حسین کاشفی، فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: توصیه من به تندروها که عموما به جبهه پایداری وابسته هستند، این است که با اصرار به سیاه نمایی و نادیده گرفتن مطالبات مردم، در آینده ای نه چندان دور چاره ای جز حاشیه نشینی مطلق نخواهند داشت.
حسین کاشفی، فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: توصیه من به تندروها که عموما به جبهه پایداری وابسته هستند، این است که با اصرار به سیاه نمایی و نادیده گرفتن مطالبات مردم، در آینده ای نه چندان دور چاره ای جز حاشیه نشینی مطلق نخواهند داشت.
آیا سرمایه سیاسی در ایران به گونهای است که بتواند پاسخگوی بحرانها و تهدیدات داخلی و خارجی باشد؟ در هر کشوری سرمایههای طبیعی یا اقتصادی یا فرهنگی وجود دارد. درباره این سرمایهها سخن بسیار گفته شده است اما از سرمایه سیاسی کمتر سخن گفتهایم.
همان دستوری که میگوید ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد تا ما تحریمها رابرداریم. ما در ایران آمادهایم که امریکا بیاید و سرمایهگذاری کند.
دلمشغولی مردم درباره سرنوشت کشور، فضای سنگینی را بر جامعه گسترانیده است. مردم از بازگشت تحریمها بهواسطه فعالشدن مکانیزمماشه نگراناند.
«ما مصریها، شیعیان افراح و شما ایرانیان شیعیان احزان هستید!» این سخن و تعبیر اندیشه برانگیز را (اندیشه به هر دو معنی تفکر و نیز دغدغه و بیم) اولینبار در قاهره از مرحوم «حسن حنفی» (۲۰۲۱-۱۹۳۵) فیلسوف و نظریه پرداز معاصر مصری شنیدم.
در دهه های اخیر کشور روزهای دشواری را پشت سر گذاشته است؛ روزهایی که دشمنان کوشیدند تا امید را کم رمق کرده و به جای آن بذر تفرقه بکارند. اما آن تلاشها قرین موفقیت نبوده است آنچنانکه اهداف رژیم صهیونیستی در حمله اخیر محقق نشد.
هرگاه تسلیم ذلتطلبانه به ملتی که شایسته آن ذلت نیست، تحمیل کنید واکنشش را خواهید دید، مثل کودتای ۲۸ مرداد که تجربهاش را در ایران داریم موج میهنپرستی، ناسیونالیسم، ملیگرایی یا هرچه اسمش را بگذارید، در اثر سرخوردگی از سالها قبل در ایران گسترش پیدا کرده. این عنصر مهمی بود در اینکه مردم پشت سر حکومت بایستند
متولدان این دهه میگویند در وضعیت باثباتی نیستند، در دوره جنگ به دنیا آمدهاند، کلاسهای شلوغ مدرسه و دانشگاه را تحمل کردهاند، با بحران جمعیتی بزرگ شدهاند، بهسختی کار پیدا کردهاند و خیلیهایشان در ازدواج ناموفق شدهاند
در شرایطی که کشور با پیچیدگیهای داخلی و بینالمللی متعددی مواجه است، لزوم راهاندازی «بازار آزاد ایدهها و نظرات» بهعنوان یک ضرورت سیاسی و حکمرانی کارآمد بیش از پیش احساس میشود.
رسانههای داخلی، چارهای ندارند جز آن که برای احیای اعتماد از دست رفته، به بازآفرینی نقش رسانهای خود با اتکا به «احترام به مخاطب»، «ارائه اخبار درست» و تحلیلهای کارشناسانه بپردازند؛ در غیر این صورت باقیمانده اعتماد مردمی و اعتبار رسانهای فرو خواهد ریخت.