکت کنند. در حالی که ویتکاف در گذشته اعلام کرده بود هدف او رسیدن به توافقی پایدار در بازه زمانی دوماهه است که ترامپ تعیین کرده، اکنون و با پایان یافتن آن مهلت و عدم حصول توافق، نشانههایی از تغییر رویکرد دیده میشود. روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی به نقل از منابع آگاه نوشته است که ویتکاف اکنون مخالفتهای اولیه خود با «تفاهمنامهای موقت» را کنار گذاشته، تفاهمنامهای که اصول توافق نهایی را ترسیم میکند. اگرچه این موضوع برای اسرائیل یا کنگره تندرو کافی نیست، اما میتواند زمینهساز گفتوگوهای بیشتر باشد. یکی از محورهای این تفاهمنامه، میزان مجاز غنیسازی ایران و نحوه کاهش یا خروج ذخایر سوخت نزدیک به درجه بمب از کشور است.
جمعبندی نهایی:
مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا در برزخی از فرصت و تهدید قرار گرفته است. در حالی که فضای عمومی مذاکرات چندان روشن نیست، تحرکات دیپلماتیک در سطوح پنهان و فنی همچنان ادامه دارد. طرح کنسرسیوم غنیسازی، احتمال پذیرش بازرسان آمریکایی تحت شروط مشخص، و احیای ایده توافق موقت نشان میدهد که هرچند دو طرف بر سر راهحل نهایی اختلافنظر دارند، اما هنوز تمایل به حفظ مسیر گفتوگو وجود دارد. از سوی دیگر، رفتارهای معنادار عمان و حضور معاون گروسی در تهران نیز نشانگر تلاش برای باز نگه داشتن کانالهای ارتباطی است. در این شرایط، توافق موقت میتواند نقش یک پُل را ایفا کند؛ پلی برای عبور از تنگنای سیاسی و اعتمادسازی اولیه. هرچند مسیر نهایی همچنان مبهم است، اما نفس ادامه گفتوگوها، در منطقهای پرتنش، خود یک دستاورد محسوب میشود. توافق نهایی شاید دور باشد، اما توافق موقت میتواند گام اول در مسیر احیای برجام جدید باشد