۲۰ برابر شدن قیمت موادغذایی در ۱۰ سال؛ تورم نفس سفرهها را برید
در کمتر از یک دهه، قیمت اقلام اساسی خوراکی در ایران تا ۲۸ برابر افزایش یافته است. جهشی که سبد غذایی خانوارهای کمدرآمد را به خط قرمز رسانده و ایران را در رده سوم جهان با بالاترین تورم غذایی قرار داده است.

در ۸ سال گذشته، سفره ایرانیها کوچکتر از همیشه شده است. دادههای رسمی نشان میدهد قیمت ۱۰ قلم کالای اساسی غذایی بهطور میانگین ۱۹۸۲ درصد افزایش یافته است.
این عدد، حتی در مقایسه با تجربه جنگ، رکود یا تحریمهای مرسوم در جهان نیز بیسابقه است. فقط دو قلم از این کالاها (لوبیا چیتی و روغن مایع) هر کدام نزدیک به ۳۰۰۰ درصد گرانتر شدهاند.
سفرههایی که خالی میشوند
گزارش رسمی مرکز آمار ایران درباره تورم خوراکیها از جهش قیمت مواد غذایی در بازه ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۴ پرده برداشته است.
روغن مایع به ۱۲۰ هزار تومان رسیده، لوبیا چیتی ۲۵۰ هزار تومان، موز ۱۰۰ هزار تومان و چای خارجی حدود ۹۰۰ هزار تومان خرید و فروش میشوند.
گوشت گوسفندی هم به ۷۰۰ هزار تومان برای هر کیلو رسیده، عددی که تا همین چند سال پیش معادل حقوق یک کارگر ساده بود.
در همین بازه قیمت دلار حدود ۱۸۰۰ درصد جهش کرده و از ۴۲۰۰ تومان در ۱۳۹۶ به حدود ۸۲ هزار تومان در خرداد ۱۴۰۴ (قیمت بازار آزاد) رسیده است.
شاخص تورم تجمیعی نیز از مرز ۷۲۰ درصد عبور کرده و عملا به معنای سقوط قدرت خرید دهکهای پایین و متوسط است.
ایران، در صدر جدول تورم غذایی جهان
طبق آمار بانک جهانی، ایران پس از ونزوئلا و سودان، سومین کشور جهان از نظر نرخ تورم غذایی است. درحالیکه میانگین تورم غذایی منطقه خاورمیانه در سال ۱۴۰۳ حدود ۱۲ درصد بوده است.
بنابراین ایران با نرخ ۴۲ درصدی عملا از تمام همسایگانش جدا افتاده است. این دادهها فقط عدد نیستند، بلکه روایتگر شکافی عمیق میان نان و سفره مردم هستند.
کاهش شدید مصرف پروتئین؛ بحران تغذیه در راه است؟
آمارها نشان میدهد مصرف گوشت در ایران ۴۰ درصد کاهش یافته است. نه فقط گوشت قرمز، که حتی مرغ و تخممرغ هم از سبد غذایی خانوارهای کمدرآمد حذف شدهاند.
همزمان، خط فقر برای یک خانواده چهار نفره به رقم بیسابقه ۱۸ میلیون تومان در ماه رسیده است. درحالیکه حداقل دستمزد رسمی همچنان زیر ۱۵ میلیون تومان باقی مانده است.
در چنین شرایطی ۸۰ درصد از خانوارهای کمدرآمد امنیت غذایی ندارند. آنها یا غذای کافی نمیخورند، یا به غذای سالم دسترسی ندارند.
توزیع، توزیع و بازهم توزیع
دولت در واکنش به این بحران، طرح توزیع سبد کالایی با ۳۰ درصد تخفیف را برای ۲۰ میلیون نفر اجرا کرده است.
اما این اقدام بیشتر شبیه مسکّنی کوتاهمدت است تا درمانی ریشهای که بتواند دردی از درهای پرشمار مردم را دوا کند.
از سوی دیگر، قوه قضائیه با تشکیل ۱۵ هزار پرونده تعزیراتی در سال گذشته تلاش کرده بازار را کنترل کند، اما اثربخشی این اقدامات به طور جدی زیر سئوال است.
بهنحوی که نه تنها با این دست اقدامات قیمتها کاهش پیدا نکرد، بلکه برخوردهای تعزیراتی باعث برهم خوردن سازوکار بازار میشود.
سازوکاری که به صورت خودکار عمل میکند اما معیشت میلیونها شهروند را نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم تامین کرده است.
بانک مرکزی هم نرخ بهره را به ۲۲ درصد افزایش داده، اما با رشد نقدینگی ۶۵۰ درصدی، این سیاست عملاً کارآیی خود را از دست داده است.
دلایل این فروپاشی قیمتی چیست؟
۳ متغیر کلیدی در شکلگیری این بحران نقش داشتهاند.
۱. تحریم: با کاهش ۷۰ درصدی درآمد نفتی کشور و اختلال در واردات مواد اولیه، زنجیره تأمین کالاهای اساسی با اختلال جدی مواجه شده است.
۲. شوکهای ارزی پیاپی: جهشهای ناگهانی نرخ دلار در سالهای ۱۳۹۷، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ باعث جهش قیمتی بیوقفه در بازار کالا شده است.
۳. حذف یارانهها: سیاست حذف یارانه کالاهای اساسی در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ که با هدف مهار کسری بودجه اجرا شد، یکی از عوامل جهش قیمت این اقلام محسوب میشود. البته به باور اقتصاددانان اثرات آن مقطعی بوده و افزایش قیمت کنونی به دلیل وجود تورم مزمن رقم میخورد. اما به طور کلی حذف یارانه کالاهای اساسی و ناتوانی دولت ابراهیم رئیسی در پر کردن شکافهای معیشتی باعث جهش بیسابقه تورم تجمیعی خوراکیها شده است.
هشدارها جدیتر از همیشهاند
صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده نرخ تورم ایران در سال ۱۴۰۴ در محدوده ۴۰ درصد باقی میماند. همچنین برآورد کرده با ادامه روند فعلی، کسری بودجه کشور به ۷ درصد تولید ناخالص داخلی خواهد رسید.
از سوی دیگر، گزارش مرکز پژوهشهای مجلس هشدار داده در صورت تداوم خشکسالی و سیاستهای ناکارآمد فعلی، تولید کشاورزی ایران تا سال ۱۴۰۵ تا ۴۰ درصد کاهش مییابد.
سازمان خواربار جهانی نیز ایران را در فهرست کشورهای با بحران غذایی شدید قرار داده و دیدهبان حقوق بشر خواستار مستثنی شدن کالاهای اساسی از تحریمها شده است. اما تابهامروز هیچ یک از کشورهای تحریمکننده ایران وقعی به این هشدارها نگذاشتهاند.
نوک کوه یخ
محمدقلی یوسفی، اقتصاددان دانشگاه تهران، معتقد است آنچه در آمارهای رسمی میبینیم فقط نوک کوه یخ است.
او میگوید تورم واقعی غذا برای دهکهای پایین حتی به ۴ هزار درصد رسیده است. بهگفته این اقتصاددان، راهحلهایی مثل قیمتگذاری دستوری نهتنها اثربخش نیستند، بلکه بحران را به فاجعه تبدیل میکنند.
چشمانداز، بدبینانه یا خوشبینانه؟
در سناریوی بدبینانه و در صورت قطع واردات گندم و استمرار شرایط کنونی، قیمت مواد غذایی ممکن است تا دو برابر دیگر افزایش یابد.
اما در سناریوی خوشبینانه، اگر توافق هستهای جدید حاصل شود، امکان کاهش فوری و شارپی ۳۰ درصدی تورم در بازه ۱۸ ماهه فراهم خواهد شد.
تا آن روز اما، خوراکیها همچنان گرانتر میشوند، سفرهها خالیتر و آینده تغذیه میلیونها ایرانی، مبهمتر از همیشه باقی میماند.