شهر پُر از تاکسی های اینترنتی با رانندگان بداخلاق شد
تاکسیهای اینترنتی که روزی با وعده امنیت، ارزانی و کیفیت به تهران آمدند، حالا به کابوسی برای شهروندان تبدیل شدهاند. خودروهای فرسوده، رانندگان غیرحرفهای و خلأ نظارت، اعتماد مردم را به این خدمات نابود کرده است. آیا ورود تاکسیهای برقی میتواند این بحران را حل کند یا فقط زخمی تازه بر پیکر حملونقل شهری است؟

تاکسیهای اینترنتی با وعدههایی چون کرایههای ارزان، خودروهای باکیفیت، رانندگان مؤدب و امنیت بالا وارد تهران شدند و امید شهروندان را برانگیختند. اما پس از چند سال، این وعدهها به یک بحران تمامعیار تبدیل شده است. نه تنها کرایهها کاهش نیافت، بلکه الگوریتمهای غیرشفاف شرکتها باعث افزایش هزینهها شده و ناوگان فرسوده، تجربه سفر را به زجری روزانه بدل کرده است.
خودروهای فرسوده و کیفیت پایین خدمات
خودروهایی که قرار بود نماد کیفیت باشند، امروز به پرایدهای فرسوده، پژوهای دودزا و ماشینهای بدون کولر و ایمنی محدود میشوند. بسیاری از مسافران از نبود آسایش در این خودروها گلایه دارند و تجربه سفرهای درونشهری به جای راحتی، به آزاری مداوم تبدیل شده است.
امنیت گمشده؛ از درگیری تا حوادث ناگفته
امنیت، مهمترین وعده تاکسیهای اینترنتی بود، اما گزارشهای متعدد از درگیری، گستاخی رانندگان و حتی موارد جدیتر مانند تعرض و آدمربایی، نشاندهنده فقدان سازوکارهای مؤثر برای غربالگری رانندگان است. بسیاری از شکایات مسافران بیپاسخ میماند و شرکتها به جای حمایت از مشتریان، حفظ رانندگان را در اولویت قرار دادهاند.
خلأ نظارت؛ جزیرههای بیقانونی در تهران
تاکسیهای اینترنتی در غیاب نظارت مؤثر از سوی شهرداری، وزارت کشور یا هر نهاد دیگر، به جزیرههای بیقانونی تبدیل شدهاند. اتحادیه کسبوکارهای مجازی اعلام کرده که پلتفرمهایی مانند «داتوان» و «شهرزاد» فاقد مجوز هستند، اما حتی پلتفرمهای دارای مجوز نیز از پاسخگویی و ارائه خدمات باکیفیت ناکام ماندهاند. این خلأ نظارتی، شرکتها را به سودجویی بدون مسئولیت سوق داده است.
تاکسیهای برقی؛ امیدی جدید یا تکرار شکست؟
ورود تاکسیهای برقی با برندهایی مثل «داتوان» (منتسب به بابک زنجانی) و «شهرزاد» (وابسته به شهرداری تهران) با خودروهای صفر و مجهز، موجی از هیجان ایجاد کرده است. این تاکسیها با ظاهری مدرن و تبلیغاتی پرزرقوبرق، رقبای قدیمی مانند اسنپ و تپسی را به چالش کشیدهاند. اما کرایههای گرانتر و نبود تضمین برای تداوم کیفیت، این پرسش را مطرح میکند که آیا این تغییر، تحولی واقعی است یا تکرار همان وعدههای توخالی؟
شهروندان، قربانیان اصلی بیسامانی
در میان جنگ قدرت میان شرکتها، شهرداری و مدیران، شهروندان تهرانی به حاشیه رانده شدهاند. مردم نه امنیت دارند، نه آسایش و نه کرایهای منصفانه. خستگی از خودروهای فرسوده، رانندگان غیرحرفهای و نبود پاسخگویی، اعتماد عمومی به تاکسیهای اینترنتی را به شدت کاهش داده است.
زنگ خطر برای مدیریت شهری
بحران تاکسیهای اینترنتی، فراتر از یک مشکل حملونقل، نشانهای از ضعف مدیریت و نظارت در سطح شهر است. اگر تاکسیهای برقی نیز به سرنوشت پیشینیان خود دچار شوند، باید پذیرفت که مشکل در ساختار نظارتی و اولویتبندی سود بر حقوق شهروندی نهفته است. بدون اصلاح این ساختار، هیچ تغییری نمیتواند گره از مشکلات شهروندان باز کند.
منبع: گسترش نیوز