اعتمادسازی اقتصادی؛ راه عبور از بحران
در حالی که سایه سنگین مکانیسم ماشه بر سر اقتصاد ایران سنگینی میکند، کارشناسان هشدار میدهند که فعالسازی این ابزار حقوقی میتواند موج جدیدی از تحریمهای سازمان ملل را به همراه داشته باشد و اقتصاد کشور را به ورطه رکود عمیقتر بکشاند.

روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:
در حالی که سایه سنگین مکانیسم ماشه بر سر اقتصاد ایران سنگینی میکند، کارشناسان هشدار میدهند که فعالسازی این ابزار حقوقی میتواند موج جدیدی از تحریمهای سازمان ملل را به همراه داشته باشد و اقتصاد کشور را به ورطه رکود عمیقتر بکشاند. اما در میان این تهدیدها، مفهوم “اعتمادسازی” به عنوان یک استراتژی کلیدی برای عبور از بحران پیش رو مطرح شده است. اعتمادسازی نه تنها به معنای بازسازی روابط دیپلماتیک با جهان، بلکه شامل اصلاحات داخلی برای جلب اعتماد سرمایهگذاران، شفافیت مالی و ثبات سیاستگذاری است. با توجه به تاریخ ۱۷ اکتبر ۲۰۲۵، که اروپا در حال پیشبرد روند فعالسازی ماشه است، این گزارش به بررسی نقش اعتمادسازی در مقابله با بحران اقتصادی میپردازد و نظرات یکی از برجستهترین اقتصاددانان ایرانی را نیز بازتاب میدهد.
اقتصاد ایران در سالهای اخیر، زیر فشار تحریمهای یکجانبه آمریکا و محدودیتهای بینالمللی، با چالشهایی چون تورم بالای ۴۰ درصدی، بیکاری جوانان بالای ۲۵ درصد و کاهش ارزش ریال روبرو بوده است. بر اساس گزارشهای اخیر، رشد اقتصادی کشور در نیمه اول ۲۰۲۵ تنها ۱.۸ درصد بوده که عمدتاً به بخش نفت وابسته است. فعالسازی مکانیسم ماشه – که از سوی تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) در سپتامبر ۲۰۲۵ آغاز شد – میتواند تحریمهای شورای امنیت را بازگرداند و دسترسی ایران به بازارهای جهانی را بیشتر محدود کند. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در ۱۹ سپتامبر اعلام کرد که این اقدام “قطعی” است و هدف آن بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه برنامه هستهای ایران است. این مکانیسم، که بخشی از توافق برجام است، اجازه میدهد تا در صورت نقض تعهدات، تحریمهای پیشین به طور خودکار بازگردند و اثرات آن بر صادرات نفت، سیستم بانکی و تجارت خارجی ایران ویرانگر خواهد بود.
از شوک روانی تا رکود ساختاری
مکانیسم ماشه، که در توافق جامع اقدام مشترک (برجام) پیشبینی شده، ابزاری است برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت در عرض ۳۰ روز بدون امکان وتو. در سناریوی بدبینانه، فعالسازی کامل آن تا پایان ۲۰۲۵ میتواند صادرات نفت ایران را از ۱.۵ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۱ میلیون برساند و درآمدهای ارزی را ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش دهد. تحلیلگران فرارو سه سناریو را پیشبینی کردهاند: سناریوی اول، بازگشت کامل تحریمها با کاهش شدید ذخایر ارزی و جهش دلار به بالای ۱۰۰ هزار تومان؛ سناریوی دوم، مذاکرات موقت برای تعلیق جزئی ماشه؛ و سناریوی سوم، بیاثر شدن آن به دلیل روابط رو به رشد ایران با روسیه و چین.
اما اثرات اقتصادی فراتر از آمار است. در حال حاضر، نرخ تورم رسمی ۳۸.۵ درصد است و بیکاری در شهرهای بزرگ به ۱۲ درصد رسیده. فعالسازی ماشه میتواند این اعداد را دوچندان کند، زیرا بانکهای ایرانی از سیستم سوئیفت قطع میشوند و سرمایهگذاری خارجی – که در ۲۰۲۴ تنها ۲ میلیارد دلار بود – به صفر نزدیک شود. یک اقتصاددان ناشناس در فرارو هشدار داده که بدون رفع تحریمها، اقتصاد ایران در “گرداب رکود و تورم” فرو خواهد رفت. با این حال، برخی تحلیلها مانند گزارش تسنیم، معتقدند که بازگشت تحریمها دیگر “شوکآور” نیست، زیرا ایران در سالهای گذشته با دور زدن تحریمها از طریق تجارت با همسایگان و ارزهای دیجیتال، تابآوری خود را افزایش داده است.
از دیپلماسی تا اصلاحات داخلی
در این میان، اعتمادسازی به عنوان یک “پل نجات” ظاهر شده است. اعتمادسازی در اقتصاد به معنای ایجاد مکانیسمهایی است که سرمایهگذاران داخلی و خارجی را مطمئن کند سیاستها پایدار و شفاف هستند. بر اساس گزارش روزنامه اعتماد، مذاکرات مستقیم با آمریکا میتواند از فعالسازی ماشه جلوگیری کند، اما این نیازمند اعتمادسازی متقابل است – یعنی ایران تعهدات هستهای را اجرا کند و غرب تحریمها را تعلیق نماید. در سطح داخلی، اعتمادسازی شامل اصلاحات ساختاری است. مثلاً، شفافیت در بودجهریزی و مبارزه با فساد میتواند فرار سرمایه را – که سالانه ۱۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود – کاهش دهد. هر خبری از ماشه، بلافاصله نرخ ارز را افزایش میدهد و بیاعتمادی به آینده را تشدید میکند. برای عبور از بحران، کارشناسان پیشنهاد میکنند: اول، تقویت صندوقهای توسعه ملی برای حمایت از بخش خصوصی؛ دوم، دیجیتالسازی تجارت برای دور زدن تحریمها؛ و سوم، دیپلماسی اقتصادی با کشورهای غیرغربی.
نقش اعتمادسازی در جذب سرمایه حیاتی است. در سال ۲۰۲۴، سرمایهگذاری خارجی در ایران تنها ۱.۲ میلیارد دلار بود، در حالی که ترکیه همسایه ۱۵ میلیارد دلار جذب کرد. اعتمادسازی میتواند این را پر کند، به ویژه با تضمین حقوق مالکیت و ثبات ارزی. حمید صافدل، رئیس اسبق سازمان توسعه تجارت، در یک نشست اخیر تأکید کرد که برای خنثیسازی ماشه، باید از بنگاههای اقتصادی حمایت کرد و ضمانتنامههای صادراتی را تقویت نمود.
علاوه بر این، اعتمادسازی اجتماعی – یعنی کاهش نابرابری و حمایت از اقشار آسیبپذیر – میتواند از اعتراضات اجتماعی در زمان بحران جلوگیری کند. گزارش تیتر کوتاه از “روزنههای امید” سخن میگوید: گسترش روابط با منطقه و ساخت سازوکارهای مالی جدید برای بیاثر کردن تحریمها.
درسهای تحریم
برای درک عمیقتر، به سراغ پرفسور هاشم پسران، اقتصاددان برجسته ایرانی و استاد دانشگاه کورنل آمریکا، میرویم. پسران، که مقالات متعددی درباره اقتصاد تحریمشده نوشته هشدار داد که تحریمهای طولانیمدت ایران را به سمت “ابرتورم” سوق میدهد. او معتقد است که بدون اعتمادسازی، رشد اقتصادی ایران از ۴-۵ درصد بالقوه به ۳ درصد محدود میماند.
پسران در مقالهای در ۲۰۲۲ نشان داد که تحریمها نه تنها تجارت را ۳۰ درصد کاهش داده، بلکه اعتماد سرمایهگذاران را نابود کرده است. او میگوید: “تحریمها تلخی آوردهاند، اما اثر آنها بیش از واقعیت بزرگنمایی شده. مشکل اصلی، عدم اصلاحات داخلی است. اعتمادسازی نیازمند شفافیت در سیاستهای پولی و مالی است تا سرمایهگذاران خارجی مطمئن شوند که ریسک سیاسی کاهش یافته.” پسران پیشنهاد میکند که ایران با ایجاد یک “شورای مستقل اقتصادی”، سیاستها را از دخالت سیاسی دور کند و بر دیپلماسی اقتصادی با آسیا تمرکز نماید. در مورد ماشه، او هشدار میدهد: “فعالسازی آن شوک اولیهای ایجاد میکند، اما بدون اعتمادسازی، اقتصاد ایران نمیتواند تاب بیاورد. باید از تجربیات گذشته درس گرفت و بر رشد داخلی سرمایهگذاری کرد.”
این نظرات با دیدگاههای دیگر اقتصاددانان همخوانی دارد. کارشناسان اقتصادی معتقدند مرگ یکبار، شیون یکبار – اقتصاد ایران با تحریمها عجین شده، اما اصلاح ساختارها کلید نجات است. همچنین، در تأکید شده که ایران سه مسئله کلیدی دارد: تحریمها، نقدینگی و حکمرانی – و اعتمادسازی میتواند هر سه را حل کند.
راهکارها و چشمانداز آینده
برای عملیاتی کردن اعتمادسازی، دولت ایران میتواند از مدلهای موفق مانند ویتنام الهام بگیرد، که با شفافیت پس از تحریمها، رشد ۷ درصدی را تجربه کرد. در ایران، گامهای اولیه مانند راهاندازی بورس کالا برای نفت و تقویت رمزارزها، امیدوارکننده است. اما چالش اصلی، زمان است: با نزدیک شدن به ددلاین ماشه در نوامبر ۲۰۲۵، مذاکرات فوری لازم است. در سناریوی خوشبینانه، اعتمادسازی دیپلماتیک میتواند ماشه را تعلیق کند و رشد را به ۳.۵ درصد برساند. در بدترین حالت، بدون آن، تورم به ۶۰ درصد میرسد و بیکاری ۱۵ درصدی را شاهد خواهیم بود.
اقتصاد ایران در آستانه طوفانی است که مکانیسم ماشه آن را شعلهور میکند، اما اعتمادسازی میتواند بادبانهای نجات باشد. با اصلاحات داخلی، دیپلماسی هوشمند و جلب اعتماد جهانی، ایران نه تنها از بحران عبور میکند، بلکه به فرصت تبدیلش مینماید. همانطور که پرفسور پسران میگوید، تحریمها پایان جهان نیستند، اما بدون اعتماد، جهان اقتصادی ایران تاریکتر خواهد شد. زمان عمل است – قبل از آنکه ماشه کشیده شود.