به روز شده در
کد خبر: ۲۱۸۵۴

حماقت جنگ با ایران

کریس هجز روزنامه‌نگار - نویسنده و تحلیلگر باسابقه آمریکایی

حماقت جنگ با ایران

سیاستمداران نومحافظه‌کار آمریکایی که جنگ‌های فاجعه‌بار افغانستان، عراق، سوریه و لیبی را طراحی کردند — بی‌آنکه هرگز پاسخگوی نابودی ۸ تریلیون دلار از مالیات‌دهندگان آمریکایی و ۶۹ میلیارد دلار هزینه در اوکراین شوند — اکنون در آستانه آن‌اند که ایالات متحده را وارد فاجعه‌ای دیگر در ایران کنند.

اما ایران نه عراق است، نه افغانستان، نه لبنان، نه لیبی، نه سوریه و نه یمن. ایران هفدهمین کشور بزرگ جهان است با وسعتی معادل اروپای غربی و جمعیتی نزدیک به ۹۰ میلیون نفر — ده برابر اسرائیل. توان نظامی ایران، همراه با اتحادش با چین و روسیه، از آن دشمنی قدرتمند می‌سازد.

امروز ایران در پاسخ به حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای و ترور چندین فرمانده نظامی و دانشمند هسته‌ای خود، حملات تلافی‌جویانه‌ای علیه اسرائیل آغاز کرد. انفجارهایی متعدد در تل‌آویو و اورشلیم گزارش شده و فیلم‌هایی از اصابت موشک به مناطق مختلف از جمله یک انفجار بزرگ در تل‌آویو منتشر شده است. یکی از مقامات ارشد ایرانی به خبرگزاری رویترز گفت: «انتقام ما تازه آغاز شده و اسرائیل بهای سنگینی خواهد پرداخت... هیچ نقطه‌ای در اسرائیل امن نخواهد بود.»

آلیستر کروک، دیپلمات و عضو پیشین سازمان اطلاعاتی بریتانیا (MI6)، در گفت‌وگویی با من اظهار داشت که نومحافظه‌کاران «فکر می‌کنند جنگ با ایران آسان خواهد بود. آنها می‌خواهند اقتدار و رهبری آمریکا را احیا کنند و گمان می‌کنند هر از چند گاهی باید کشوری را به دیوار بکوبند تا قدرت خود را نشان دهند.» به گفته او، این جریان در پی خلق واقعیتی بر زمین است که آمریکا را ناگزیر به جنگ با ایران بکشاند.

گرچه نیروی هوایی ایران به علت فرسودگی بخشی از ناوگان خود چندان قوی نیست، اما ایران به سامانه‌های دفاع هوایی روسی، موشک‌های ضد کشتی چینی، مین‌های دریایی و توپخانه ساحلی مجهز است و می‌تواند تنگه هرمز را ببندد؛ مسیری که ۲۰ درصد نفت جهان از آن عبور می‌کند و بسته شدنش می‌تواند قیمت نفت را چند برابر کرده و اقتصاد جهان را به بحران بکشاند. ایران همچنین زرادخانه‌ای عظیم از موشک‌های بالستیک در اختیار دارد که می‌تواند اسرائیل و پایگاه‌های آمریکا را هدف قرار دهد.

جان میرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو و فارغ‌التحصیل آکادمی نظامی وست پوینت، در گفتگو با من تأکید کرد که «اسرائیل توان ایستادگی در برابر حمله موشکی ایران را ندارد.» او همچنین خاطرنشان کرد که اسرائیل برای تداوم این درگیری‌ها شدیداً به حمایت آمریکا وابسته است.

رهبری اسرائیل و نومحافظه‌کاران آمریکایی بر این باورند که می‌توانند با نیروی نظامی برنامه هسته‌ای ایران را نابود و حکومت آن را سرنگون کرده و رژیمی دست‌نشانده بر سر کار آورند؛ همان رویایی که در افغانستان، عراق، سوریه و لیبی نیز دنبال کردند و به شکست انجامید.

در عین حال، اسرائیل به دنبال آن است که با گسترش دامنه جنگ، افکار عمومی را از کشتار در غزه و روند تشدید پاکسازی قومی در کرانه باختری منحرف کند. قطع کامل اینترنت در غزه و محاصره کامل کرانه باختری بخشی از همین راهبرد است.

همزمان با افزایش تلفات انسانی و منطقه‌ای شدن جنگ، ایران می‌تواند از ظرفیت‌های مذهبی خود در میان شیعیان منطقه بهره ببرد؛ از شیعیان عربستان سعودی و بحرین گرفته تا عراق و پاکستان. حکومت عراق که تحت سلطه شیعیان است، در چنین شرایطی با ایران همراه خواهد شد. یمن نیز به عملیات پهپادی علیه اسرائیل و مختل‌سازی حمل‌ونقل دریایی در دریای سرخ ادامه خواهد داد و حزب‌الله لبنان نیز علی‌رغم ضرباتی که دیده، دوباره به میدان بازخواهد گشت.

در صورت ادامه درگیری، احتمال کشیده شدن جنگ به درون خاک آمریکا نیز منتفی نیست؛ هم به شکل حملات تروریستی به پایگاه‌های آمریکا در منطقه و حتی در داخل خاک این کشور و هم به شکل عملیات خرابکارانه علیه تأسیسات نفتی خلیج فارس.

با ادامه این مسیر، خطر دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای نیز افزایش می‌یابد و در نتیجه کشورهایی همچون عربستان، ترکیه، عراق و مصر نیز در صف هسته‌ای شدن قرار خواهند گرفت و تمامی تلاش‌ها برای جلوگیری از اشاعه سلاح هسته‌ای در خاورمیانه از بین خواهد رفت.

به گفته میرشایمر، جنگ با ایران همچنین اتحاد چهارگانه ایران، روسیه، چین و کره شمالی را تقویت خواهد کرد و بیش از پیش منافع راهبردی آمریکا را تهدید می‌کند. اگر جنگ تشدید شود، حتی احتمال دخالت نظامی روسیه نیز وجود دارد.

برای در هم شکستن ایران، صرفاً بمباران هوایی کفایت نخواهد کرد؛ بلکه به اعزام احتمالی یک میلیون نیروی زمینی آمریکا برای اشغال ایران نیاز خواهد بود؛ سناریویی که می‌تواند به شکستی مشابه آنچه در عراق و افغانستان رخ داد، منجر شود.

در نهایت باید پرسید: چرا اصلاً جنگ؟ چرا توافق هسته‌ای را که ایران به آن پایبند بود، کنار گذاشتیم؟ چرا دولتی را که دشمن طالبان و گروه‌های افراطی مانند داعش و القاعده است، شیطانی می‌کنیم و منطقه را بیش از این بی‌ثبات می‌سازیم؟

ژنرال‌ها، سیاستمداران، نومحافظه‌کاران، کارخانه‌های تسلیحاتی و لابی‌های اسرائیلی نمی‌خواهند مسئولیت فجایع دو دهه گذشته را بپذیرند؛ آنها به یک قربانی نیاز دارند و آن قربانی، ایران است. سقوط دولت‌ها در عراق، سوریه، لیبی و افغانستان و ظهور گروه‌های تروریستی نتیجه مداخلات خود آنهاست؛ اما می‌خواهند تقصیر را به گردن دیگران بیندازند.

قوانین بین‌المللی و حقوق ۹۰ میلیون ایرانی نیز همچون حقوق مردم افغانستان، عراق، لیبی، یمن و سوریه نادیده گرفته می‌شود. مردم ایران، فارغ از نگاه‌شان به حکومت خود، آمریکا را متجاوز و اشغالگر می‌دانند. آنان در برابر هرگونه حمله‌ای مقاومت خواهند کرد؛ و هزینه آن را هم ما و هم اسرائیل خواهیم پرداخت.

ترجمه: سیدصادق حسینی 

ارسال نظر

آخرین اخبار