مکانیسم ماشه یا شلیک به پیکر دیپلماسی؟
پس از اقدامات ضدایرانی سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس اکنون نوبت به اتریش و فنلاند رسیده تا با بازی در همین زمین تهران را متهم به دروغگویی و جاسوسی کنند این در حالی است که این اقدامات در میانه مذاکرات ایران و آمریکا مخرب تلقی میشوند.

در چند روز گذشته ابتدا اتریش در گزارشی مدعی شد، جمهوری اسلامی ایران با وجود مذاکرات با آمریکا همچنان در حال پیشبرد فعالیتهای هستهای خود است گزارشی که تهران آن را کذب خواند و در همین ارتباط سفیر این کشور را فراخواند و به او تذکرات لازم را داد و با کذب خواندن گزارش این کشور، چنین اقداماتی را موجب بیاعتبارسازی آژانس بینالمللی انرژی اتمی دانست.
پس از اتریش بنا بر اطلاعاتی که سایت هلسینکی نیوز منتشر کرد، فنلاند نیز وارد عمل شد و در گزارشی به نقل از سازمان اطلاعات این کشور مدعی شد ایران در حال جاسوسی در این کشور است. این اتهام برای نخستین بار است که از سوی فنلاند متوجه ایران میشود.
هممسیری با تروئیکا
به اعتقاد ناظران نباید اقدام این دو کشور را جدا از آنچه که سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس معروف به تروئیکا یا E3 علیه ایران انجام میدهند، دانست. این سه کشور اروپایی که اکنون دو کشور اتریش و فنلاند نیز به آنها اضافه شدهاند در شرایطی ایران را تهدید به فعال کردن اسنپ بک (مکانیسم ماشه) و فشارهای مختلف میکنند که خود بخوبی میدانند این اقدام میتواند روند مذاکرات ایران و آمریکا را تخریب کند.
این اقدامات در حالی است که الدر ممدوف، تحلیلگر و نویسنده، معتقد است اروپا نباید در مسیری که تلاشها برای مذاکره با ایران را تخریب میکند، گام بردارد. زیرا تجربه تاریخی نشان داده ایران هربار که تحت فشار قرار میگیرد برخلاف تصوری غربی که میپندارد به این ترتیب دست از فعالیتهای هستهای خود خواهد کشید فعالیت خود را بیشتر میکند. به همین دلیل هم هست که ایران اکنون از غنیسازی 3.67 درصد که مورد تائید برجام بود به غنیسازی 60 درصد رسیده است.
اکنون نیز تهران از آن مسیر دور نشده است. یکی از مسائلی که ایران بر آن تأکید ویژه دارد این است که حاضر نخواهد بود از حق غنیسازی به طور کامل دست بکشد. در نشستی که اخیرا در ایران تحت عنوان «مجمع گفتوگوی تهران» برگزار شد بحثها و بررسیهای بسیاری درباره مواضع احتمالی این کشور مطرح شد.
اشتباه اروپا در فشار بر ایران
بر اساس طرحهایی که اکنون برای دستیابی به توافقی بین ایران و آمریکا مطرح میشود، تهران و واشنگتن چند راه را پیشروی خود میبینند. نخست کاهش غنیسازی تا 3.67 درصد است و پس از آن نیز طرحهایی مانند توقف موقت غنیسازی، کنسرسیوم هستهای و اجازه دادن به بازرسان بینالمللی برای ورود به تأسیسات هستهای ایران از طرحهایی هستند که ایران میتواند آنها را بپذیرد.
الدر ممدوف، نویسنده، این تحلیل سپس نتیجه گرفته است که باتوجه به خوشبینیهایی که مطرح شده مشخص است راه دیپلماسی باز بوده بنابراین تهدیدهایی که اروپاییها درباره فعال کردن مکانیسم ماشه مطرح میکنند، میتواند بیش از آنکه راهکاری مفید و موثر تلقی شود راهکاری مخرب باشد زیرا تهران از هم اکنون هشدار داده است که اگر این اتفاق رخ دهد، «عواقب سختی» برای آن در نظر خواهد گرفت. در صدر این موارد خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای قرار دارد سناریویی که نظارت بینالمللی بر برنامه ایران را از بین میبرد. این اقدام باعث تضعیف دولت میانهرو فعلی و قدرتگیری تندروها خواهد شد. این چیزی است که اروپا پیشتر نیز پس از فروپاشی برجام در پایان ریاست جمهوری عملگرای روحانی (۲۰۱۷-۲۰۲۱) تجربه کرد و دید که چگونه تندروها دوباره خود را نشان دادند و از قضا سیاستهایی را که سه کشور اروپایی دوست ندارند - یعنی سرعت بخشیدن به غنیسازی، تعمیق روابط با روسیه و تشدید فشارها در داخل – را در پیش گرفتند.
به همین دلیل است که تهدید سه کشور اروپایی به بازگشت تحریمها نه تنها غیرمنطقی که ویرانگر است. اروپا که در حال حاضر با جنگ اوکراین دست و پنجه نرم میکند دیگر به سختی میتواند بحران قابل اجتناب دیگری را تحمل کند. بنابراین اگر سه کشور اروپایی نمیتوانند به مذاکرات ایران و آمریکا کمک کنند حداقل باید از تضعیف فعال آنها خودداری کنند.