به روز شده در
کد خبر: ۳۰۶۲۱

آیا حذف صفر از پول ملی می‌تواند گره‌گشای اقتصاد ایران باشد؟

در سال‌های اخیر، بحث حذف چهار صفر از پول ملی ایران به‌طور جدی مطرح شده و حتی در مراحل تصویب و اجرایی قرار گرفته است. این اقدام، که با هدف تبدیل ریال به «تومان جدید» (معادل 10/000 ریال) در دستور کار قرار گرفته، پرسش‌هایی اساسی را در سطح عمومی و تخصصی ایجاد کرده است؛ آیا حذف صفرها می‌تواند کمکی به بهبود اقتصاد کشور کند؟ یا صرفاً مسکنی موقتی برای تأخیر در اصلاحات بنیادی است؟ در این گزارش، ضمن بررسی اهداف و آثار این سیاست، به تجربه کشورهای دیگر نیز نگاهی خواهیم انداخت تا تصویر جامع‌تری از تبعات این اقدام به‌دست آید.

آیا حذف صفر از پول ملی می‌تواند گره‌گشای اقتصاد ایران باشد؟
گروه اقتصادی آوش

حذف صفر از پول ملی، اغلب در کشورهایی رخ می‌دهد که به‌دلیل تورم بالا یا مزمن، ارزش پول به شدت کاهش یافته و ارقام در تراکنش‌های مالی بسیار بزرگ شده‌اند. هدف این سیاست بیشتر روانی و حسابداری است و در مواردی چون کاهش پیچیدگی محاسبات مالی و حسابداری، تسهیل در نوشتار و خوانش ارقام، افزایش اعتماد عمومی به پول ملی (حداقل در کوتاه‌مدت) و کارآمدتر شدن سیستم‌های بانکی و پرداخت الکترونیکی به‌کار می‌آید با این حال، این اقدام به‌تنهایی قادر به مهار تورم یا تثبیت اقتصاد نیست، مگر آنکه در دل یک برنامه‌ اصلاحی عمیق‌تر قرار بگیرد.

مزایا و معایب حذف صفر در ایران

کاهش طول ارقام در مبادلات روزمره و سیستم‌های حسابداری، افزایش کارایی در سیستم‌های بانکی، دستگاه‌های POS و نرم‌افزارهای مالی و بازسازی نسبی اعتماد عمومی به پول ملی از جنبه روانی از مهم‌ترین مزایای حذف چهار صفر در پول کشور است.

در سمت مقابل هزینه‌زایی اجرایی بالا (چاپ اسکناس، به‌روزرسانی سیستم‌ها، آموزش عمومی)، سردرگمی موقت در جامعه میان ریال قدیم و تومان جدید و مهم‌تر از همه تأثیرناپذیری ریشه‌های تورم، بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی مهمترین محدودیت‌ها و چالش‌های حذف صفر بوده و قطعا کمکی به کاهش تورم نخواهد کرد.

نگاهی تطبیقی به تجربه کشورهای دیگر

ترکیه (2005)؛ نمونه نسبتاً موفق

ترکیه در اوایل دهه 2000 با تورم بالایی روبه‌رو بود. در سال 2005، با حذف 6 صفر از پول ملی و اجرای همزمان اصلاحات اقتصادی کلان شامل کنترل تورم، تقویت استقلال بانک مرکزی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی، توانست لیر جدید را جایگزین کند. این اقدام اعتماد عمومی را افزایش داد و اقتصاد تا چند سال رشد پایداری را تجربه کرد. البته تورم در سال‌های اخیر در ترکیه دوباره بالا گرفته، ولی علت آن به ضعف سیاست‌های اخیر مربوط می‌شود، نه حذف صفر.

زیمبابوه (2006–2009)؛ تجربه شکست‌خورده

زیمبابوه چندین بار اقدام به حذف صفر کرد (در مواردی تا 12 صفر)، اما چون تورم مهار نشد و چاپ پول ادامه یافت، این سیاست به شکست منجر شد. سرانجام پول ملی کنار گذاشته شد و مردم به دلار آمریکا و دیگر ارزها پناه بردند.

 آرژانتین؛ دور باطل اصلاحات سطحی

آرژانتین نیز چندین بار حذف صفر را اجرا کرد، اما به‌دلیل تکرار سیاست‌های نادرست اقتصادی و نبود ثبات ساختاری، نتیجه‌ای پایدار حاصل نشد. این کشور امروز همچنان با نرخ‌های تورم بالا دست‌وپنجه نرم می‌کند و حذف صفرها به چرخه‌ای تکراری و ناکارآمد تبدیل شده است. هرچند که در دوره تازه سیاسی این کشور و با حضور خاویر میلی به‌عنوان رئیس‌جمهور، تحولات تازه‌ای در عرصه اقتصادی این کشور ایجاد شده است.

حذف صفر؛ اصلاح واقعی یا درمان موقتی؟

بررسی تجربیات جهانی نشان می‌دهد که حذف صفر تنها زمانی موفق خواهد بود که در قالب یک بسته اصلاحی جامع و در بستر ثبات اقتصادی و کنترل تورم انجام شود. در غیر این صورت، این اقدام صرفاً چهره‌ای آرایش‌شده از همان مشکلات بنیادین خواهد بود و نه راه‌حلی پایدار.

در شرایط کنونی ایران، اگر حذف صفرها بدون کنترل نقدینگی، مهار کسری بودجه، تثبیت نرخ ارز و حمایت از تولید ملی صورت گیرد، به احتمال زیاد به سرنوشتی مشابه آرژانتین دچار خواهد شد. اما اگر این سیاست به‌عنوان بخشی از یک برنامه تحول ساختاری باشد، می‌تواند گامی در جهت بازسازی اعتماد عمومی و کارآمدسازی اقتصاد باشد.

 منابع و مستندات:

IMF Reports on Currency Reforms

World Bank: Case Studies on Inflation and Currency Redenomination

Turkish Central Bank Archives

Economic History of Zimbabwe and Argentina

ارسال نظر

آخرین اخبار