نتانیاهو به بنبست رسید؛ ارتش اسرائیل در برابر مقاومت شکست خورده است
عبدالباری عطوان نوشت ارتش رژیم صهیونیستی در غزه شکست خورده و مقاومت فلسطین به مرحلهای از برتری راهبردی و نظامی رسیده است.

عبدالباری عطوان تحلیلگر برجسته عرب در یادداشتی نوشت: کابینه اشغالگر صهیونیستی در حال تجربه یک سوگ بیسابقه است، زیرا ارتشی که ادعا میکند قویترین ارتش جهان است، در نوار غزه در برابر مردان مقاومت که قدرتشان روزبهروز بیشتر میشود و موفقیت عملیاتهای کیفیشان با افزایش تلفات در میان افسران و سربازان صهیونیست همراه است، از شکستی به شکست دیگر میرسد. تا جایی که تنها در سه روز، پیش از عید قربان، در جریان آن و پس از آن، بیش از هفت نظامی صهیونیستی کشته شدهاند.
وقتی متکبر بنیامین نتانیاهو اعتراف میکند که روز جمعه، که طی آن چندین نظامی صهیونیست کشته و زخمی شدند ـ «روز غمانگیزی» بوده است، و «یسرائیل کاتس» وزیر جنگش میگوید: «کلمهای برای بیان میزان این خسارت نمییابم و برای زخمیها آرزوی سلامتی میکنم»، و بالاتر از آن، «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی که از همه بیشتر متأثر است، تصریح میکند: «بهای این جنگ بسیار بالاست و اکنون زمان غم و اندوه بزرگی است»؛ همه اینها بهصورت فردی و جمعی به این معناست که پروژه صهیونیستی، که با جنگ نابودی و پاکسازی قومی به اوج جنایت و وحشیگری رسیده بود، اکنون در مسیر شکست قرار دارد و به بزرگترین «مجلس سوگواری» در تاریخ معاصر تبدیل شده است.
نتانیاهو که بیش از ۶۰۰ روز به شهرکنشینان وعده «پیروزی برقآسا» بر مقاومت در نوار غزه، بهویژه گردانهای القسام را داده بود و به همین دلیل هرگونه توافق برای توقف جنگ را رد میکرد، اکنون بهتدریج و بهروشنی به شکست اعتراف میکند. چهره برافروخته او این روزها مؤید این واقعیت است.
اهمیت این تغییر بزرگ، پیش از هر چیز به خون پاک شهدا، سپس به صبر و استقامت خانوادههای آنان و در نهایت به گردانهای القسام، سرایا القدس و نیروهای مقاومت بازمیگردد؛ آنها با رهبری پیشرفته، صبر مثالزدنی و تواناییهای خیرهکننده، دشمن را از نظر انسانی، روانی و سیاسی فرسوده کردهاند.
نتانیاهو گمان میکرد با استفاده از شدیدترین روشهای کشتار، ویرانی، نسلکشی و گرسنگی میتواند مقاومت و پشتیبانی مردمیاش را در هم بشکند و آنها را وادار به تسلیم، کنار گذاشتن سلاح و ترک نوار غزه کند. اما این محاسبه بهشدت شکست خورد و نتیجهای معکوس داشت. همین امر درباره فشار بر واسطههای عربی نیز صادق است؛ واسطههایی که به ابزارهایی برای پنهانسازی جنایت و مرگ یا حتی تحمیل تسلیم به مجاهدان در میدان جنگ تبدیل شدهاند.
چه کسی تصور میکرد مقاومت، گردانهای القسام و القدس پس از بیش از یک سال و نیم، به چنین سطحی از قدرت، دقت و زیرکی نظامی برسند و ارتش اشغالگر را اینگونه به شکست و تحقیر بکشانند؟ چه کسی انتظار داشت، با وجود قطع کمکهای خارجی، بسته بودن گذرگاههای زمینی و دریایی، و حتی توطئه برخی کشورهای عربی علیه مردم غزه، تعداد تلفات صهیونیستها همچنان رو به افزایش باشد، در حالیکه همین کشورها تجهیزات و غذا در اختیار دشمن قرار میدهند اما مردم خود در کرانه باختری و غزه را از ابتداییترین مایحتاج محروم میکنند؟
استراتژی کمینگاهها، نحوه چیدمان آنها، تلههای انفجاری و کشاندن سربازان دشمن به دامها، یک نوآوری نظامی از سوی مردان مقاومت و رهبران قدرتمند آنان است؛ نوآوریای که آکادمیهای نظامی جهان، بهویژه غرب، را شگفتزده کرده است. اصلاً بعید نیست همین آکادمیها روزی کتابهایی با عنوان «نظریه یحیی سنوار»، «مهندسی محمد ضیف» یا «خلاقیت محمد شبانه» بنویسند.
یکی دیگر از نوآوریهای تعیینکننده مقاومت، شبکه تونلهاست؛ تونلهایی که بیش از ۵۰۰ کیلومتر در نوار غزه امتداد یافتهاند. تا امروز، ارتش صهیونیستی با وجود برخورداری از پیشرفتهترین تجهیزات ردیابی، شنود و تصویربرداری، نتوانسته به اسرار این تونلها پی ببرد یا به اسیران در اعماق آنها دست یابد.
نمونه شگفتآور دیگر، ساخت پهپادهایی است که تجمع نیروهای دشمن در محله الشجاعیه واقع در شرق غزه را هدف قرار دادند و چندین کشته و زخمی برجای گذاشتند. طراحی این پهپاد، تجهیز آن به دستگاههای پیشرفته هدایتپذیر، و شلیک از زیر آوارها با دقتی خارقالعاده، گویای دستاوردی است که حتی قدرتهای بزرگ جهانی به آن نرسیدهاند.
عطوان در پایان یادداشت خود با اشاره به سخنان اخیر «ابوعبیده» سخنگوی گردانهای القسام که گفته بود: «تلفات ارتش اسرائیل در خانیونس و جبالیا تنها نمونهای از عملیاتهای کیفی آینده است»، نوشت: بنابراین، نتانیاهو، کاتس و هرتزوگ باید خود را برای آغاز مجالس سوگواری بیشتر آماده کنند.