EN
به روز شده در
کد خبر: ۶۱۱۷۴

سنگ بنزین در چاه و دولتی که باید کاری بکند

با قدرت گرفتن ‌مجلس راستگرای هفتم که می‌شد از طریق هوشمندی و آینده‌اندیشی مجلس ششم تشکیل نشود و خانه ملت از آگاهان و میانه‌روها و آینده‌اندیشان پر شود این تصور ایجاد شد که آزادی‌های سیاسی و رسانه‌ای به ‌شدت محدود و جامعه مدنی که در حال شکوفایی است از قدرت گرفتن باز می‌ایستد

سنگ بنزین در چاه و دولتی که باید کاری بکند
اعتماد

جعفر گلابی در یادداشتی در روزنامه  اعتماد نوشت:

با قدرت گرفتن ‌مجلس راستگرای هفتم که می‌شد از طریق هوشمندی و آینده‌اندیشی مجلس ششم تشکیل نشود و خانه ملت از آگاهان و میانه‌روها و آینده‌اندیشان پر شود این تصور ایجاد شد که آزادی‌های سیاسی و رسانه‌ای به ‌شدت محدود و جامعه مدنی که در حال شکوفایی است از قدرت گرفتن باز می‌ایستد. این معنا را محقق کردند ولی کمتر کسی به خطرات بزرگ‌تر توجه داشت. خطراتی که نه اصلاح‌طلبان بلکه کشور را در بر گرفت و حتی نظام سیاسی هم از آن لطمه دید و هنوز یکی از معضلات خسارت‌بار برای کشور و مردم است. مجلس هفتم در اولین اقدامات مخرب خود سیاست تثبیت اقتصادی را در پیش گرفت که اوج صدمات آن در قیمت بنزین و حامل‌های انرژی ظهور یافت. قیمت بنزین همیشه برای همه دولت‌ها حتی دولت‌های پیش از انقلاب مساله‌ساز و بار گران بر دوش اقتصاد کشور بود. این‌ بار گران و آسیب‌رسان که در برخی مقاطع خطرآفرین بوده و هست توسط دولت اصلاحات حل شد، واقعا یکی از مشکلات دیر پای کشور حل شد. قیمت بنزین با شیبی طبیعی و ملایم به صورتی که به تورم دامن نزند و شوکی به اقتصاد وارد نکند، مدیریت شد. متاسفانه در مجلس هفتم با انگیزه‌های سیاسی خطایی تاریخی صورت گرفت و در دولت‌های نهم و دهم ابعاد وحشتناک به خود گرفت و اکنون به معضلی لاینحل و بعضا فاجعه‌بار تبدیل شده است. جالب و تأمل‌برانگیز اینکه در آن زمان بسیاری از فریاد‌کنندگان کنونی سکوت اختیار کردند و حمایت‌کنندگان و کف‌زنندگان و معجزه‌گویان اقدامات دولت وقت هورا کشیدند! کاش اصولگرایان و اقتدارطلبان برای خودشان هم که شده سیاست‌های تنگ‌نظرانه و متعصبانه خود را فقط در ابعاد سیاسی و فرهنگی خلاصه می‌کردند و کاری به کار عرصه حساس اقتصاد نداشتند. اگرچه امور جامعه سامانه‌ای در هم پیچیده و به هم پیوسته است ولی از آنجا که اقتصاد کشور به نان شب فرد فرد جامعه ارتباط مستقیم و سریع دارد ویرانگری در آن امکان از پای درآوردن یک کشور را به وجود می‌آورد. 

اینجاست که همه جناح‌ها و سیاسیون و متنفذان باید تا عمق استخوان خود درک کرده باشند که هر خشتی که با هر انگیزه و خیال و توهم و منفعت و روزمره‌نگری می‌نهند ممکن است دامنه تاثیر و تخریبش تا ثریای منافع ملک و میهن پیش برود. امروز درحالی که همه قیمت‌ها سر به فلک کشیده‌اند و دولت در گردابی از مشکلات مالی میراث‌دار خوش باشی گذشتگان است و در بسیاری از زمینه‌ها در گردنه‌های سخت قرار دارد زیر تیغ سرزنش همگانی است و صدای به وجود آورندگان اصلی وضع موجود از همه بلند‌تر است! آنان داعیه‌دار پیروی از رهبری هستند ولی در حمایت از دولت چنان غش در معامله می‌کنند که گویی از اوضاع بی‌خبرند و زمان سرمستی است! صورت مساله بنزین و بسیاری از مسائل دیگر کاملا روشن و مشخص است. دولت از جیب مردم حدود ۶۰ هزار تومان برمی‌دارد تا بنزین را با قیمت ۳ هزار تومان به خودروداران برساند. از همان جیب مردم هزاران میلیارد تومان بر می‌دارد تا انواع نهادها ارتزاق کنند و بازدهی صفر داشته باشند! انواع شرکت‌ها و سازمان‌ها با حداقل کارآمدی در بلعیدن بودجه عمومی مسابقه دارند و کسی جرات پاسخگو کردن آنها را ندارد و... با این همه ذی‌نفعان و جاهلان و مغرضان، شمشیر دمکلوس حساسیت اجتماعی را بالا برده‌اند تا در میان سکوت عجیب بسیاری از آگاهان به وضع موجود هر ابتکار عملی از دولت ستانده شود. با چنین رفتاری اگر روزگار بیش از این سخت بگیرد و آسمان بر ما خشم کند و خشک و تر را با هم بسوزاند جای گلایه‌ای نیست. طبلی که حدود ۲۴ سال پیش کوبیده شد صدای نامیمون و حسرت‌آفرینش دیروز و امروز به گوش‌ها می‌رسد. دیگر چه باید بشود که یک احساس مسوولیت جمعی ایجاد و دولت را در کار بزرگ و ضروری که در پیش گرفته است با تمام وجود یاری کنیم؟ وضعیت فعلی حامل‌های انرژی خصوصا بنزین با هیچ عقلانیت و تعهد به منافع کشور سازگار و قابل استمرار نیست.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار