رمزگشایی از سفر همزمان مقام ارشد ترکیه و عربستان به تهران
همزمان با آغاز هفته جدید، دو فروند جت خصوصی تقریباً در یک زمان در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشستند.
آرمان امروز در گزارشی نوشت:
همزمان با آغاز هفته جدید، دو فروند جت خصوصی تقریباً در یک زمان در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشستند.
یکی حامل هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه و دیگری حامل سعود بن محمد الساطی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه عربستان سعودی.
هر دو دیپلمات ارشد در فاصله ای کم از یکدیگر وارد پایتخت ایران شدند و بلافاصله به سمت محلهای جداگانه اما نزدیک به هم در مرکز تهران هدایت شدند.
این تصویر، بیش از آنکه یک اتفاق دیپلماتیک معمولی به نظر برسد، شبیه یک صحنه از پیش طراحیشده در یک فیلم سیاسی بود.
این همزمانی به هیچ وجه تصادفی نیست، به ویژه از آن جهت که ترکیه و عربستان سعودی در سالهای اخیر به ندرت در یک زمان و با موضوعات مشترک به تهران سفر کردهاند. آخرین بار چنین همگراییای را میتوان در بهار ۱۴۰۲ دید، زمانی که با میانجیگری چین روابط تهران-ریاض از سر گرفته شد اما آن زمان نیز سفرها جداگانه و با فاصله بود.
این بار اما، نه تنها زمان ورودشان یکی است، بلکه منابع آگاه میگویند هر دو هیئت در همان روز با وزیر خارجه ایران و احتمالاً در ادامه با سایر مقامات دیدارهای جداگانه اما مکمل داشتهاند.
آنچه این سفر را از حالت عادی خارج میکند، موقعیت ویژه ترکیه و عربستان در منظومه سیاست خارجی دونالد ترامپ است. هر دو کشور در چهار سال گذشته به عنوان نزدیکترین متحدان منطقهای طرف دیگر مناقشه شناخته میشدند؛ اردوغان با دامادش جرد کوشنر رابطهای نزدیک داشت و محمد بن سلمان نیز به گواهی خود ترامپ «دوست بسیار خوب» او بود.
حالا که بار دیگر فرصت ها بازگشته و تیم سیاست خارجی کشورهای منطقه همگی نگاهی دیگر در قبال ایران دارند، حضور همزمان دو دیپلمات تاثیرگذار در تهران نمیتواند تصادفی باشد.
در همین حال، هر دو کشور در دو سال اخیر روابط خود با ایران را به شکل چشمگیری بهبود بخشیدهاند. ترکیه پس از سالها تنش بر سر سوریه، اکنون با ایران در موضوعات مختلفی از تجارت گرفته تا امنیت مرزها همکاری نزدیک دارد.
عربستان نیز پس از توافق مارس ۲۰۲۳ با وساطت چین، نه تنها سفارتخانههایش را بازگشایی کرد، بلکه در ماههای اخیر چندین دور گفتوگوی امنیتی با تهران برگزار کرده است.
این وضعیت، ترکیه و عربستان را در موقعیتی منحصر به فرد قرار داده: آنها هم به غرب نزدیکاند و هم با تهران رابطه گرمی دارند. دقیقاً همان چیزی که برای میانجیگری لازم است.
بحرانهای خاورمیانه اکنون در نقطه حساسی قرار دارند. جنگ غزه هنوز به شکل نیم بند ادامه دارد و اسرائیل تهدید به حمله به تأسیسات هستهای ایران کرده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود از سرنوشت مبهم ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی ایران خبر داده و دولت آمریکا اعلام کرده که «همه گزینهها روی میز است». در چنین فضایی، بازگشت به دیپلماسی برای تهران عملاً غیرممکن به نظر میرسد اما یک توافق موقت یا حداقل کاهش تنش، همچنان ممکن است.
اینجاست که نقش ترکیه و عربستان برجسته میشود.
اردوغان بارها گفته که نمیخواهد در همسایگیاش جنگ هستهای رخ دهد. محمد بن سلمان نیز که پروژهی ۲۰۳۰ او به شدت به ثبات منطقه وابسته است، علاقهای به درگیری گسترده ندارد.
از سوی دیگر، هر دو رهبر میدانند که غرب به دنبال یک «پیروزی دیپلماتیک سریع» در خاورمیانه است تا آن را در کارنامه دوره دوم خود ثبت کند. چه چیزی بهتر از یک توافق هستهای جدید با ایران که با وساطت دوستان نزدیک خودش به او حاصل شده باشد؟
منابع دیپلماتیک میگویند پیام اصلی که فیدان و الساطی به تهران آوردهاند این است: «یک طرف آماده مذاکره است، اما نه از موضع ضعف. اگر ایران انعطاف نشان دهد، میتوان به یک توافق رسید اما اگر نه، فشار حداکثری بازمیگردد، این بار شدیدتر از قبل.»
در مقابل، ایران نیز پیامی دارد: ما با میانجیهای مورد اعتماد شما صحبت میکنیم، نه با تیم تندرو.
این سفر همزمان، احتمالاً مقدمهای است برای دور جدیدی از دیپلماسی پشت پرده. شاید در هفتهها یا ماههای آینده شاهد سفرهای بیشتری از مقامات ترکیه و عربستان به تهران باشیم، یا حتی دیدارهای غیرعلنی در استانبول یا ریاض.
آنچه مسلم است این است که خاورمیانه در آستانه تحولی بزرگ قرار دارد و این بار، دو کشوری که زمانی رقیب سرسخت ایران بودند، ممکن است نقش نجاتدهنده را بازی کنند. همزمانی ورود فیدان و الساطی به تهران، نه فقط یک اتفاق دیپلماتیک، بلکه نشانهای از آغاز یک بازی بزرگتر است؛ بازیای که سرنوشت برنامه هستهای ایران، ثبات منطقه و حتی میراث سیاسی در آن نهفته است.