رسمهای عجیب و کمتر دیدهشده ایرانیان در بلندترین شب سال
شب یلدا برای بیشتر ما با تصویر دورهمیهای خانوادگی، انار و هندوانه و فال حافظ گره خورده است. اما در گوشهوکنار ایران، مردم هر منطقه با توجه به اقلیم، شیوه زندگی و باورهای کهن خود، یلدا را به شکلی متفاوت و گاه شگفتانگیز برگزار می کنند.
شب یلدا اگرچه در کلیت خود آیینی مشترک میان ایرانیان است، اما در گوشهوکنار کشور، سنتها و رسمهای عجیب، کمتر شنیدهشده و گاه شگفتانگیزی وجود دارد که این شب را رنگوبویی متفاوت میدهد؛ رسمهایی که ریشه در اقلیم، باورهای محلی و سبک زندگی مردم هر منطقه دارد.

خراسان
در خراسان قدیم، رسمی به نام کفزنی یا کفچینی رواج داشته است. مردم با ریشه گیاهی خاصی کف درست میکردند و جوانترها هنگام همزدن کف، آرزو میکردند. باور بر این بود که اگر کف بهخوبی شکل بگیرد، سال آینده پربرکت خواهد بود. این رسم بیشتر جنبه آیینی و پیشگویی داشته تا صرفاً خوراکی.

آذربایجان
در برخی روستاهای آذربایجان، یلدا با رسم شالاندازی همراه بوده است. جوانان شبانه شال یا دستمالی را از پشتبام یا پنجره به داخل خانهها میانداختند و صاحبخانه درون آن هدیهای مثل میوه، شیرینی یا آجیل میگذاشت. این رسم نوعی شوخی آیینی، طلب برکت و گاه حتی نشانهای از علاقه پنهان جوانان به خانوادهای خاص بوده است.

گیلان و مازندران
در مناطق گیلان و مازندران، مردم باور داشتند که خوردن برخی خوراکیها در شب یلدا میتواند سرنوشت زمستان را تعیین کند. برای مثال خوردن از همه میوهها و مزهها (ترش، شیرین، شور) به این نیت انجام میشد که انسان در طول سال از بلا و کمبود در امان بماند. همچنین فالگیری با پوست پرتقال یا سیب از رسوم کمتر شناختهشده این مناطق بوده است.

کرمان
در کرمان، رسمی قدیمی وجود داشت که مردم شب یلدا را شب «چلهکُشی» مینامیدند. برخی خانوادهها معتقد بودند باید تا سپیدهدم بیدار بمانند تا «نحوست چله بزرگ» از خانه دور شود. در همین راستا، داستانهای ترسناک یا افسانههای محلی درباره دیو سرما و زمستان روایت میشد تا شب را بیدار بمانند.

مناطق بختیاری
در مناطق عشایری و بختیاری، یلدا بیشتر جنبه آیین بقا داشته است. آتش روشن میکردند، دور آن جمع میشدند و بزرگان ایل درباره زمستان پیش رو پیشبینی میکردند. اگر هوا صاف بود، آن را نشانه زمستانی سخت میدانستند و اگر ابری بود، نشانه برکت و بارش. این پیشبینیها برای کوچ و نگهداری دام اهمیت حیاتی داشت.
سیستان و بلوچستان
در برخی نقاط سیستان و بلوچستان نیز، باورهایی وجود داشت که شب یلدا زمان حضور نیروهای ناپیدا و ارواح است. به همین دلیل، کودکان را تنها نمیگذاشتند و چراغها تا صبح روشن میماند. این رسم، ترکیبی از ترس، احترام به طبیعت و تلاش برای حفظ امنیت خانواده بوده است.
این سنتهای گاه عجیب و کمتر شنیدهشده نشان میدهد که یلدا فقط یک شب جشن نیست، بلکه آیینهای از ترسها، امیدها، باورها و شیوه زیستن مردم در دل تاریخ است؛ شبی که در هر منطقه، روایت خاص خودش را دارد و همین تنوع، یلدا را زنده و ماندگار نگه داشته است.