نه فراموشی، نه بیتفاوتی
انفجار در بندر شهید رجایی، موجی از ترس و اندوه در دل مردم ایجاد کرد. این حادثه آسیبهای روانی گستردهای بر جای گذاشته که نیازمند حمایتهای بلندمدت است.

انفجار بندر شهید رجایی نه تنها یک حادثه تلخ در سطح ملی را رقم زد و خسارتهای مالی و جانی زیادی را سبب شد بلکه انفجاری در روان جمعی ایجاد کرد؛ این حادثه امواجی از اضطراب، ترس و اندوه را به همراه داشت که از دل خانوادههای داغدار فراتر رفته و بر زندگی روزمره مردم تأثیر گذاشته است.
آوش در گفتگو با ایمان سرورپور، روانشناس، ابعاد آسیبهای روانی این حادثه را بررسی کرده است:
تأثیرات اولیه این حادثه بر سلامت روان مردم بندر عباس چگونه بوده است؟
وقتی یک حادثه در روان جمعی اتفاق میافتد، مثل یک انفجار، این حادثه در سیستم فردی هم بازتاب پیدا میکند. فرد ممکن است دچار ترس شود که مبادا این اتفاق دوباره تکرار شود. در خانوادهها نیز صحبت از دست دادن عزیزان یا آسیبهای اقتصادی مطرح میشود. به هر حال این حادثه بر روان انسانها و تصمیمات و تفکراتشان تأثیر میگذارد. اینجاست که باید با تمام توان به کمک دوستان آسیبدیده در بندرعباس برویم و به سلامت روان آنها کمک کنیم؛ چه مسئولان و چه مردم.
افرادی که در چنین حوادثی آسیب میبینند، معمولاً چه واکنشهای روانی نشان میدهند؟
کسانی که مستقیما در حادثهای عزیز یا دارایی از دست دادهاند، دچار تروماهای شدید میشوند. حتی کسانی که غیرمستقیم درگیر شدهاند نیز تحت تأثیر قرار میگیرند. مثل سنگی که در آب افتاده و موج ایجاد میکند؛ موج اولیه قویتر است و با فاصله آرامتر میشود اما همچنان وجود دارد. بنابراین این حادثه به نوعی زندگی همه را خدشهدار میکند و بر فعالیتهای روزمره افراد اثر میگذارد. به همین دلیل باید یک همت جمعی شکل بگیرد تا دوستانمان در بندرعباس بتوانند به زندگی عادی بازگردند.
آیا احساس اضطراب، افسردگی یا استرس پس از حادثه در افراد افزایش مییابد؟ این تأثیرات تا چه مدت ممکن است ادامه پیدا کنند؟
قطعاً اضطراب افزایش پیدا میکند؛ حادثه تازه است و عبور از محل انفجار، ترس را زنده میکند، مثل کسانی که دوران جنگ را تجربه کردهاند ، با صدای ترقه تمام خاطراتشان زنده میشود. میزان استرس و افسردگی بالا میرود و اینجاست که نیاز به حمایت وجود دارد؛ چون اینجا فقط بحث مالی مطرح نیست، بلکه اثرات روانی بر فرد اهمیت بیشتری دارد.
روانشناسان چگونه میتوانند به آسیبدیدگان کمک کنند؟ آیا روشهای درمانی خاصی وجود دارد؟
این فقط کار روانشناسان نیست. باید همانند یک تیم فوتبال، که برای زدن یک گل همه تلاش میکنند، عمل کنیم. مهمترین اقدامها، آرام کردن وضعیت، جبران خسارت و گفتگو با بازماندگان است پس از آن، روانشناسان وارد عمل میشوند؛ هم روانشناسی سازمانی برای گروههای بزرگتر و هم درمان فردی برای کسانی که آسیب شدیدتری دیدهاند. گاهی زخمها قابل مشاهده نیستند و درونی هستند. کارهای روانی و اجتماعی میتواند به ترمیم این زخمها کمک کند.
چه توصیهای برای خانوادههایی که با شوک و ترس پس از حادثه مواجه شدهاند دارید؟
قبل از هر چیزی باید بگوئیم توصیه به خود بازماندگان درست نیست؛ بلکه توصیه باید به مردم و مسئولان باشد. باید به بازماندگان اجازه داد سوگواری کنند. متأسفانه در جامعه ما این تصور وجود دارد که باید زودتر حال افراد را خوب کنیم، در حالی که باید به آنها فرصت دهیم روند طبیعی سوگ را طی کنند. فراموشی سریع، آسیبزننده است. حمایت و همدردی واقعی نیاز است، نه فراموشی و بیتفاوتی.
آیا حادثهای مانند انفجار در بندرعباس میتواند تأثیرات جمعی بر سلامت روان جامعه داشته باشد؟
بله، قطعاً. تصور کنید به فرزندتان قول یک دوچرخه میدهید اما پس از مدتی به وعده خود عمل نمیکنید، این عدم تحقق وعده، باعث بیاعتمادی و افسردگی میشود. در سطح کلان هم همین است؛ وقتی مردم مدام وعدههای بیسرانجام میشنوند، انگیزه و اعتماد خود را از دست میدهند. حادثه بندرعباس خود به تنهایی تلخ بود اما بیتوجهی به جبران خسارتها، این تلخی را عمیقتر میکند. وقتی مسئولان حرفهای ناامیدکننده میزنند یا بیتفاوتی نشان میدهند، جوانان باورشان به آینده را از دست میدهند و این، خود یک انفجار روانی دیگر است.
چگونه میتوان حمایت اجتماعی و روانی در سطح ملی را تقویت کرد؟
نباید این حمایتها مقطعی باشد، مثلاً اگر به خانوادهای قول واریز کمک مالی ماهیانه داده میشود، باید این کمک استمرار داشته باشد. قطع ناگهانی این کمک، ضربه روانی شدیدتری ایجاد میکند. وظیفه مسئولان نه تنها حمایت کوتاهمدت بلکه پرداختن به زیرساختها برای جلوگیری از حوادث بعدی است. دلجویی، جبران خسارتهای مالی و جانی و همراهی واقعی با آسیبدیدگان ضروری است. اگر فاصله مسئولان از مردم زیاد شود، ناامیدی اجتماعی عمیق میشود. اما اگر مسئولان با زندگی مردم آشنا شوند و در کنارشان قدم بزنند، جامعه به سمت ترمیم و اعتماد حرکت خواهد کرد.