EN
به روز شده در
کد خبر: ۵۴۲۴۱

این تصویری از ایران آینده است

آینده‌ ایرانی را تصور ‌کنیم که در آن بندر چابهار هاب ترانزیت شرق به غرب است، بندر امام هاب پتروشیمی و صادرات منطقه شده، قشم مرکز انرژی‌های نو و گردشگری دریایی است ،انزلی و امیرآباد محور تجارت با روسیه و اوراسیا هستند و مکران تبدیل به موتور اشتغال و تولید شده

این تصویری از ایران آینده است
اطلاعات

حسن بیک‌محمدلو در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:

 وقتی درباره آینده ایران سخن می‌گوییم،معمولاً چشم‌ها به سمت خشکی دوخته می‌شود:صنعت، کشاورزی، انرژی،شهرها،خطوط تولیدومنابع زیرزمینی؛ اما حقیقت این است که آینده‌ای که در پی آن هستیم ،   پایدار، رقابتی، مولد و ثروت‌آفرین   نه در دل خاک، بلکه در آبی که پیرامون ماست نهفته است. دریای خزر در شمال، خلیج فارس و دریای عمان در جنوب، سواحل گسترده، بنادر فعال و مسیرهای راهبردی کشتیرانی، سرمایه‌ای هستند که هنوز بخش عمده‌ای از آنها به  فعلیت در نیامده است.

ایران کشوری است که قرن‌ها از راه دریا زنده بوده، تجارت کرده، تمدن ساخته و اقتصاد منطقه را تحت تأثیر قرار داده است، اما در پنج دهه اخیر، توسعه ملی بیش از حد خشکی‌محور بوده و فاصله ما با ظرفیت حقیقی دریا قابل چشم‌پوشی نیست. اکنون زمان آن رسیده است که این معادله تغییر کند. ایران آینده، ایران دریامحور است .

 

 

توسعه دریامحور فقط یک راهکار اقتصادی نیست؛ یک استراتژی آینده‌ساز است که سه کار بزرگ انجام می‌دهد: ایران را به مرکز تجارت منطقه تبدیل می‌کند، اشتغال پایدار و گسترده به وجود می‌ اورد  و اقتصاد کشور را از تک‌محصولی بودن نجات می‌دهد. این مسیر، کلید ورود ما به بازی بزرگ اقتصاد جهانی است.

اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، دریا کارخانه تولید ثروت است. هر بندر فعال، ده‌ها صنعت زایشی در کنار خود ایجاد می‌کند. توسعه ساحلی ذاتاً توسعه‌زاست.کشورهایی مثل امارات، سنگاپور، قطر، کره جنوبی و هلند  با اینکه مساحت یا منابع طبیعی بسیار کمتری از ایران دارند، فقط با تکیه بر دریا از اقتصادهای عادی به قدرت‌های جهانی تبدیل شده اند.

 

 

یکی از اشتباهات رایج در مدیریت مناطق آزاد، نگاه غیرتخصصی و پراکنده به آنهاست. مناطق آزاد دریایی باید «محور تخصصی» داشته باشند: یکی مرکز لجستیک، دیگری انرژی و پتروشیمی، دیگری شیلات، دیگری تعمیر و ساخت شناور وآن  یکی  تجارت و پردازش صادرات. وقتی منطقه ماهیت تخصصی  بیابد، سرمایه‌گذار تکلیف خود را می‌داند، زنجیره ارزش شکل می‌گیرد  و از رقابت مخرب جلوگیری می‌شود. در واقع مهم تعداد مناطق نیست، کارکرد آنهاست.

توسعه دریامحور فقط ساخت اسکله و گیت ورودی نیست. بندر باید شهرک صنعتی، شهر لجستیکی، مرکز مالی، نیروی انسانی متخصص، زیرساخت دیجیتال و زنجیره حمل‌ونقل یکپارچه داشته باشد. بندری که فقط کانتینر تخلیه کند، آینده نمی‌سازد. بندری آینده‌ساز است که ارزش افزوده ایجاد کند.

 

 

ما باید تفکر بندری جدید داشته باشیم که در آن بندر معادل منطقه تولید و صادرات است و نه فقط نقطه ورود و خروج کالا. در این مدل، صنعت، دانشگاه، فناوری، کارآفرینی دریایی و شرکت‌های دانش‌بنیان در کنار دریا حضور پیدا می‌کنند. آینده بنادر جهان، بنادر هوشمند و دیجیتال است؛ بنادری که تمامی عملیات مبتنی بر داده، هوش مصنوعی و شبکه لجستیک بین‌المللی باشد .

اگر توسعه دریامحور را فقط در سطح دولت ببینیم، شکست می‌خوریم. این تحول باید مردمی، بخش خصوصی‌محور و بین‌المللی باشد. سرمایه خارجی زمانی وارد می‌شود که قوانین شفاف، ضمانت بازگشت سرمایه و ثبات تصمیم وجود داشته باشد. امروز دنیا حاضر است در مسیر ترانزیتی ایران سرمایه‌گذاری کند، به شرطی که   دروازه را باز و مدل توسعه را تعریف کنیم.

 

 

سواحل جنوبی ایران سال‌ها  با امنیت پایدار همراه بوده است. این امنیت، مزیتی است که بسیاری از کشورهای ساحلی منطقه ندارند. وقتی امنیت دریا تضمین باشد، کشتی‌ها، شرکت‌های بین‌المللی و سرمایه‌گذاران، ایران را به‌عنوان مقصد مطمئن انتخاب می‌کنند. توسعه دریامحور، نه‌ فقط اقتصاد را تقویت می‌کند، بلکه امنیت را اقتصادی‌تر و پایدارتر می‌سازد.

آینده‌ ایرانی را تصور  ‌کنیم که در آن بندر چابهار هاب ترانزیت شرق به غرب است، بندر امام هاب پتروشیمی و صادرات منطقه شده، قشم مرکز انرژی‌های نو و گردشگری دریایی است ،انزلی و امیرآباد محور تجارت با روسیه و اوراسیا هستند و مکران تبدیل به موتور اشتغال و تولید شده است.

در این آینده، جوانان سواحل مجبور به مهاجرت نیستند؛ بلکه سواحل مقصد مهاجران داخلی‌اند. شرکت‌های دانش‌بنیان تجهیزات دریایی می‌سازند، کشتی‌ها تعمیر و تولید می‌شوند، خطوط کشتیرانی توسعه می‌یابد، صادرات معنی‌دار می‌شود  و ایران سهم واقعی خود را از اقتصاد جهانی به دست می‌آورد .

 

ارسال نظر

آخرین اخبار