به روز شده در
کد خبر: ۱۳۷۱۴

سیطره تاریخی ایران بر تجارت در خلیج فارس

روایتی از اقتدار، اسناد و نامی که با خون نوشته شد

قرن‌هاست که نقشه‌ها، اسناد تجاری و گزارش‌های بین‌المللی تنها یک نام را برای این پهنه آبی جنوب ایران ثبت کرده‌اند. خلیج فارس؛ نامی ریشه‌دار، انکارناپذیر و تثبیت‌شده در تاریخ تجارت در جهان است.

سیطره تاریخی ایران بر تجارت در خلیج فارس
گروه اقتصادی آوش-سهند اینانلو

خلیج فارس در طول تاریخ نه‌تنها یک گذرگاه آبی مهم، بلکه کانونی برای تجارت، دیپلماسی و تعاملات تمدنی بوده است. موقعیت جغرافیایی منحصر‌به‌فرد این پهنه آبی، ایران را به بازیگری کلیدی در مبادلات تجاری و راهبردی منطقه تبدیل کرده است.

از دوران باستان تا دوران معاصر، شواهد متعددی از سیطره اقتصادی، دریانوردی و حضور سازمان‌یافته ایران در این منطقه به‌جا مانده که در اسناد معتبر بین‌المللی، نقشه‌های تاریخی و منابع رسمی ثبت شده است.

در این گزارش، با استناد به منابع مستند و بین‌المللی، وجوه مختلف سلطه تاریخی ایران در تجارت خلیج فارس بررسی شده است. از نقشه‌های قرن شانزدهم تا اسناد سازمان ملل و قراردادهای استعماری قرن بیستم همگی نشانگر وجود این سیطره در اعصار مختلف است.

نکته مهم و مشترک در تمامی این منابع، استفاده از نام «Persian Gulf» یا «خلیج فارس» است که نه‌تنها به‌عنوان یک واژه جغرافیایی، بلکه به‌مثابه گواهی بر پیشینه تمدنی ایران در این منطقه به‌کار رفته است.

روزگار پرتغالی‌ها؛ تجارت زیر سایه‌ ایران

در سال ۱۵۰۷، آلبوکرک پرتغالی با کشتی‌های چوبی ساخت لیسبون و مادیرا از کانال موزامبیک گذشت. آمد تا قلعه‌ای بسازد و سودای راه‌اندازی برج و باروی بازرگانی را در سر داشت. اما خیلی زود فهمید بی‌اذن ایران که حاکم بلامنازع منطقه بود چنین امری ممکن نخواهد بود. البته که در نهایت آمدند، اما مهر تأیید را از دولت صفوی گرفتند.

در تمام قراردادهایی که بعدها با هلندی‌ها و انگلیسی‌ها هم بسته شد، یک نکته بدون تغییر وجود داشت؛ «خلیج‌فارس» نام این پهنه است.

همان‌طور که در آرشیوهای رسمی ایران‌چمبر (Iran Chamber, 2024) ثبت شده، همه طرف‌های غربی از Persian Gulf  استفاده کرده‌اند. نه از سر لطف، که از سر واقعیت روی زمین، همان‌گونه در تاریخ هم ثبت شده است.

زور استعمار هم به خلیج فارس نرسید

پائولو فورلان و پیترو کوپرا، پژوهشگران و نقشه‌کش‌های قرن ۱۶ وقتی نقش خاورماینه را روی کاغذ می‌کشیدند، خلیج‌فارس را با نام Golfo di Persia  مشخص کردند.

گاکومو گاستالدی که در نقشه‌هایش تیزبینی را با شاعرانگی آمیخته Sinus Persicus.  را برای خلیج فارس به ثبت رسانده است.

حتی زمانی که عثمانی‌ها سودای خلافت داشتند و انگلیسی‌ها از آبراه سوئز تا بمبئی را با خط‌کش استعماری خود رصد می‌کردند، خلیج‌فارس در نقشه‌ها فارس ماند. هرچه اسناد بیشتر تورق می‌شوند بیشتر به این نتیجه میتوان رسید که نام خلیج فارس مثل ریشه، به این بحر چسبیده است.

وقتی جهان سند صادر کرد؛ فقط  Persian Gulf

در سال‌های دهه ۸۰ میلادی، هیاهوی پان‌عربیسم بالا گرفت. عده‌ای خیال کردند می‌توانند تاریخ را با یک پروپاگاندای تغذیه شده از پول نورسیده نفت، پاک کنند.

اما سازمان ملل با استناد به اصول رسمی جغرافیایی، اسناد تاریخی و معتبری را منتشر کرد. در یادداشت شماره LA45.82 (۱۰ اوت ۱۹۸۴) و سند رسمی ST/CS/SER.A/29/Add.1 (۲۴ ژانویه ۱۹۹۲) آمده: Persian Gulf is the only valid geographical term. .

به زبان ساده، سازمان ملل اعلام کرد هر نام دیگر، جعلی است. نام‌هایی که برخی می‌کوشند با نفت و شعار جایگزین کنند در هیچ نهاد جهانی به رسمیت شناخته نشده است.

لوریمر و کتابی که دروغ‌گویان نمی‌خوانند

در دل آرشیو دولت بریتانیا، کتابی هست که هنوز هم مرجع کارشناسان نفت و امنیت دریایی است.  Gazetteer of the Persian Gulfجان گوردون لوریمر، کارگزار استعمار، این اثر را نوشت تا قدرت بریتانیا را مستند کند.

اما از قضا و کاملا ناخواسته، سند اقتدار ایران در منطقه را نوشت. از صفحات ابتدایی تا آخرین واژه، فقط یک نام برای آب‌های جنوبی ایران به کار رفته و آن هم نامی نیست جز؛  Persian Gulf .

در کنار آن، شرحی دقیق از بازرگانی، قبیله‌ها، بنادر و مسیرهای تجاری آمده که نشان می‌دهد ایران، نقش محوی و بی‌بدیلی در این منطقه داشته است.

پژوهشگر ایرانی و کالبدشکافی یک تجارت باستانی

تورج دریایی، استاد دانشگاه و محقق نام‌آشنای تاریخ باستان در مقاله‌ای با عنوان The Persian Gulf Trade in Late Antiquity نشان می‌دهد که تجارت از سیراف تا بین‌النهرین، با کشتی‌های ایرانی و نظارت شاهنشاهی ایران انجام می‌شد.

دریایی با استناد به متون ساسانی، نقش بنادری چون بوشهر، بندرعباس و قشم را در مسیر بازرگانی جهانی تحلیل می‌کند. مقاله او از معدود منابع آکادمیکی است که به وضوح نام Persian Gulf  را هم از نظر تاریخی و هم فرهنگی و حتی اقتصادی تثبیت می‌کند (Iran Chamber, 2024).

نام‌ها با خون نوشته می‌شوند، نه با بیانیه سیاسی

این خلیج، تنها آب و موج نیست. بلکه خاطره ملوانی است که شبانه فانوس روشن می‌کرد تا کشتی پارسیان به سلامت از تنگه عبور کند. اینجا میدان جنگ بود، میدان دادوستد بود، میدان ایستادگی بود.

نامش را نه شاهان و نه فاتحان که مردمش بر این آب‌ها نهاده‌اند. مردم نام‌ها را با شعر و خون و کار می‌نویسند، نه با شعار و تحریف و بیانیه سیاسی.

خلیج‌فارس در همه‌ نقشه‌ها، همه‌ اسناد، همه‌ قراردادهای نفتی، نظامی، بازرگانی و فرهنگی، تنها با یک نام آمده: Persian Gulf. نامی که نه‌تنها یک واژه، که تاریخ است.

نامی که نمی‌شود از آن فرار کرد، نمی‌شود با پول پاکش کرد، نمی‌شود با رسانه تحریفش کرد. تا زمانی که ماه در آب‌های خلیج‌فارس می‌افتد و پدربزرگ‌های بوشهری قصه‌هایشان را بازمی‌گویند؛ اینجا خلیج فارس خواهد ماند.

ارسال نظر

آخرین اخبار