سخنگویی که سخنگویی بلد نیست
پاسخ اخیر ساعده سیما به انتقادهای علیرضا منصوریان، بار دیگر این پرسش اساسی را پیش کشید که جایگاه سخنگوی فعلی باشگاه استقلال در کجاست و آیا اساساً چنین فردی حق دارد مقابل بزرگی چون منصوریان زبان به کنایه بگشاید؟

علیرضا منصوریان فقط یک نام نیست؛ او سالها برای استقلال جنگیده، بازوبند کاپیتانی را بسته و با خون دل برای این باشگاه افتخارآفرینی کرده است. او بخشی از حافظه جمعی هواداران است. حال اینکه سخنگوی تازهواردی که تنها چند ماه است روی صندلی حساس سخنگویی نشسته، چنین پاسخی میدهد، چیزی جز بیاحترامی به تاریخ و بزرگان این تیم نیست.
خانم سیما اگر امروز در جایگاه سخنگویی استقلال نشسته، باید بداند 2-5-3 صرفاً یک سیستم تاکتیکی روی کاغذ نیست، بلکه بخشی از هویت و افتخارات باشگاه است. استقلال سالها با این سیستم و در دست مربیانی چون امیر قلعهنویی، منصور پورحیدری و حتی خود منصوریان جامهای بزرگی کسب کرده است. کسی که میخواهد درباره استقلال سخن بگوید، باید به این میراث واقف باشد و با احترام از آن یاد کند، نه آنکه با بیاطلاعی خود، ارزشها را زیر سؤال ببرد.
اصرار بر نگه داشتن یک سخنگو که هنوز اصول ابتدایی «سخن گفتن» و تعامل با رسانه را نمیداند، چیزی جز تضعیف وجهه باشگاه و بیاعتنایی به پیشکسوتان نیست. این انتخاب سفارشی، بهجای آنکه استقلال را قدرتمندتر کند، تنها باعث رنجش هواداران و بیاعتمادی بیشتر شده است.
باشگاه استقلال بیش از هر چیز نیازمند مدیرانی کاربلد و سخنگویانی مسلط است؛ افرادی که نهتنها فوتبال را بشناسند بلکه تاریخ و بزرگان این باشگاه را با گوشت و پوست حس کرده باشند. هر انتخابی غیر از این، در واقع توهین به پیشکسوتان، کارشناسان و تاریخ پرافتخار استقلال است.
هر کاربلد و ناکاربلدی میداند که سخنگو و روابط عمومی یک سازمان قالبا باید ویترین آن مجموعه باشد، آیا به اعتقاد شما ویترین باشگاه استقلال زیبنده این باشگاه است؟