تحقق وعده «۳۰ هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر» امکانپذیر نیست
چالشهای توسعه انرژی تجدیدپذیر در ایران؛ آیا ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی واقعبینانه است؟

هاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف، با مرور وعدههای مطرحشده در حوزه انرژی تجدیدپذیر، ایجاد ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی را غیرممکن توصیف و تاکید کرد این هدف بدون اصلاحات اساسی در سیاستگذاری، تامین مالی و مدیریت، قابل دستیابی نیست.
وعدههای بیپشتوانه؟
رئیسجمهور اخیرا بر لزوم ایجاد ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر برای رفع ناترازی برق کشور تاکید کرده است. به اعتقاد مسعود پزشکیان، این اقدام میتواند منجر به صرفهجویی در مصرف گاز و صادرات آن شود. با اینحال، این استاد دانشگاه صنعتی شریف، در گفتوگو با آوش، با اشاره به تجربیات ۲۰ سال اخیر، این هدف را غیرواقعبینانه توصیف کرد.
اورعی معتقد است: در برنامههای توسعهای گذشته، اهداف مشخصی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر تعیینشده بود اما به آنها عمل نشد. بهعنوانمثال، در برنامه پنجم توسعه، هدفگذاری ۵ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر تعیین شد، درحالیکه در برنامه ششم، سهم انرژی تجدیدپذیر به ۵ درصد ظرفیت نیروگاهی محدود شد. در برنامه هفتم توسعه نیز ارقام ۱۰ تا ۱۲ هزار مگاوات مطرح شده است.
مسابقه آمارهای غیرمستند
اورعی با اشاره به وعدههای مقامات، از آنچه که «مسابقه ارائه اعداد و ارقام» نامید، انتقاد کرد و گفت: در دولت سیزدهم، وعده ایجاد ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر داده شد اما شورای عالی انرژی از ۳۰ هزار مگاوات صحبت کرد. حتی در جلسه سران قوا، برخی از مسئولان پیشنهاد ساخت ۳۰۰ هزار مگاوات را مطرح کردند.
این کارشناس حوزه انرژی افزود: در بیش از دو دهه فعالیت در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، مجموع ظرفیت ایجاد شده در کشور تنها ۱۵۰۰ مگاوات بوده است. در چنین شرایطی، چگونه میتوان انتظار داشت که این عدد در مدت کوتاهی ۲۰ برابر شود؟
چالشهای اساسی در مسیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر
اورعی به مشکلات ساختاری و مدیریتی در مسیر توسعه نیروگاههای خورشیدی اشاره کرد و گفت: برای تحقق چنین اهدافی، باید تحولات اساسی در سیاستگذاری، تأمین مالی و مدیریت ایجاد شود. تغییر روشها، افزایش بهرهوری مالی و اصلاح مدیریت ازجمله گامهای ضروری است.
او تصریح کرد: در ۱۰ سال اخیر، شرایط اقتصادی کشور نهتنها بهبود نیافته، بلکه بدتر شده است. تحریمهای بینالمللی، کاهش درآمدهای نفتی و عدم سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید تجهیزات تجدیدپذیر، موانع اصلی این مسیر هستند. در حال حاضر، سهم تولید داخلی تجهیزات انرژی تجدیدپذیر تنها ۱۰ درصد است.
فقدان زیرساختهای صنعتی و اجرایی
اورعی در ادامه با انتقاد از عدم توسعه صنایع مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر گفت: در سالهای اخیر، صنعت ملی برای تولید تجهیزات نیروگاههای خورشیدی و بادی شکل نگرفته است. اگرچه میتوانستیم با حمایت از بخش خصوصی کارخانههای تولید دکل و پنلهای خورشیدی را توسعه دهیم، اما چنین اقداماتی صورت نگرفته است. کارخانههای موجود نیز ظرفیت تولید محدودی دارند و از عمق فناوری لازم برخوردار نیستند.
به گفته این استاد دانشگاه شریف، حتی در صورت تامین مالی و دسترسی به تجهیزات، مشکل فقدان تیمهای اجرایی مناسب همچنان باقی است. در حال حاضر، پیمانکاران و شرکتهای متخصص برای اجرای این پروژهها وجود ندارند. ساتبا (سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق) طی سالهای اخیر بهجای یک نهاد اجرایی فعال، به تبعیدگاهی برای نیروهای وزارت نیرو تبدیلشده و خروجی قابلتوجهی نداشته است.
دولت یا بخش خصوصی؟
اورعی تأکید کرد مسیر دولت برای اجرای این پروژهها اشتباه است. اگر دولت واقعاً قصد توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را دارد، باید به بخش خصوصی میدان دهد. بهجای آنکه خود اقدام به خرید تجهیزات و ساخت نیروگاه کند، میتوانست شرایطی فراهم کند که سرمایهگذاران بخش خصوصی وارد میدان شوند. در چنین شرایطی، امکان تحقق این هدف وجود داشت.
او در پایان گفت: دولت بهجای تسهیلگری، خود به بازیگر اصلی تبدیل شده است. ساتبا ۶۰۰ نقطه را جایابی کرده و قصد دارد ۱۸۰۰ مگاوات تجهیزات از چین وارد کند. این در حالی است که تجربه جهانی نشان میدهد که اجرای پروژهها توسط دولتها معمولاً پرهزینهتر، کندتر و با کیفیت پائینتر از بخش خصوصی انجام میشود. با چنین رویکردی، حتی ۵۰ سال دیگر هم نمیتوان به هدفگذاریهای اعلامشده دستیافت.