به روز شده در
کد خبر: ۳۲۹۷۵

برسی زیر و بم سریال تاسیان

سریال تینا پاکروان به پایان رسید و در این مدت جدا از حواشی که داشت یکی از پر بیننده‌ترین‌ها بین سریال‌های نمایش خانگی به حساب می‌آمد.

برسی زیر و بم سریال تاسیان

سریال تاسیان دومین ساخته‌ی تینا پاکروان عزیز درباره‌ی وقایع پیش از انقلاب محسوب می‌شود، این ساخته‌ی انقلابی همانند سریال خاتون، روایت‌گر یک عشق نافرجام است که مسیر دشواری را برای رسیدن به یک‌دیگر طی می‌کنند.

این سریال  با سر و صداهای زیادی کار خودش را شروع کرد، قضیه از این قرار است، زمانی که تاسیان پخش خود را آغاز می‌کند، بعد از چند قسمت، به دلایل مختلفی توقیف می‌شود. شنیدن این خبر باعث شد تا خیلی‌ها که قسمت‌های ابتدایی سریال را تماشا نکرده بودند، برای اینکه به علت این ماجرا پی ببرند و بدانند که چرا سریال توقیف شده، به مخاطبان تاسیان اضافه شوند.

بعد از رفع توقیف، سریال تاسیان به مسیر خودش ادامه می‌دهد تا در قسمت ۲۳ به ایستگاه پایانی برسد. با تمام شدن سریال تصورات بینندگان نسبت به این اثر، دچار تغییر می‌شود. چرا که خیلی از سوال‌ها بی‌جواب ماندند و بیشتر پاسخ‌هایی که داده شد هم ‌ارتباطی با آن موضوع نداشت. شاید سریال تاسیان یک اثر پرمهره باشد اما سرنوشت سریال با مهره‌ها رقم نمی‌خورد، به همین خاطر خیلی از ساخته‌های این‌چنینی در انتها به مشکل برمی‌خورند چون این نوسینده‌ی داستان است که تعیین می‌کند که یک اثر چگونه کارش را شروع کند و به چه ترتیب به پایان برسد تا مخاطب از او راضی باشد.

این مطلب مقداری از داستان قسمت آخر سریال تاسیان را لو می‌دهد.

آیا واقعاً تاسیان این معنی را می‌دهد؟

نقد سریال تاسیان | گند زدن به همه چیز

موضوعی که دوست دارم نقد سریال تاسیان را با آن شروع کنم، نام سریال است. کسانی که تاسیان را تماشا کرده باشند، قطعاً از معنیِ این کلمه آگاه هستند، تاسیان در زبان گیلکی به معنای کسی است که درد، دوری و اندوه بسیاری از عشق کشیده است و به همین خاطر در بیشتر اوقات امکان دارد، سر همین مسئله جان خودش را از دست بدهد. تا اینجا هیج مشکلی وجود ندارد و همه چیز عادی است اما قسمت آخر تمام معنی لغوی این کلمه را نقض می‌کند. داستان این طور به اتمام می‌رسد که شیرین کشته می‌شود، معشوقه‌‌ی او امیر نیز باتوجه به نامی که برای سریال در نظر گرفته‌اند، می‌بایست از داغ این مرگ دیوانه شود و فراغ بسیاری بکشد اما چنین خبری نیست و او بلافاصله بعد از مرگ شیرین، می‌میرد.

مرگِ امیر، تمامی پیشینه‌ی این اثر را خراب می‌کند و سریال تبدیل به یک ساخته‌ی آبکی می‌شود. اگر خیلی روراست بخواهم صحبت کنم، قسمت آخر سریال تاسیان بدترین اپیزود این اثر است. در قسمت آخر شما شاهد این هستید که اتفاقات خیلی ساده درحال تمام شدن است و همه چیز خیلی عادی و به معنای واقعی کلمه آبکی درحال پیش رفتن هستند. داستان امیر و شیرین را کنار بگذاریم و به سراغ کارخانه‌ی آقای نجات برویم. کارخانه آتش گرفته اما خبری از آتش نیست، اگر در داستان این‌طور ذکر شده است که کارخانه باید آتش بگیرد، می‌بایست کل آن محوطه درگیرِ آتش باشد، اگر توانایی به آتش کشیدن را ندارید، حداقل با جلوه‌های ویژه آن را درست کنید نه اینکه تنها بخش کوچکی از آن را آتش بزنید.

تا اینجا دو مشکل خیلی سطحی و آبکیِ قسمت آخر سریال تاسیان را بررسی کردیم، دیگر اشکالی که این قسمت دارد، باز با کارخانه ارتباط دارد. زمانی که کارخانه مثلاً آتش گرفته است، چه نیازی به این بود که امیر خودش را به آقای نجات نشان دهد و بگوید که این‌ها کار من نیست. آقای نجات که امیر را ندیده بود و اصلاً نمی‌دانست که او در آنجا حضور دارد، پس چرا امیر خودش را جلوی ماشین او می‌اندازد و می‌گوید که من تقصیری ندارم. اگر تقصیری ندارد باید می‌رفت تا آقای نجات نیز انگشت اتهامش را به سمت او نمی‌برد. سریال تاسیان در قسمت آخر خودش هرچه کاشته بود را خراب کرد چون تمام اتفاقاتی که برای پایان در نظر گرفته بودند، کاملاً آبکی و سطحی است.

نقاط مثبت سریال تاسیان را بشناسیم

نقد سریال تاسیان | گند زدن به همه چیز

تنها پوئنِ مثبت قسمت آخر سریال، گذاشتن نام پرواز قوها برای آن است. قوها نماد عشق هستند به همین خاطر گذاشتن این اسم برای اپیزود آخر کاملاً منطقی است. قضیه‌ی این نام‌گذاری فقط مربوط به این داستان نمی‌شود، اگر به موسیقیِ سریال با صدای عیلرضا قربانی دقت کرده باشید، متوجه خواهید شد نام اثری که استاد قربانی خوانده‌اند، پرواز قوها است. این موسیقی در همان قسمت‌های ابتدایی پخش می‌شود، کَسی متوجه‌ی این موضوع نشده بود تا زمانی که قسمت آخر سریال پخش شد و همه چیز را آشکار کرد که می‌شد از پیش داستان را حدس زد.

صدای استاد قربانی نیازی به صحبت آنچنانی ندارد و آن را جز پوئن‌های مثبت سریال تاسیان کنار می‌گذاریم. دیگر بخشی که در این اثر موفق و چشم‌نواز عمل کرده‌، بازیگران سریال هستند. تک‌تک بازیگران تاسیان در نقش‌های خود عمل‌کرد قابل قبولی داشتند اما بازی این دو هنرمند نظر من را بیشتر از همه جلب کردند. بابک حمیدیان در نقش آقای نجات بسیار فوق‌العاده بازی می‌کند، او علاوه‌بر اینکه نقش یک پدر دلسوز را به درستی ایفا می‌کند، به همان اندازه از پس نقش یک فرد عاشق برآمده است. دیگر نقشی که بازی او خیلی دلنشین است و نسبت به دیگر کارهایش فرق دارد، کاراکتر سعید با بازی صابر ابر است، ایشان در این نقش به زیبایی هرچه تمام شخصیت یک فرد ساواکی را بدون کم‌ترین نقصی بازی می‌کند.

پرونده‌ی سریال تاسیان را در یک پاراگراف جمع کنیم، این اثر شروع بسیار خوبی داشت و توانست مخاطبان زیادی را به خود جذب کند اما نتوانست در این مسیر مستعد حرکت کند و بادوام باشد. سریال تقریباً از قسمت ۹ به بعد شروع به افت می‌کند و کم‌کم از آن هیجانش کاسته می‌شود تا با یک پایان بد، کار خودش را تمام کند. خیلی‌ها از خانوم پاکروان انتظار داشتند که این اثر نیز همانند سریال خاتون دلچسب‌تر باشد اما افسوس که اینطور نشد. این سریال پایانِ کارِ ایشان در این سبک نیست، چرا که یک سریال دیگر با چنین فضایی قرار است ساخته شود، امیداورم آن اثر‌ بتواند درپوشی‌بَر اتفاقات بد سریال تاسیان باشد.

منبع: مجله بازار

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار