به روز شده در
کد خبر: ۷۱۲۸
آوش تبعات کاهش بارش بر تصمیم‌سازی‌ها را بررسی می‌کند؛

«کاسبان ناترازی آب» و پروژه‌های بی‌ثمر

همین‌که خشکسالی رخ می‌دهد، کاسبان ناترازی آب دست به کار می‌شوند تا نسخه‌های پولساز انتقال و تامین آب را روی میز سیاستگزاران قرار دهند. در حالی که اگر این نسخه‌ها موفق بود، امروز شاهد تنش‌های آبی گسترده در کشور نبودیم.

«کاسبان ناترازی آب» و پروژه‌های بی‌ثمر
آوش-لیلا مرگن

هر بار که آسمان بخیل می‌شود و قطره‌ای از آن نمی‌بارد، وضعیت منابع آب ناتراز می‌شود و بازار برای تعریف پروژه‌های رنگ و لعاب‌دار سازه‌ای داغ می‌شود. شرکت‌ها و مشاورانی هستند که بدون توجه به دانش روز دنیا و اقلیم خشک ایران، تنها نسخه‌ای موجودشان را روی میز می‌گذارند.

نسخه تجویز شده توسط آنها مبتنی بر تامین آب است. آنها یا برنامه دارند که منابع آب شیرین موجود را با پروژه‌های انتقال -بدون توجه به تبعاتی که برای مبدأ دارد- از طریق حفر تونل یا لوله‌ به چندین کیلومتر آن‌طرف‌تر برسانند یا اراده می‌کنند که تمام آب شور دریاها را شیرین کرده و به قلب کویر منتقل کنند تا شاید عطش ناتمام این مناطق سیر شود.

در هر پروژه سازه‌ای که تعریف می‌شود، میلیاردها تومان پول خوابیده است اما نتیجه چیست؟ آیا این پروژه‌های سازه‌ای توانسته‌اند لب‌های تشنه کویر را سیراب کنند، زاینده رود خشک را به اصفهان بازگرداند، یزد را از بحران نجات دهد، کرمان را به نقطه مطلوب برسانند؟ پاسخ قطعا منفی است. به همین دلیل شاید اطلاق «کاسبان ناترازی آب» به این گروه از مشاوران و پیمانکاران، چندان پر بیراه نباشد.

شانتاژی برای زنده کردن پروژه ماندگان

شاهد این مدعا، اتفاقاتی است که بعد از تکرار خشکسالی‌ها در تصمیم‌سازی‌های مدیران آبی رخ می‌دهد. با توجه به کاهش بارندگی در سال آبی جاری، از مدت‌ها قبل وزارت نیرو هشدار داده بود که ایران وارد پنجمین سال خشکسالی شده و بسیاری از کلانشهرهای کشور از جمله مشهد، تهران و اصفهان دچار بحران آب یا مشکل کم آبی هستند.

بعد از این هشدارها، تنش‌هایی بین اصفهان و یزد ایجاد شد و کشاورزان اصفهان خط انتقال آب اصفهان به یزد و تاسیسات مربوط به این خط را تخریب کرده و در جریان اعتراضات حقابه‌شان را طلب کردند. اگرچه زاینده رود موقتا بازگشایی شد اما قطعا این آب تکافوی نیاز کشاورزان اصفهانی را نمی‌کند و مسایل معیشتی کشاورزان به قوت خود باقی خواهد ماند؛ اما بعد از این اتفاق زیر پوست تصمیم‌سازی‌ها شاهد چه وقایعی بودیم؟

صرفا کمی بعد از فروکش کردن درگیری‌ها، خبر تکمیل یک پروژه انتقال آب بین حوضه‌ای دیگر که 19 سال از کلنگ‌زنی‌اش می‌گذرد و به دلایل مختلف با توقف مواجه شده است، رسانه‌ای شد و اجرای این پروژه انتقال به سمت زاینده رود، تسریع شد!

حمیدرضا یاقوتی، کارشناس آب، در گفت‌وگو با آوش بر این باور است شانتاژی که بین اصفهان و یزد رخ داد، صرفا یک جهت‌دهی به سمت تکمیل سد ماندگان بود.

پروژه سد ماندگان در شمال دنا روی رودخانه ماربر یکی از سرشاخه‌های کارون احداث شده و انتقال آب آن اثرات نامناسبی روی استان کهگیلویه و بویراحمد داشت. شاید به همین دلیل در مقاطع مختلف اجرای این پروژه با توقف روبرو شده بود.

یاقوتی می‌گوید: بحث جنجال بین یزد و اصفهان 100 درصد دولت را به سمت انتقال آب هدایت می‌کند. استاندار اصفهان هم از افتتاح سد ماندگان طی دو سال آینده خبر داده و دارند به این سمت جهت‌دهی می‌کنند.

او ادامه می‌دهد: اما سئوالی که دارم و قرار است آن را پیگیری کنیم، این است که حدود 10 تا 15 سال روی انتقال آب بین حوضه‌ای برای اصفهان در پروژه بهشت آباد و خرسان سه کار شده است. یکسری اعداد برای انتقال آب در این دو پروژه به دست آمد که ماحصل مصارف موجود در اصفهان، یزد و کرمان بود.

این کارشناس آب اضافه می‌کند: حجم انتقالی از سد خرسان سه 372 میلیون متر مکعب بود و بر اساس تصمیمات، 180 میلیون متر مکعب از آب انتقالی به کرمان و 150 میلیون متر مکعب هم به یزد اختصاص داده می‌شد و بقیه را هم به اصفهان می‌دادیم.

وی ادامه می‌دهد: این اعداد را بر اساس مطالعات بدست آورده بودیم. (به این ترتیب سهم اصفهان 42 میلیون متر مکعب می‌شود) چه شد که یکباره حجم آب انتقالی از ماندگان 280 میلیون متر مکعب شد. من حاضرم 15 سال مطالعه کنم و مصارف کرمان، یزد و ... را در سال‌های پر آبی در بیاورم.

به گفته یاقوتی، رویه تعریف پروژه‌های سازه‌ای در بخش آب فقط مختص اصفهان نیست و در بقیه نقاط کشور هم به محض وقوع خشکسالی چنین پروژه‌هایی تعریف می‌شود زیرا متاسفانه در ایران روی اقتصاد خطی کار می‌کنند. در اقتصاد خطی منابع و مصارف مشخص می‌شود و می‌گویند این منابع را به آن مصارف تخصیص می‌دهیم؛ در صورتی که دنیا دیگر از مرحله اقتصاد خطی عبور کرده و به دنبال اقتصاد چرخه‌ای شامل مدیریت پسماند، فاضلاب و ... است.

تعریف پنج هزار میلیارد پروژه با ویدئوی چند بلاگر

شاهد دیگر ادعای کاسبی با ناترازی آب، مطالبی است که دکتر حجت میان‌آبادی پژوهشگر، حوزه دیپلماسی آب، در شبکه ایکس منتشر می‌کند.

به گفته میان‌آبادی بعد از انتشار فیلم سد خالی کرج توسط چند بلاگر، چند پروژه مشخص با اعتبار پنج هزار میلیارد تومان به تصویب می‌رسند، در حالی که ذخیره آب سد کرج در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 11 درصد افزایش داشته و کاهش آب این سد در اسفند، روالی ثابت برای این سازه آبی است. همه ساله سد کرج در زمستان دچار کم آبی می‌شود و در بهار با بارش باران یا ذوب برف مجددا پر می‌شود.

میان آبادی در شبکه ایکس می‌نویسد: تکمیل انتقال آب نشتی لار به تهران، تکمیل سد نمرود، تکمیل طرح آبرسانی به شهر تهران از سد تنظیمی کرج، پروژه آبرسانی به شهرستان‌های پاکدشت ورامین از تصفیه خانه هفتم تهران، تکمیل مدول دوم تصفیه خانه آب شرب شهر پردیس، تکمیل فاز مایع فاضلاب شهر رودهن و بومهن و تکمیل فاز لجن طرح فاضلاب شهر جدید پرند، پروژه‌هایی هستند که در جنجال فیلم سد خالی کرج اعتبار دریافت کرده‌اند.

مهدی فصیحی هرندی، پژوهشگر حوزه آب، نیز در واکنش به پست میان‌آبادی نوشت: «همه طرح‌های مصوب در مورد آب، طرح‌های تامین آب است. دریغ از یک طرح مدیریت مصرف و تقاضای آب».

کاسبان مشغول کارند

اطلاعاتی که دست به دست می‌شود، بخشی از اطلاعات موجود در حوزه تعریف پروژه‌های آبی است زیرا این اطلاعات فقط تصمیمات در سطح ملی را پوشش می‌دهد. عمق فاجعه آنجاست که بخشی از تصمیمات در سطح استان گرفته می‌شود و برای اینکه اطلاعات دقیقی از پروژه‌های تعریف شده آبی در مواقع خشکسالی‌ها داشته باشیم، باید به شرکت‌های آب منطقه‌ای و جهاد کشاورزی 31 استان کشور سر بزنیم!

اجرای پروژه‌های متعدد تامین آب در کشور نه تنها مشکل ایران خشک را حل نکرده است بلکه تنش‌های اجتماعی در مناطق مرکزی ایران را تشدید کرده و در حال انتقال دامنه این تنش‌ها، به حوضه‌های پرآب‌تر است. آیا وقت آن نرسیده است که کاسبان ناترازی آب را به خانه‌هایشان بازگردانیم و شاهد استیلای عقلانیت در عرصه مدیریت آب باشیم؟ آیا نباید با خشکسالی سازگار شویم و محدود بودن منابع آب برای تامین نیازهای توسعه ایران را به رسمیت بشناسیم؟

ارسال نظر

آخرین اخبار