EN
به روز شده در
کد خبر: ۳۶۵۵۲

هوش مصنوعی، معنا و مفهوم پول را از بین خواهد برد؟

انقلاب هوش مصنوعی ممکن است با دگرگون کردن توزیع ثروت جهانی، ما را مجبور به بازاندیشی کامل درباره پول کند.

هوش مصنوعی، معنا و مفهوم پول را از بین خواهد برد؟

در شرایط فعلی، هوش مصنوعی به‌عنوان فناوری تعیین‌کننده عصر ما شناخته می‌شود؛ اما در این میان، این بحث مطرح می‌شود که این فناوری در نهایت چگونه آینده ما را شکل خواهد داد.

افرادی که نسبت به این فناوری خوش‌بین هستند، باور دارند که هوش مصنوعی، زندگی ما را بهبود می‌بخشد و نویدبخش آینده‌ای سرشار از وفور مادی است؛ اما به‌هرحال، تحقق این چشم‌انداز به‌هیچ‌وجه تضمین‌شده نیست. حتی اگر وعده‌های فنی هوش مصنوعی محقق شود و مشکلات لاینحل از پیش پا برداشته شوند، این پرسش همچنان مطرح خواهد بود که از این وفور چگونه استفاده خواهد شد؟

مثال کوچکی از این تنش را می‌توان در اقتصاد غذایی استرالیا مشاهده کرد. طبق آمار دولت استرالیا، سالانه حدود ۷.۶ میلیون تن غذا هدر می‌رود؛ یعنی به‌طور میانگین ۳۱۲ کیلوگرم برای هر نفر. از سوی دیگر، از هر ۸ استرالیایی یک نفر دچار ناامنی غذایی است، اکثراً به این دلیل که پول کافی برای خرید غذای مورد نیاز خود ندارد. این وضعیت چه چیزی درباره توانایی ما در توزیع عادلانه وفور وعده ‌داده ‌شده توسط انقلاب هوش مصنوعی نشان می‌دهد؟

هوش مصنوعی و در هم شکستن مدل اقتصادی ما

لیونل رابینز، اقتصاددان برجسته در زمان بنیان‌گذاری اقتصاد بازار مدرن به این نکته اشاره کرد که اقتصاد درواقع مطالعه رابطه میان اهداف (خواسته‌ها) و ابزارهای کمیابی (منابع) که استفاده‌های جایگزین دارند است.

بازارها با تخصیص منابع کمیاب به سمت خواسته‌های بی‌پایان عمل می‌کنند. کمیابی بر قیمت‌ها (یعنی بر میزان تمایل افراد به پرداخت برای کالاها و خدمات) اثر می‌گذارد؛ درعین‌حال نیاز به تأمین مایحتاج زندگی باعث می‌شود تا بیشتر افراد برای کسب درآمد و تولید بیشتر کالا و خدمات کار کنند.

حالا وعده هوش مصنوعی در ایجاد وفور و حل مشکلات پیچیده پزشکی، مهندسی و اجتماعی در تضاد با همین منطق بازار قرار می‌گیرد. این مسئله به‌علاوه به نگرانی‌های مرتبط با بیکاری گسترده ناشی از فناوری دامن می‌زند. مردم بدون داشتن شغل و حقوق، چطور باید درآمد کسب کنند و بازارها چگونه کار​خواهند کرد؟

1404-06-01_SS02

پاسخ به نیازها و خواسته‌ها

البته باید به این نکته اشاره کرد که این تنها فناوری نیست که باعث بیکاری می‌شود. یکی از ویژگی‌های خاص اقتصاد بازار توانایی‌اش در ایجاد فقر و نیاز گسترده از طریق بیکاری یا دستمزد پایین، در میان وفور ظاهری است.

جان مینارد کینز اقتصاددان مشهور نشان داده که رکودها و بحران‌ها ممکن است نتیجه خود سیستم بازار باشند، به‌نحوی که حتی زمانی‌که مواد خام، کارخانه‌ها و کارگران بلااستفاده باقی مانده‌اند، خیلی از افراد ممکن است در فقر رها شده باشند.

آخرین تجربه رکود اقتصادی در استرالیا، ناشی از شکست بازار نبود، بلکه از بحران سلامت عمومیِ همه‌گیری کرونا نشأت گرفت. بااین‌حال همان زمان راه‌حل بالقوه‌ای برای چالش اقتصادی ناشی از وفور فناوری نمایان شد.

اصلاحات در مزایای دولتی (از جمله افزایش پرداخت‌ها، حذف آزمون‌های فعالیت و تسهیل شرایط دریافت)، آن‌هم در شرایطی که ظرفیت تولیدی اقتصاد کاهش‌یافته بود، به‌طور چشمگیری باعث کاهش فقر و ناامنی غذایی شد.

در سطح جهانی هم سیاست‌های مشابهی اجرا شد و در بیش از ۲۰۰ کشور پرداخت‌های نقدی به شهروندان انجام گردید. این تجربه، خواسته‌ها برای ترکیب پیشرفت‌های فناورانه با "درآمد پایه همگانی" (UBI)  را تقویت کرد.

رفاه یا سهم مشروع؟

وقتی از درآمد پایه همگانی صحبت می‌شود باید دقت کنیم که منظور دقیقاً چیست. در بعضی از نسخه‌های این ایده، همچنان نابرابری‌های بزرگ ثروت حفظ شده است.

آلیس کلاین و جیمز فرگوسن استاد دانشگاه استنفورد، به‌جای نگاه به UBI به‌عنوان نوعی رفاه، آن را نوعی "سهم مشروع" می‌دانند و به باور آن‌ها، ثروتی که از طریق پیشرفت‌های فناورانه و همکاری اجتماعی ایجاد می‌شود، حاصل کار جمعی بشر است و باید مثل منابع طبیعی یک کشور که به مردم آن تعلق دارد، به‌طور مساوی بین همه تقسیم شود.

1404-06-01_SS03

هیچ تضمینی برای آرمان‌شهر وجود ندارد

پیشنهادهایی مثل درآمد پایه یا خدمات همگانی نشان می‌دهند که حتی در خوش‌بینانه‌ترین سناریوها، هوش مصنوعی به‌تنهایی قادر به ایجاد مدینه فاضله نخواهد بود.

پیتر فریس دراین‌باره توضیح داده که ترکیب پیشرفت فناورانه و فروپاشی زیست‌محیطی می‌تواند آینده‌های خیلی متفاوتی ایجاد کند که نه‌تنها در میزان تولید جمعی، بلکه در نحوه تصمیم‌گیری سیاسی درباره "چه کسی، چه چیزی و تحت چه شرایطی دریافت کند" خواهد بود.

قدرت عظیم شرکت‌های فناوری که توسط میلیاردرها اداره می‌شوند، بیشتر به‌نوعی "فئودالیسم فناورانه" اشاره دارد؛ جایی که کنترل فناوری و پلتفرم‌های آنلاین جایگزین بازارها و دموکراسی شده و نوعی اقتدارگرایی جدید را پدید می‌آورد و انتظار برای رسیدن به یک "آرمان‌شهر فناورانه" در آینده، باعث غفلت از امکانات امروز می‌شود.

ما الآن غذای کافی برای همه داریم. ما الآن می‌دانیم چگونه فقر را پایان دهیم؛ پس برای این کار نیازی به هوش مصنوعی نداریم.

ارسال نظر

آخرین اخبار