به روز شده در
کد خبر: ۱۹۶۲۷

ریال را با این حرکت دوباره پر و بال بدهید

کاهش مداوم ارزش ریال که نتیجه تورم مزمن و سیاست‌های ارزی نادرست است، اعتماد به این ارز را در بازارهای منطقه‌ای خدشه دار کرده است

ریال را با این حرکت دوباره پر و بال بدهید
اطلاعات

روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت:

اقتصاد ایران به دلیل وابستگی تاریخی به درآمدهای نفتی، از تنوع پایین در سبد صادراتی رنج می‌برد. گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد که صادرات غیرنفتی ایران عمدتاً به محصولات پتروشیمی، مواد معدنی و کالاهای کشاورزی محدود است که بخش قابل‌توجهی از آن‌ها خام یا نیمه‌خام هستند. این وابستگی به صادرات کم‌ارزش، ایران را در برابر نوسانات قیمت‌های جهانی آسیب‌پذیر کرده است.

به علاوه ، زیرساخت‌های لجستیکی و حمل‌ونقل نیز یکی از موانع کلیدی صادرات ایران محسوب می‌شوند. بنادر ایران، به‌ویژه بندرعباس که بیش از ۶۰ درصد تجارت دریایی کشور را مدیریت می‌کند، با مشکلات ظرفیت محدود، تأخیر در تخلیه و بارگیری، و هزینه‌های بالا مواجه‌اند. شبکه ریلی و جاده‌ای کشور نیز به دلیل فرسودگی و کمبود سرمایه‌گذاری، کارایی لازم برای پشتیبانی از صادرات در مقیاس بزرگ را ندارد.

بر اساس گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۲۳ شاخص عملکرد لجستیک (LPI) ایران در رتبه ۱۲۳ از ۱۶۰ کشور قرار دارد که نشان‌دهنده ضعف جدی در زیرساخت‌های حمل‌ونقل است. این محدودیت‌ها امروز هزینه‌های صادراتی را افزایش داده و رقابت‌پذیری ایران را در مقایسه با کشورهایی مانند ترکیه و امارات کاهش داده است.

 

 

تحریم‌های بین‌المللی، به‌ویژه محدودیت‌های بانکی و مالی، اثرات عمیقی بر عملکرد صادراتی ایران داشته‌اند. قطع دسترسی به سیستم سوئیفت و محدودیت‌های نقل‌وانتقال ارزی، هزینه‌های لجستیکی و معاملاتی را به‌طور قابل‌توجهی افزایش داده است. صادرکنندگان ایرانی اغلب مجبور به استفاده از کانال‌های غیررسمی یا صرافی‌های واسطه برای دریافت ارز هستند که نه‌تنها هزینه‌ها را بالا می‌برد، بلکه ریسک‌های مالی و حقوقی را افزایش می‌دهد.

درهمین حال ، رقابت شدید در بازارهای منطقه‌ای، به‌ویژه از سوی کشورهایی با سیاست‌های صادراتی تهاجمی مانند ترکیه و امارات، جایگاه ایران را در تجارت منطقه‌ای تضعیف کرده است. ترکیه با بهره‌گیری از برندسازی قوی، توافق‌نامه‌های تجارت آزاد با کشورهای منطقه و حمایت‌های دولتی از صادرکنندگان، توانسته سهم قابل‌توجهی از بازارهای عراق، سوریه، و آسیای میانه را به خود اختصاص دهد.

امارات نیز با توسعه زیرساخت‌های لجستیکی پیشرفته، مانند بندر جبل‌علی و ارائه خدمات مالی و تجاری کارآمد، به هاب تجاری منطقه تبدیل شده است. در مقابل، ایران به دلیل مشکلات لجستیکی، ارزی، و سیاسی، نتوانسته از پتانسیل بازارهای همسایه مانند عراق و افغانستان به‌طور کامل بهره‌برداری کند.

 

 

گزارش‌های سازمان توسعه تجارت ایران نشان می‌دهد، عراق به‌عنوان یکی از مقاصد اصلی صادرات ایران، در سال‌های اخیر به دلیل مشکلات ارزی و لجستیکی، به سمت واردات از ترکیه و چین متمایل شده است. این تغییر الگوی تجاری نشان‌دهنده کاهش نفوذ اقتصادی ایران در بازارهای سنتی خود است.

درکنار اینها، سیاست‌های ارزی بانک مرکزی ایران به دلیل ناکارآمدی و ناهماهنگی، یکی از عوامل اصلی تضعیف صادرات و کاهش ارزش پولی ریال بوده است. تثبیت مصنوعی نرخ ارز که اغلب برای کنترل تورم و حفظ قدرت خرید داخلی اعمال شده، رقابت‌پذیری کالاهای ایرانی را در بازارهای جهانی کاهش داده است. زمانی که نرخ ارز به‌صورت غیرواقعی پایین نگه داشته می‌شود، صادرکنندگان از درآمد واقعی حاصل از صادرات محروم می‌مانند، در حالی که هزینه‌های تولید آن‌ها به دلیل تورم داخلی افزایش می‌یابد.

 

 

این امر حاشیه سود صادرکنندگان را کاهش داده و انگیزه آن‌ها برای ادامه فعالیت صادراتی را کم کرده است. نظام چندنرخی ارز، شامل نرخ‌های رسمی، نیمایی و آزاد، چالش دیگری برای صادرکنندگان ایجاد کرده است.

این نظام نه‌تنها شفافیت بازار ارز را کاهش داده، بلکه زمینه‌ساز رانت و فساد مالی شده است. بر اساس گزارش اتاق بازرگانی ایران، بیش از ۳۰ درصد از صادرکنندگان به دلیل مشکلات نظام چندنرخی و پیمان‌سپاری ارزی، از ادامه فعالیت صادراتی منصرف شده‌اند. پیمان‌سپاری ارزی، که صادرکنندگان را ملزم به بازگرداندن ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی می‌کند، به دلیل پیچیدگی‌های بوروکراتیک و نرخ‌های غیرواقعی، به مانعی جدی تبدیل شده است. این سیاست نه‌تنها اعتماد صادرکنندگان به سیستم بانکی را کاهش داده، بلکه جریان بازگشت ارز به اقتصاد کشور را مختل کرده و در نتیجه، کمبود ارز در بازار داخلی تشدید شده و نوسانات نرخ ارز افزایش یافته است.

عدم استقلال بانک مرکزی از دولت، ریشه اصلی ناکارآمدی سیاست‌های ارزی است. تصمیم‌گیری‌های ارزی اغلب تحت فشارهای سیاسی و با هدف تأمین نیازهای کوتاه‌مدت دولت انجام می‌شود. برای مثال، تزریق ارز به بازار برای کنترل موقت نرخ ارز، بدون توجه به ذخایر ارزی محدود، پایداری منابع ارزی را تضعیف کرده است. بر اساس داده‌های بانک مرکزی، ذخایر ارزی ایران در سال‌های اخیر به دلیل کاهش درآمدهای نفتی و ناکارآمدی در مدیریت منابع، به سطح بحرانی رسیده است. این وضعیت توانایی بانک مرکزی برای مدیریت بحران‌های ارزی را کاهش داده و بی‌ثباتی بازار ارز را تشدید کرده است.

راه حل اساسی ؛ تقویت ریال

هژمونی پولی به توانایی یک ارز برای تأثیرگذاری بر سیستم پولی منطقه‌ای یا بین‌المللی اشاره دارد. در خاورمیانه، جایی که دلار آمریکا و یورو ارزهای غالب هستند، ریال ایران به دلیل مشکلات ساختاری و سیاستی، نتوانسته به‌عنوان ارز مرجع در تجارت منطقه‌ای جایگاه معناداری کسب کند. کاهش مداوم ارزش ریال، که نتیجه تورم مزمن (بیش از ۴۰ درصد در سال‌های اخیر) و سیاست‌های ارزی نادرست است، اعتماد به این ارز را در بازارهای منطقه‌ای از بین برده است. تحلیل‌های اقتصادی نشان می‌دهد که بی‌ارزش شدن تدریجی ریال، قدرت خرید را به اقلیت محدودی منتقل و استفاده از آن در معاملات منطقه‌ای را غیرجذاب کرده است.

 

 

کشورهای همسایه، مانند عراق و افغانستان، به دلیل بی‌ثباتی ریال، به استفاده از ارزهای باثبات‌تر مانند دلار یا درهم امارات روی آورده‌اند. برای مثال، در تجارت با عراق، که یکی از شرکای اصلی تجاری ایران است، بیش از ۸۰ درصد معاملات با دلار یا دینار عراق انجام می‌شود، در حالی که استفاده از ریال به حداقل رسیده است. درهمین حال ، تحریم‌های بانکی، با محدود کردن دسترسی ایران به سیستم‌های مالی بین‌المللی، استفاده از ریال در تجارت منطقه‌ای را دشوار کرده است. صادرکنندگان ایرانی، به دلیل نبود کانال‌های بانکی رسمی، اغلب به روش‌های غیررسمی مانند حواله‌های غیربانکی متوسل می‌شوند که اعتماد شرکای تجاری را کاهش داده و هزینه‌های معاملاتی را افزایش می‌دهد.

نفوذ تجاری ایران در منطقه، که یکی از اهداف برنامه چشم‌انداز توسعه ۱۴۰۴ بود، به دلیل موانع صادراتی و سیاست‌های ارزی ناکارآمد محقق نشده است. بازارهای کلیدی مانند عراق، افغانستان و کشورهای آسیای میانه که پتانسیل بالایی برای تجارت با ایران دارند، به دلیل مشکلات ارزی، لجستیکی، و سیاسی، به‌تدریج به سمت شرکای تجاری دیگر متمایل شده‌اند. این امر فرصت استفاده از ریال به‌عنوان ارز مرجع در این بازارها را از بین برده و جایگاه اقتصادی ایران را در منطقه تضعیف کرده است.

کاهش نفوذ اقتصادی ایران همچنین پیامدهای ژئوپلیتیکی دارد. در حالی که ایران از نظر جغرافیایی و فرهنگی پتانسیل بالایی برای ایفای نقش رهبری اقتصادی در منطقه دارد، ناتوانی در توسعه تجارت منطقه‌ای، این کشور را در برابر رقبای منطقه‌ای مانند ترکیه و عربستان سعودی آسیب‌پذیر کرده است.

این وضعیت نه‌تنها از نظر اقتصادی، بلکه از منظر سیاسی و امنیتی نیز چالش‌های جدی برای ایران ایجاد کرده است. درنهایت، برای رفع موانع صادراتی و تقویت جایگاه پولی ریال، اصلاحات ساختاری و سیاستی جامع ضروری است. حرکت به سمت نظام ارزی شناور مدیریت‌شده که در آن نرخ ارز بر اساس عرضه و تقاضا تعیین شود، می‌تواند رقابت‌پذیری صادراتی را افزایش دهد و رانت‌های ناشی از نظام چندنرخی را حذف کند.

حذف الزامات پیمان‌سپاری ارزی یا ساده‌سازی فرآیندهای آن، اعتماد صادرکنندگان به سیستم بانکی را افزایش خواهد داد. تقویت استقلال بانک مرکزی از فشارهای سیاسی، امکان اتخاذ سیاست‌های پایدار و بلندمدت را فراهم می‌کند و مدیریت ذخایر ارزی را بهبود می‌بخشد. سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های حمل‌ونقل، از جمله بنادر، شبکه‌های ریلی، و جاده‌ای، هزینه‌های لجستیکی را کاهش داده و زمان‌بندی صادرات را بهبود می‌بخشد. ترویج استفاده از ریال در معاملات دوجانبه از طریق پیمان‌های پولی با کشورهای همسایه، مانند عراق و افغانستان، می‌تواند هژمونی پولی ریال را تقویت کند. توسعه کانال‌های مالی جایگزین مانند استفاده از ارزهای دیجیتال یا سیستم‌های تهاتر، می‌تواند محدودیت‌های بانکی را کاهش دهد.

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار