ربودن دختر ۴ ساله به دلیل دلتنگی مادرانه
تحقیقات درباره ربایش دختر ۴ ساله در نارمک تهران ادامه دارد؛ مادر دلتنگ متهم است با اجیر کردن همسایه جوان و تهدید به قمهکشی، کودک را ربوده یا ماجرا ناشی از دلسوزی اشتباه بوده است.
تحقیقات درباره ربودن دختری چهارساله در شرق تهران ادامه دارد تا روشن شود که آیا این اقدام نتیجه دلتنگی مادر بوده یا موضوع تنها یک تصمیم احساسی اشتباه بوده است.
گزارش حادثه در نارمک
حدود یک هفته پیش پروندهای در شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران به رسیدگی قضایی بازپرس عظیم سهرابی سپرده شد. این پرونده به ربودن دختری چهارساله در یکی از خیابانهای شلوغ منطقه نارمک برمیگردد.
ظهر آن روز، زنی میانسال با صدایی لرزان و پر از اضطراب با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و اعلام کرد که «دختر چهارساله برادرم به سرقت رفته است». این زن توضیح داد که به عادت همیشه، مسئولیت بردن دخترک به مهدکودک را بهجای برادرش که مشغول کار بود، بر عهده داشت.
جزئیات حادثه از زبان خاله دختر
وی در ادامه گفت: «همانند روزهای گذشته، مهسا را برای بردن به مهد همراهی میکردم که ناگهان موتورسوار ناشناسی با صورت پوشیده به ما نزدیک شد. تلاش کرد دخترک را برباید و وقتی مقاومت کردم، قمهای درآورد و تهدید کرد. به دلیل ترس از آسیب به خودم یا کودک، ناچار شدم کودک را به او بسپارم. او سریعاً مهسا را سوار موتورکرد و از محل فرار کرد.»
پس از تماس خاله کودک، مأمورین پلیس به سرعت وارد عمل شدند. تیم تحقیقات، از طریق کلانتری محل جزئیات را دنبال کرد و با پیوستن پدر ۳۵ ساله کودک به تحقیقات، وی ابراز نگرانی شدید خود را بیان کرد و افزود: «پس از طلاق از همسرم در دو سال پیش، حضانت دخترم با من بوده و به دلیل رفتارهای غیرعادی مادرش، دیگر اجازهای برای دیدار با دخترمان نداشت.»
ردپای مادر مهسا در این اتفاق
با ثبت شکایت، بازپرس مسئول دستور داد که تصاویر دوربینهای نظارتی محل بررسی شوند. در این بررسی، تصاویری از یک مرد جوان با کلاه ایمنی و قمه به دست به دست آمد. در همین مرحله، مادر کودک که مشکوک به دست داشتن در این ماجرا بود، برای بازجویی احضار شد.
زن ۳۲ ساله ابتدا سکوت کرد اما بهمرور تحت فشار بازجوییها، اعتراف کرد که ماجرا نقشهای از پیش طراحی شده توسط خودش بوده است. او گفت: «شوهر سابقم اجازه ملاقات با فرزندم را نمیداد و مدتها بود که دلم برای مهسا تنگ شده بود. شبها از دلتنگی گریه میکردم و نمیتوانستم بیتفاوت بمانم.»
چگونگی طراحی نقشه
این مادر توضیح داد که از طریق تعقیب خواهرشوهر سابقش، مسیر مهدکودک دخترش را زیر نظر گرفته بود. همچنین وی با کمک یکی از همسایگان خود به نام امیر، پسری ۲۵ ساله، این نقشه را اجرا کرد. مادر مهسا افزود: «به او گفتم تنها میخواهم چند روز دخترم را نگه دارم و بعد او را به پدرش برمیگردانم. امیر دلش به حال من سوخت و قبول کرد کمک کند.»
در ادامه، مادر ناچار شد کودک را به همسر سابقش بازگرداند و امیر که به جرم آدمربایی متهم شد، مدتی فراری بود اما سرانجام خودش را به پلیس معرفی کرد. او در بازجویی گفت: «دلم برای این مادر بهخاطر دلتنگیهایش سوخت. فقط میخواستم که او بتواند مدتی فرزندش را ببیند و قصد بدی نداشتم.»
سرانجام تحقیقات
امیر که اکنون در بازداشت به سر میبرد، در پایان بازجویی ابراز ندامت کرد و گفت: «این کار اشتباه بزرگی بود و دیگر هرگز آن را تکرار نخواهم کرد.»
تحقیقات درباره این حادثه همچنان ادامه دارد تا مشخص شود آیا این روایت دقیقاً مطابق اظهارات متهمان پیش رفته یا هر نوع تبادلی مالی صورت گرفته است.
منبع: رکنا