به روز شده در
کد خبر: ۱۹۹۹۷
علی سعدوندی در گفت‌وگو با آوش:

ایران شریک تجاری آمریکا می‌شود

یک اقتصاددان معتقد است در صورت دستیابی به توافقی همه‌جانبه با آمریکا، ایران می‌تواند با پیوستن به پیمان تجارت آزاد، پیروزی اقتصادی بزرگی را به نام خود ثبت کند.

ایران شریک تجاری آمریکا می‌شود
گروه اقتصادی آوش-سهند اینانلو

در حالی‌که زمزمه‌هایی از سرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا بار دیگر نگاه‌ها را به آینده اقتصاد کشور معطوف کرده است. علی سعدوندی، اقتصاددان و استاد دانشگاه معتقد است که در صورت دستیابی به یک توافق همه‌جانبه، ایران می‌تواند نه‌تنها از زیر فشار تحریم‌ها رهایی یابد، بلکه با تبدیل‌شدن به شریک تجاری آمریکا، یک پیروزی قاطع در عرصه اقتصادی به‌ دست آورد. پیروزی‌ که به‌ باور این اقتصاددان، بیش از آن‌که برای آمریکا سودمند باشد، به نفع اقتصاد ایران تمام خواهد شد.

شروع دور جدید مذاکرات با آمریکا، روزنه امیدی برای اقتصاد ایران تلقی می‌شود. بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند در صورت دستیابی به توافق، می‌توان شاهد تحرکات جدیدی در اقتصاد ایران، از جمله رفع تحریم‌ها و باز شدن درهای تجارت جهانی به‌ روی ایران بود. این توافق می‌تواند در بُعد تجاری، یک پیروزی قاطع برای ایران محسوب شود و از آن به نفع اقتصاد خود بهره ببرد. با این‌ حال، کارشناسان باید و نبایدهایی برای آن متصور هستند.

دو رویکرد در مذاکره با آمریکا

علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی، در گفت‌وگو با آوش اظهار کرد: در ارتباط با مذاکرات و موضوع رفع تحریم‌ها، به نظر می‌رسد دو رویکرد مدنظر کارشناسان و مسئولان کشور قرار دارد. یک رویکرد، آن است که به‌ شکل حداقلی به توافقی دست پیدا کنیم تا تهدیدها از کشور برداشته شود و مصالحه محدودی در زمینه هسته‌ای انجام دهیم. از این طریق، به‌طور موقت، تا حدی بتوانیم امنیت را به کشور بازگردانیم و فشارهای ناشی از تحریم و سایر فشارهای دیپلماتیک را کاهش دهیم.

وی ادامه داد: این سیاستی بود که در طی ۲۰ سال گذشته مورد توجه و تأیید مقامات کشور قرار داشته است. یکی از دلایل این سیاست آن بود که ایران احساس می‌کرد در منطقه در حال پیشروی است و از قدرت کافی در مقابل غرب و آمریکا برخوردار است؛ در نتیجه، در این نگاه، نیازی به مصالحه دیده نمی‌شد.

این کارشناس معتقد است این نگاه، دقیقا معکوس رویکردی است که به‌ طور معمول در عرصه بین‌المللی از سوی کشورهای پیشرفته دنبال می‌شود. یعنی در کشورهای پیشرفته، هرگاه در عرصه‌هایی مانند نظامی تحولی شکل می‌گیرد یا در تحولات بین‌کشورها تغییری به وجود می‌آید که به نفع کشورهای غربی یا صنعتی تمام می‌شود، خواهید دید که از ابزار دیپلماسی در جهت تحکیم پیشروی صورت‌گرفته استفاده می‌شود.

تاریخ تکرار می‌شود

سعدوندی اضافه کرد: اما سیاست ایران در طی ۲۰ سال گذشته این بود که اگر در لبنان، سوریه، یمن یا عراق حضوری پیدا کرد، هیچ‌گاه از ابزار دیپلماسی و مصالحه در جهت تثبیت زمین‌هایی که گرفته بود، استفاده نکرد. این موضوع باعث شد تا وقتی ورق برگشت، هیچ‌گونه خاک‌ریزی به جز خاک‌ریز اول وجود نداشت؛ یعنی عقب‌نشینی ما، عقب‌نشینی سریع و هولناکی خواهد بود که ما آن را در انتهای جنگ، در عملیاتی که فاو را از دست دادیم، مشاهده کردیم. پس از از دست دادن فاو، به‌سرعت شلمچه از دست رفت و بخش بزرگی از خوزستان نیز مورد تهدید قرار گرفت.

وی تصریح کرد: درواقع، می‌توان گفت تاریخ مجددا تکرار شده است. حال ما امروز به شرایطی رسیده‌ایم که ابزارهای اعمال قدرت یا ابزارهای تهدیدی که در اختیار داشتیم، در مقابل طرف مقابل تا حدودی خنثی شده و دست ما باز شده است. حال چه باید کرد؟ ما نمی‌خواهیم به گذشته بپردازیم یا گذشته را مورد انتقاد قرار دهیم.

حرکت به‌سمت توافق همه‌جانبه

این کارشناس در پاسخ به این سوال بیان کرد: از امروز به بعد باید سعی کنیم که یک تفاهم همه‌جانبه به وجود بیاوریم، به‌گونه‌ای که منافع ما و منافع طرف مقابل در جهتی شکل بگیرد که پایدار باشد. یعنی اگر براساس محاسبات گذشته عمل کنیم، به نظر می‌رسد که در تمام عرصه‌ها احتمالاً دچار شکست خواهیم شد. در مذاکره، حتی اگر توافق حداقلی هم انجام دهیم، برگ برنده‌ای که در زمینه هسته‌ای داریم را مجبوریم برای یک مصالحه محدود تقدیم کنیم. بنابراین، توصیه بنده در شرایطی که ورق‌های ایران تا حدی مورد تهدید قرار گرفته و بخشی از آن از اختیار کشور خارج شده، این است که ما به سمت تفاهم همه‌جانبه با شناخت طرف مقابل برویم.

پیروزی تجاری از آنِ ایران است

دستیابی به توافق همه‌جانبه می‌تواند فصل تازه‌ای را در اقتصاد ایران رقم بزند. سعدوندی در این‌ باره اظهار کرد: اینکه ما تصور کنیم رابطه ایران و آمریکا برای آمریکا منافع اقتصادی بسیار زیادی دارد که می‌تواند تضمینی برای عدم نقض این تفاهم باشد، تا حدودی گزاره‌ای درست است. اما نباید ساده‌انگارانه به این مسئله نگاه کنیم. زیرا اندازه اقتصاد آمریکا و کشورهای غربی در مقایسه با منافعی که ایران می‌تواند برای آن‌ها ایجاد کند، بسیار بزرگ‌تر است و منافعی که ایران قادر به ایجاد آن‌هاست، اندک است.

اقتصاد ایالات متحده در سال ۲۰۲۴ به‌طور تقریبی به حجم ۲۹.۱۸ تریلیون دلار رسید. این رقم نشان‌دهنده رشد اقتصادی ۲.۸ درصدی نسبت به سال قبل است. همچنین، بر اساس برخی منابع، تولید ناخالص داخلی اسمی ایالات متحده در سال ۲۰۲۴ حدود ۲۹.۱۷ تریلیون دلار تخمین زده شده است. این رشد اقتصادی، در مقایسه با سال‌های گذشته که به‌ترتیب ۲.۹ درصد در ۲۰۲۳ و ۲.۵ درصد در ۲۰۲۲ بوده، نشان‌دهنده ثبات و بهبود شرایط اقتصادی ایالات متحده است.

برگ برنده دوم

سعدوندی ادامه داد: زمانی‌که شرایط به این صورت است، ما باید برگ برنده دیگری در اختیار ترامپ قرار دهیم تا بتواند در مقابل ناکامی‌ها، همواره ادعا کند که مثلا در زمینه ایران به یک پیروزی قاطع دست یافته است. این پیروزی قاطع می‌تواند به عادی‌سازی روابط و تبدیل‌شدن ایران به یک شریک تجاری جدی با آمریکا بینجامد. اتفاقا شراکت تجاری ایران و آمریکا بیش از آن‌که به نفع آمریکا باشد، به نفع ایران است و آمریکا نیز این را می‌داند.

او افزود: در نتیجه، برای ایجاد تعادل، باید یک پیروزی ظاهری (پیروزی سیاسی و دیپلماتیک) در اختیار آمریکا قرار داد. اما در سوی دیگر و در تبادلات اقتصادی که شکل می‌گیرد، باید تلاش کرد تا بالاترین منفعت را برای کشور ایجاد کنیم.

پیمان تجارت آزاد

این اقتصاددان تاکید کرد: توصیه اکید بنده آن است که به سمت پیمان تجارت آزاد برویم. کشورهایی اندک، مانند مراکش، با آمریکا پیمان تجارت آزاد امضا کرده‌اند و این برای ترامپ می‌تواند یک برگ برنده باشد.

سعدوندی در پایان اظهار کرد: جالب آن است که پیمان تجارت آزاد بیش از آن‌که به نفع آمریکا باشد، به نفع ایران خواهد بود؛ بنابراین، باید آن را در دستور کار قرار دهیم. چنین نگاهی و بهره‌برداری از فرصت‌ها می‌تواند نگرانی‌ها درباره تضمین توافق را کاهش دهد. آغاز همکاری‌های تجاری می‌تواند پیروزی تجاری را از آنِ ایران کرده و اجازه دهد اقتصاد، نفسی تازه کند.

ارسال نظر

آخرین اخبار