فصل میوه چینی اردوغان
سالی که گذشت برای رجب طیب اردوغان سال برداشت کاشتههای یک سال قبلش بود.

رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، بیش از یک دهه در تلاش است پایههای آنچه که باید آن را نوعثمانیسم نامید، بنا نهد. او به همین منظور دکترین تنش صفر با همسایگان را، که مبدع آن احمد داووداوغلو، وزیر خارجه وقت ترکیه بود، همچون خود او کنار گذاشت و اندکی بعد از آغاز بحران داخلی در سوریه روابط با بشار اسد را به صفر رساند و وارد تنشهایی جدی با دمشق شد.
در واقع اردوغان با درس گرفتن از دلایل فروپاشی سریع اخوانالمسلمین در مصر و منطقه که شامل سوء مدیریت سیاسی بود، روش خود را تغییر داد و سیاستی عملگرایانه را در پیش گرفت.
بازی ترکیه در زمین سوریه
ترکیه با اتخاذ سیاست عملگرایانه، حمایت از گروههایی مانند تحریرالشام را آغاز کرد. علاوه بر این ارتش ترکیه تحت رهبری و فرمان او بارها تا عمق خاک سوریه پیشروی کرد و با وجود مخالفتهای دمشق سالها در بیش از 120 کیلومتر از نوار مرزی شمال سوریه تا عمق چند کیلومتری، که در برخی مناطق به 30 کیلومتر هم میرسید، مستقر شد. ارتش ترکیه همچنین دست به حملات پراکنده علیه کردهای سوریه میزد که هرچند آنها هم مخالف بشار اسد بودند اما کُرد بودن آنها و روابطی که با کردهای ترکیه داشتند، باعث میشد آنکارا اعتمادی به آنان نداشته باشد.
ترکیه در کنار این اقدامات چهره دیگری از خود را نیز به نمایش گذاشت و با تلاش برای میانجیگریها و از جمله میزبانی نشستهای آستانه تصویر یک قدرت تثبیت کننده در منطقه را از آنکارا به جهان مخابره کرد. اما واقعیت آن بود که هدف اصلی سران این کشور از این اقدامات، کسب نفوذ بلندمدت در منطقه بود. با توجه به همین هدفگذاری بود که سوریه درگیر در بحران داخلی، میتوانست مناسبترین مکان برای دستیابی به چنین هدفی باشد.
اردوغان اکنون بعد از یک دهه هزینههای اقتصادی، سیاسی و داخلی برای رسیدن به اهداف خود بعد از حمایتها از تحریرالشام و فراهم آوردن سقوط بشار اسد، در حال بازطراحی آینده کشورش است.
اتحاد اردوغان با هیئت تحریرالشام، که اکنون نیروی مسلط در دمشق است، نشاندهنده توانایی او در مدیریت چالشهای ایدئولوژیک و استراتژیک است. در حال حاضر اهداف ترکیه در سوریه روشن است. اول اردوغان قصد دارد نارضایتی داخلی را با تسهیل بازگشت میلیونها پناهجوی سوری کاهش دهد. دوم آنکارا نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها را تهدیدی وجودی میداند و به دنبال از بین بردن خودمختاری آنها در شمال شرقی سوریه است. سوم با حمایت از هیئت تحریرالشام و تعامل با قبایل عرب، میتواند یک سوریه باثبات پس از اسد را تضمین کند که با منافع آنکارا همسو باشد.
در بین این سه هدف، دومین آنها همین چند روز پیش با امضای توافقنامهای بین مظلوم عبدی، رهبر کردهای سوری و ابومحمد جولانی، رئیس دولت موقت سوریه، به دست آمد. بر مبنای این توافق کردهای سوریه از امیال خود برای تشکیل دولتی خودمختار دست بر میدارند و تحت حاکمیت دولت مرکزی دمشق قرار خواهند گرفت. آنها همچنین توان اداری، اجرایی و نظامی خود را تحت این حاکمیت قرار خواهند داد. همچنین کردهای سوریه متعهد شدهاند با بقایای بشار اسد مبارزه کرده و آرامش را به سوریه بازگردانند. بنابراین ترکیه احتمالا و حداقل فعلا نگرانی چندانی بابت کردهای سوریه نخواهد داشت بویژه که اواسط اسفند ماه، عبدالله اوجالان، رهبر در تبعید کردهای پکک (حزب کارگران کردستان ترکیه) در نامهای از اعضای حزب خود خواست، سلاحها را بر زمین بگذارند. درخواستی که میتواند به چند دهه درگیریها بین کردهای ترکیه و دولت این کشور پایان دهد.
ورود به عرصه آفریقا
ترکیه و به عبارتی اردوغان جدا از دنبال کردن اهداف در خاورمیانه، میدان جدید رقابت بین بزرگان را نیز فراموش نکرده و همگام با آمریکا، چین و روسیه در تکاپو است جای پای خود را در آفریقا نیز باز کند. ترکیه در دو کشور لیبی و سومالی پایگاه نظامی ایجاد کرده و با ارسال برخی کمکهای مالی و بهداشتی به کشورهایی مانند نیجر، سومالی و بورکینافاسو در تلاش است پایگاه اجتماعی و سیاسی قدرتمندی نیز برای خود در این کشورها بنا کند.
همچنین در جهانی که درگیر بحرانهای اقتصادی است، ترکیه با توجه به نیازهای کشورهای افریقایی سلاح به آنها میفروشد و از این طریق، نه فقط آنها را نیازمند پهپادهای بیرفدار و آکینجی خود میکند که بخشی از درآمد کشور خود را نیز از این طریق به دست میآورد.
چالشهای پیش روی آنکارا
اگرچه نفوذ ترکیه در حال افزایش است اما آینده این کشور همچنان با چالشهایی برای آن همراه است خصوصا در روزهای اخیر که با بازداشت «اکرم امام اوغلو»، شهردار استانبول، موجی از اعتراضات را در پی داشت. در سوریه وعدههای هیئت تحریرالشام درباره شمولگرایی و وحدت با تردید مواجه است. علاوه بر این حمایت اردوغان از یک دولت اسلامگرا نگرانیهایی را درباره ثبات بلندمدت و مشروعیت بینالمللی ایجاد کرده است.
البته موفقیت اردوغان در سوریه پیامدهای گستردهای برای منطقه دارد. عقبنشینی روسیه از سوریه، که به دلیل جنگ در اوکراین تضعیف شده و روابط پرتنش با ارمنستان نشاندهنده تغییری در توازن قدرت منطقهای است.
رئیسجمهور ترکیه پس از سالها انتقاد از سیاستش در قبال سوریه، اکنون میتواند تیرهای پرتاب شده از سوی منتفدانش را خنثی کند، مخالفانش را به سکوت وادارد و حمایت ملیگرایان را جلب کند. چشمانداز همکاری مجدد با ایالات متحده، بهویژه در شرایطی که دولت جدید واشنگتن به رهبری دونالد ترامپ تمایلی به درگیریهای جدید در خاورمیانه ندارد، بُعد دیگری به محاسبات استراتژیک اردوغان اضافه میکند. با این حال، خطرات همچنان در کمین ترکیه خواهد بود.