به روز شده در
کد خبر: ۲۰۹۷۲
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتگو با آوش:

قانون مشاغل حساس را تا سطح آبدارچی هم اعمال می‌کنند/ چه کسی جواب این هفت سال عقب‌ماندگی ناشی از تصویب نشدن FATF را می‌دهد؟

پیش از جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، میهمان استودیو آوش بود. او هر دری سخن گفت که به‌دلیل ایام جنگ انتشار این مصاحبه میسر نشد اما اکنون که روزها با آرامش سپری می‌شود جا دارد این مصاحبه را بخوانید.

قانون مشاغل حساس را تا سطح آبدارچی هم اعمال می‌کنند/ چه کسی جواب این هفت سال عقب‌ماندگی ناشی از تصویب نشدن FATF را می‌دهد؟

سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، در آستانه یک سالگی عمر دولت چهاردهم از تفکر وفاق ملی می‌گوید که زیرشاخه‌ای از همان دکترین آشتی ملی است که سیدمحمد خاتمی در سال 95 مطرح کرد. هرچند شریعتی پیروزی پزشکیان در انتخابات سال 1403 را نشانه به صحنه آمدن اصلاح‌طلبان و جایگاه این طیف در میان مردم ارزیابی می‌کند اما گله‌مندی‌هایی هم دارد به ویژه درباره قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس.

شریعتی بر این باور است که پزشکیان باید تلاش کند تا از طریق مجاری قانونی قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس را لغو کند چراکه نهادها به واسطه این قانون در همه سطوح دخالت می‌کنند حتی در استخدام یک آبدارچی!

نکته پایانی مصاحبه شریعتی مربوط به وفاق ملی است. او می‌گوید حتی با وفاق ملی می‌توان مشکلات عرصه سیاست خارجی را هم حل کرد.

در ادامه گفت‌وگوی آوش با سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، را می‌خوانید:

*برخی انتسابات در دولت پزشکیان به‌ویژه درمورد به‌کارگیری افرادی که در گذشته مواضع تند‌و‌حاشیه‌دار داشته‌اند، مورد انتقاد قرار گرفته است. منتقدان بر این باور هستند که این انتسابات با شعار وفاق ملی همخوانی ندارد. نظر شما چیست؟ 

آقای پزشکیان به درستی شعار دعوا نکنیم و باهم مشکلات کشور را حل کنیم را در ایام انتخابات مطرح کرد. سپس این موضوع تبدیل به یک شعار کلان و وفاق ملی شد. بحث وفاق ملی را سال‌ها قبل یعنی از سال ۹۵ به این طرف، اصلاح‌طلبان به ویژه آقای خاتمی تحت عنوان «آشتی ملی» مطرح کردند. اگر خاطر شما و بینندگان برنامه باشد، صحبتی از آقای خاتمی منتشر شد که در آن چاره حل مشکلات کشور را «آشتی ملی» قلمداد کرد. این پیشنهاد خیلی با اقبال در سطح حاکمان مواجه نشد. اما همان شعار توسط آقای پزشکیان در سال ۱۴۰۳ مطرح شد و اتفاقاً بستر درک و فهم در سطح حاکمیت را برای این شعار فراهم بود. تقریباً همه در سطح قوا و نهادهای مختلف حکومت به این جمع‌بندی رسیدند که باید از فضای تنش و قهر علیه یکدیگر عبور کرد و همه گرایش‌ها تا حد امکان در ساختن کشور و حل مشکلات باهم وفاق کنند. این شعار از این جهت یک شعار قابل قبولی است.

بحران بی‌اعتمادی در کشور خیلی جدی است

شعار وفاق از نظر امر سیاسی در مقابل بحران بی‌اعتمادی است. بحران بی‌اعتمادی در جامعه امروز ایران پنج لایه دارد. بحران اعتماد به نفس، بحران اعتماد به مردم و مردم به مردم که این‌ها خیلی گسترده و خیلی خطرناک است، بحران بی‌اعتمادی در سطح مردم به حکومت، بحران بی‌اعتمادی حکومت به مردم و بحران بی‌اعتمادی حکومت به حکومت و اجزای آن را هم داریم. وفاق آقای پزشکیان آمده تا این پنج لایه را حل کند. البته در سال اول دولت به طور طبیعی نزدیک‌ترین سطح از این پنج سطح که به نظر من کم‌اهمیت‌ترین سطح است، بحران بی‌اعتمادی در داخل حکومت را مورد هدف قرار داد.

گفتگوی فرشته صائمی و سعید شریعتی

پزشکیان پیگیر اجرایی نشدن قانون عفاف‌و‌حجاب بود

آقای پزشکیان به این نتیجه رسیده که از همه جناح‌ها و نیروها در دولت استفاده شود. اگر جایی در برخی استان‌ها یک استاندار اصلاح‌طلب، همکاران خود را از همفکرانش می‌گذاشت آقای پزشکیان به او تذکر می‌داد که همکارانش را از جناح‌های دیگر انتخاب کند تا این ترکیب حفظ شود. البته آقای پزشکیان تاکید کرده که اشکال ندارد آدم‌ها از جناح‌های مختلف باشند اما پایبندی به راه، روش، ایده و مسیری باشد که دولت به طور کلان دارد و این تعارض را نباید در کار اجرا نشان داد. زمانی‌که هنوز بر روی قانون نحوه استفاده از افراد در مشاغل حساس، حساسیت ایجاد نشده بود همان ابتدا خدمت آقای پزشکیان و آقای خاتمی این نکته را عرض کردم. رئیس‌جمهور می‌توانست و باید در جهت اصلاح این قانون یا لغو آن قدم برمی‌داشت همانطور که قانون عفاف‌و‌حجاب را پیگیری کرد و اجازه نداد، اجرا و ابلاغ شود. ابلاغ نشدن قانون عفاف‌و‌حجاب نشان وفاق در حکومت بود. آقای پزشکیان، معاونت حقوقی و همه اجزای دولت باید به طور جدی جلو بروند و این قانون را ملغی کنند. این قانون اجازه وفاق را نمی‌دهد چراکه برای خالص‌سازی درست شده است. آمدند که خالص سازی را قانونی کنند و این قانون برای آن نوشته شده است.

پزشکیان در برابر خالص‌سازی شعار وفاق ملی داد/ قانون مشاغل حساس را تا سطح آبدارچی هم اعمال می‌کنند

قانون به کارگیری افراد در مشاغل حساس به بسیاری از افراد از جمله آقای دکتر ظریف تا در سطح مدیران کل استانی و اعضای هیات مدیره شرکت‌ها آسیب زده است. جایی گفتم تا سطح آبدارچی هم این قانون را اعمال می‌کنند. این قانون دست رئیس‌جمهور، وزیر، معاونین و استانداران را می‌بندد و بعداً هم پاسخگو نخواهند بود. در مقطعی یعنی در مورد آقای ظریف، آقای پزشکیان خواست که مقابل این قانون بایستد و ایستادگی کرد اما فشار برای اجرا و اعمال این قانون روی دولت زیاد است و باید از راهکار درستی بروند تا عملاً بتوانند راه را باز کنند که همه نیروهایی که امکان خدمت و چاره‌سازی در دولت دارند، بدون مداخله با دولت همکاری کنند.

انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که اصلاح‌طلبان مورد استقبال مردم قرار می‌گیرند/ پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری اول ردصلاحیت شد و بعد با تاکید مقام رهبری، تایید صلاحیت شد​

*جایگاه اصلاح طلبان را در جامعه چطور ارزیابی می‌کنید؟ می‌توانیم بگوییم رأی دادن مردم به داوطلب مورد نظر اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری نشانه این است که هنوز جریان اصلاح‌طلب و به عبارتی اصلاح‌طلبان از طرف مردم جدی گرفته می‌شوند؟  

جریان اصلاحات نشان داد اگر شرایط بازی و فضای اجمالاً مثبت سیاسی فراهم باشد به اندازه کافی اقبال مردمی خواهند داشت. آقای پزشکیان کاندیدای اصلاح طلبان بود. سال گذشته جبهه اصلاحات سه نفر را به عنوان داوطلب انتخابات ریاست‌جمهوری معرفی کرد که آقای جهانگیری و آقای آخوندی ردصلاحیت شدند، آقای پزشکیان هم اول ردصلاحیت شد و بعد با تاکید مقام رهبری تایید صلاحیت شد.اصلاح‌طلبان با همه فشارها و فضاهای قهری که در کشور حاکم بود و با همه فضاهای قهرآمیزی که علیه اصلاحات و اصلاح‌طلبان در سال‌های متمادی حاکم بود، عملاً به صحنه آمدند و از کاندیدای خود حمایت کردند و مردم هم به اندازه کافی حمایت کردند.

در انتخابات سال 1403 بخشی از جامعه تغییرطلب مسالمت‌جو پای صندوق رأی آمدند/ اصلاح‌طلبان هنوز رساترین و همراه‌ترین صدا با اکثریت جامعه هستند

البته ما از این اندازه حمایت راضی نیستیم.  آقای پزشکیان شایسته رأی بالاتری بود و باید فضای گرم‌تری در انتخابات سال گذشته پیش می‌آمد و مشارکت به بالای ۶۰-۶۵ درصد می‌رسید. برای این‌که آقای پزشکیان معتقد به برنامه‌های اصلاحی است و آزمون پس داده است. از سال ۱۴۰۱ با آن فضای رعب‌آمیز و سختی آمده بودیم، بعد از آن فضای انتخابات سرد مجلس را در زمستان ۱۴۰۲ داشتیم و مرحله دوم آن در بهار رخ داد. هیچ‌کس در خود نمی‌دید که بتواند این فضای سرد را بشکند. اعتقاد دارم جامعه با همین نگرش تغییر، تغییر‌خواهی و اصلاح طلبی راه خود را می‌رود. درست است که بخشی از جامعه اصلاح‌طلب و تغییر طلب مسالمت‌جو که پیگیر هم است در انتخابات آمدند و ۶۰ درصد در مرحله اول و ۵۰ درصد در مرحله دوم نیامدند اما عقبه قدرتمندی هستند که دولت آقای پزشکیان و مجموعه دستگاه اجرایی کشور که الان یک شاکله به نسبت اصلاح‌طلب دارد، از آن قدرت می‌گیرد.

در مسئله حجاب مکرراً نظرسنجی‌هایی صورت گرفته و آمار این نظرسنجی‌ها در جلسات عالی حکومت عرضه می‌شد در نهایت مستند به این خواست اجتماعی و نه از روی خودخواهی و قلدری، آقای پزشکیان گفتند که مصالح جامعه را در این پیمایش‌ها می‌بینم و نمی‌توانم مقابل جامعه بایستم. این خواست اصلاح‌طلبانه جامعه است که به این صورت خود را به رئیس‌جمهور نشان می‌دهد و او هم نشان داد که وفادار است. امکان دارد مردم از اصلاح‌طلبان خیلی خوششان نیاید و با آن همراهی نکنند اما طیف اصلاح‌طلبان هنوز رساترین و همراه‌ترین صدا با اکثریت جامعه ایران است.

وفاق، یک نسخه از آشتی ملی است

*شعار وفاق ملی به جایگاه اصلاح‌طلبان در جامعه کمک کرد؟

بله از سال ۹۵ آقای خاتمی به عنوان رهبراصلاحات مفهومی به نام آشتی‌ملی را عنوان کردند که وفاق، یک نسخه از آشتی‌ملی است. آقای خاتمی جز این نمی‌خواهد. این‌که چقدر از آن آشتی ملی تحقق پیدا کرده بحث دیگری است اما شعار آقای پزشکیان یک شعار اصلاح‌طلبانه است. ما در دوره دولت اصلاحات در زمان دوم خرداد ۷۶ به سمت شعار آشتی ملی رفتیم شعار ما در قالب «ایران برای همه ایرانیان» بود. این شعار آقای خاتمی و حزب طرفدار آقای خاتمی یعنی مشارکت بود. خوشحالیم که آقای پزشکیان توانسته همه جریان‌های سیاسی را با این شعار همراه کند. الان کسی نمی‌تواند بگوید ما وفاق نمی‌خواهیم. اندکی هستند که بین وفاق و نفاق قافیه‌پردازی می‌کنند. آن‌ها حذف شده هستند و ۳-۴ درصد جامعه هم با آن‌ها نیستند و با دوپینگ به نهادهای تصمیم‌گیری کشور می‌روند. آن‌ها را کنار بگذاریم، اکثریت جامعه و حکومت از این شعار استقبال می‌کند.

نظارت استصوابی نشان‌دهنده بی‌اعتمادی حکومت به مردم است 

*باتوجه به مطالبه‌هایی متفاوتی که نسل جدید دارد، چگونه می‌توانیم وفاق را به شکلی تعریف کنیم که این نسل هم در آن مشارکت داشته باشد؟

بخشی از آن پنج لایه بحران بی‌اعتمادی که گفتم مربوط به بی‌اعتمادی حکومت به مردم است. حکومت به طور سازمان یافته به جامعه بی‌اعتماد است. این را در بحث انتخابات و نظارت استصوابی می‌بینیم. وقتی به مدافعین بحث استصوابی می‌گویند که چرا باید از این نوع نظارت دفاع کنیم، می‌گویند نمی‌توانیم هرکسی را تایید کنیم و اجازه دهیم که به انتخابات بیاید. معلوم نیست مردم چه کسی را انتخاب می‌کنند، امکان دارد یک ساواکی یا فاسد را انتخاب کنند. ممکن است یک منافق انتخاب شود. دلیلش این است که به جامعه بی‌اعتمادند و می‌گویند اگر مردم را آزاد بگذاریم، ممکن است فرد نادرستی را برای مجلس انتخاب کنند. در صورتی‌که وقتی حکومت به جامعه خود اعتماد دارد، می‌گوید این هشتاد میلیونی که بخشی از آن حق رأی دارند، رأی دهند. امکان دارد یکی خطا و اشتباه کند و ۵ نفر هم به کسی که صلاحیت ندارد، رأی دهند اما خروجی این مکانیزم به قول مرحوم امام (ره) عصاره فضایل ملت خواهد بود. امکان دارد عده‌ای هنگام رأی دادن گول بخورند که فردی خوش تیپ است یا صدایش خوب است یا پول زیادی دارد اما اگر به مردم اعتماد داشته باشیم، خروجی این مکانیزم انتخابات برپایه مردم سالاری خواهد بود. قانون مشاغل حساس نشانه بی‌اعتمادی به مردم است.

برای نمونه استادی در خارج درس خوانده است، فرزندش آن‌جا به دنیا آمده و تابعیت گرفته یا مانند آقای ظریف که در آن زمان دانشجو بوده و صاحب فرزند در آمریکا شده است. در این کشورها هرکسی به دنیا بیاید به او تابعیت می‌دهند. آقای ظریف حافظ اسرار نظام است و از سال ۶۵ در کسوت دیپلمات ارشد ایران در سری‌ترین مذاکرات بوده، از قطعنامه ۵۹۸ گرفته تا معاونت بین‌الملل وزارت خارجه، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد، معاون وزیر خارجه و ۸ سال وزیر خارجه بوده چه چیزی وجود دارد که او نداند و بخواهد از دولت برود؟ چه امتحانی بوده که آقای ظریف پس نداده باشد؟ اما به دلیل این‌که ۴۰ سال پیش فرزندش در آمریکا به دنیا آمده صلاحیت ندارد که در دولت، معاون رئیس‌جمهور شود!  

*این وفاق با مردم صورت گرفته و یا بیشتر با حکومت بوده است؟

در سال اول تا ۷ ماهی که آقای پزشکیان و دولت ایشان در مدار کار هستند عمدتاً وفاق در سطح حل بحران بی‌اعتمادی درون حکومت بوده تا آن را رفع کنند.

*بیشتر وفاق به سمت سیاست‌مداران است تا مردم؟

سیاست‌مداران هم نه بلکه کارگزاران حکومتی. 

فیلترینگ یعنی ما به مردم و جامعه اعتماد نداریم

ایستادگی آقای پزشکیان در برابر قانون عفاف‌و‌حجاب که مشخص نیست این قانون از کجا آمد و چطور تصویب شد، یک گام به سمت وفاق با جامعه است یعنی به جامعه اطمینان می‌دهد که حریم خصوصی، زندگی شخصی و سبک زندگی شما برای ما مهم است. یک کار دیگر که آقای پزشکیان در سطح وفاق حکومت با جامعه باید انجام ادامه دهد حل مسئله فیلترینگ است. در حال حاضر چند سکو و پلتفرم رفع فیلتر شده اما انتظار جامعه در این زمینه بالاتر است. آقای پزشکیان عزم خود را نشان داده است. اگر این را هم سرعت ببخشد، یک گام دیگر از برقراری اعتماد حکومت به مردم است. فیلترینگ یعنی ما به مردم و جامعه اعتماد نداریم. اگر دسترسی به اطلاعات داشته باشند، خرابکاری می‌کنند، به سایت‌های عجیب‌و‌غریب می‌روند و یا در شبکه‌های اجتماعی کارهای عجیب‌و‌غریب می‌کنند. فیلترینگ، یعنی بی‌اعتمادی. پرونده هسته‌ای ایران و مذاکراتی که صورت گرفته و اقتصاد ملی را قفل کرده بحران‌های عجیبی به کشور وارد کرده است. مردم انتظار دارند دولت آقای پزشکیان این مسیر را تا انتها برود و این قفل را باز کند. اگر این تلاشی که صورت می‌گیرد و این مذاکرات به نتیجه مثبت برسد و این پرونده بیست و چند ساله حل شود، این اعتماد را برمی‌گرداند و وفاق را بالا می‌برد. در این زمان آثار جدی‌ آن را در جامعه و بازگشت امید، وفاق و انسجام خواهیم داشت.

حکومت‌گران در مورد اینکه تحریم جواب نمی‌دهد، وفاق دارند

*آقای پزشکیان وفاق را به عنوان ابزاری برای حل مشکلات کشور در سیاست‌خارجی معرفی کرده است. به نظر شما این وفاق و به عبارتی یک صدا بودن در سیاست خارجی امری شدنی است؟

صددرصد شدنی است. یعنی جامعه ایران و بخش‌های زیادی از افراد در حکومت بر سر این نکته وفاق دارند که مسیر تحریم و انزوا جواب نمی‌دهد.

*خیلی‌ها هم هستند که طرفدار تحریم هستند و آن را نعمت می‌دانند؟

بخش‌هایی که از تحریم منتفع هستند به آن‌ها کاسبان تحریم می‌گوییم و نان آنها در تحریم است و دسترسی‌های آنها در تحریم‌ها برای افزایش منافع و دارایی خود بیشتر است بنا بر این، با رفع تحریم‌ مخالفت می‌کنند. واژه ناترازی، یک واژه بهداشتی است. اگر در اختیار من بود و رسانه داشتم و می‌توانستم واژه‌ای برایش جا بیندازم، نامش را قحطی می‌گذاشتم. ما قحطی برق و آب‌وهوای پاک داریم. این‌ها همه ناشی از عدم سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها است. آقای پزشکیان در این چند وقت درمورد برق و محدودیت‌ها صحبت کرده است. در بیست سال گذشته که موج تحریم‌ها شروع شد، باید میلیاردها دلار در صنعت برق، تولید انرژی برق و گاز کشور سرمایه‌گذاری می‌کردیم تا امروز کمبود برق، آب و گاز نمی‌داشتیم. در سال‌های پایانی دولت آقای خاتمی صادرکننده برق بودیم یعنی در پیک مصرف خودمان مازاد داشتیم و صادر می‌کردیم.

در سال‌های ۸۳-۸۴، حدود ۷۰ هزار مگاوات تولید برق داشتیم و مصرف ما ۵۰ هزار مگاوات در پیک بود. بیش از ۱۵ هزار مگاوات اضافه داشتیم که به عراق، ترکمنستان و آذربایجان صادر می‌کردیم. به‌دلیل تحریم‌ها سرمایه‌گذاری نکردیم و از آنجاییکه صنایع نیروگاهی، ابزارها، وسایل و ماشین‌آلات مورد نیاز در نیروگاه‌های ما تحریم بودند، نتوانستیم نیروگاه‌های خود را اورهال، اصلاح، تعمیر و به‌روزرسانی کنیم. بخش زیادی از این ناترازی‌ها به خاطر از مدار خارج شدن نیروگاه‌های ما و کاهش ظرفیت و راندمان تولید و شبکه‌های توزیع است. این‌ها ناشی از تحریم‌ها و عدم توانمندی نیروی داخلی نیست. منابع برای سرمایه‌گذاری به بخش انرژی برنگشته و خرج موارد دیگری شده است. برای مثال از محل هدفمندی یارانه‌ها سهم برق داده نشده و سرمایه‌گذاری نشده است. 

اگر FATF بد بود چرا الان تصویب شد؟

 از سال ۹۷ که مجلس دهم CFT و پالرمو را تصویب کرد، شورای نگهبان ایراد گرفت و لوایح به مجمع رفتند و پیوستن ما به کنوانسیون‌های گروه اقدام مالی FATF  به مدت هفت سال متوقف شد. کسی الان نمی‌پرسد که این خودتحریمی برای چه بود؟ در این هفت سال چه سودی کردیم که تازه بعد از هفت سال حدود یک ماه پیش مجمع تشخیص به این نتیجه رسیده است که بخشی از آن را تصویب کند؟ در مورد کاری که هفت سال کشور را عقب انداخت چه‌کسی باید پاسخگو باشد. مشخص نیست باید یقه چه کسی را بگیریم و بگوییم که اگر بد بود چرا الان تصویب شد؟ اگر خوب بود چرا در این هفت سال تصویب نکردید؟ چه کسی جواب این هفت سال را می‌دهد؟ 

تحریم و انزوا سَم مهلک در کشور است. امیدوارم با این مسیری که باز شده، گفت‌وگوها به نتیجه برسد تا کشور بتواند تجدید قوا کند و نفسی بکشد. درباره برجام نیز به محض اینکه در سال ۲۰۱۵ تصویب شد و توافق صورت گرفت، رشد اقتصادی ما ۱۲.۵ درصد شد. یعنی همه بخش‌های عقب مانده اقتصادی توانستند نفس بکشند و رشد به ۱۲.۵ درصد رسید. تا سال ۹۷ رشد‌های بالای ۱۲.۵ و ۸ و ۷ درصد را در دولت آقای روحانی تجربه کردیم. بعد از آن ترامپ آمد، تحریم‌ها دوباره برگشت و برجام نصفه و نیمه شد. اگر موانع از سر راه کشور برداشته شود، اقتصاد جهش و رشد را تجربه می‌کند و شکوفا می‌شود، مردم و سرمایه‌گذاران می‌آیند و کشور ساخته می‌شود. این کشور خیلی توانایی دارد.

ارسال نظر

آخرین اخبار