EN
به روز شده در
کد خبر: ۴۶۸۴۰

ایران در مسیر صنعتی شدن ؛ بازیگر یا بازی شونده؟

در حالی که جهان با سرعت سرسام‌آوری به سمت اقتصادهای دیجیتال و سبز حرکت می‌کند، ایران در پیچ و خم صنعتی‌سازی، همچنان در نقش یک تماشاگر منفعل به نظر می‌رسد.

ایران در مسیر صنعتی شدن ؛ بازیگر یا بازی شونده؟
آرمان امروز

روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:

در حالی که جهان با سرعت سرسام‌آوری به سمت اقتصادهای دیجیتال و سبز حرکت می‌کند، ایران در پیچ و خم صنعتی‌سازی، همچنان در نقش یک تماشاگر منفعل به نظر می‌رسد. آیا ایران می‌تواند از وابستگی به نفت رها شود و به بازیگری فعال در عرصه جهانی تبدیل گردد، یا همچنان قربانی سیاست‌های داخلی و فشارهای خارجی باقی بماند؟ این سؤال، نه تنها در دل سیاستمداران و اقتصاددانان، بلکه در میان کارگران کارخانه‌های نیمه‌تعطیل و جوانان بیکار طنین‌انداز است. بر اساس تحلیلی که اخیراً در نشریه جماران منتشر شده، ایران در ۲۰ سال گذشته بیش از ۵۳۶ میلیارد دلار صرف مصرف بنزین و گازوئیل کرده، اما حتی یک درصد این رقم را به سرمایه‌گذاری صنعتی اختصاص نداده است. این هدررفت منابع، نمادی از یک بحران عمیق‌تر است: صنعتی‌سازی ناکام که ایران را از قطار توسعه عقب انداخته. در این گزارش، به بررسی مشکلات اصلی پیش روی صنعتی شدن ایران می‌پردازیم و تجربیات موفق کشورهایی چون ترکیه، کره جنوبی، مالزی و اندونزی را به عنوان الگویی برای ایران واکاوی می‌کنیم. آیا زمان آن رسیده که ایران از نقش “بازی‌شونده” به “بازیگر” تبدیل شود؟

زنجیره‌ای از سوءمدیریت و فشارهای خارجی

صنعتی‌سازی در ایران، همچون مسیری پرپیچ‌وخم، با موانع ساختاری و خارجی روبرو است. بر اساس گزارش‌های اخیر، تامین مالی، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی صنایع کشور است. معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت (صمت) در سال ۲۰۲۵ تأکید کرده که تامین منابع مالی برای صنایع ایرانی، نه تنها دشوار، بلکه پیچیده، نابهنگام و گران است. نرخ بهره بانکی بالا، محدودیت‌های اعتباری و تورم مزمن، بنگاه‌های صنعتی را در تنگنا قرار داده. برای نمونه، در بخش ساختمان‌سازی صنعتی، کمبود بودجه و ریسک بالای سرمایه‌گذاری، سازندگان را از ورود به این حوزه بازداشته است. این مسئله، تنها به مسکن محدود نمی‌شود؛ در کل اقتصاد صنعتی، تامین نقدینگی به عنوان یکی از سه مشکل اساسی تولید شناخته می‌شود، که ریشه در محدودیت‌های بانکی و افزایش هزینه‌های سرمایه‌گذاری دارد.

تحریم‌های بین‌المللی، لایه دیگری از این مشکلات را تشکیل می‌دهد. از سال ۲۰۱۸، تحریم‌های آمریکا دسترسی ایران به فناوری‌های پیشرفته و بازارهای جهانی را مسدود کرده، که منجر به افزایش هزینه‌های تولید و وابستگی به واردات شده است. در مقاله جماران، به صراحت اشاره شده که بیش از ۵۰۰ میلیون دلار در سه سال اخیر صرف واردات صفحات خورشیدی از چین شده، در حالی که این ارز می‌توانست برای تولید داخلی نیروگاه‌های ارزان‌قیمت استفاده شود. این وابستگی، اقتصاد ایران را در برابر شوک‌های خارجی آسیب‌پذیر کرده؛ برای مثال، نوسانات ارزی ناشی از تحریم‌ها، ارزش صادرات محصولات دانش‌بنیان را به یک ششم واردات مشابه رسانده است.

سوءمدیریت داخلی، اما، ریشه عمیق‌تری دارد. تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت و مقطعی، عدم حرفه‌ای بودنسیاستگذاران و فساد اداری، از عوامل کلیدی عقب‌ماندگی صنعتی هستند. اتاق بازرگانی ایران در گزارشی در سال ۲۰۲۵، ۱۵ چالش اصلی صنایع را فهرست کرده: از ظرفیت پایین تولیدی واحدها تا عدم بهره‌برداری بهینه از سرمایه‌گذاری‌های خارجی. در بخش فولاد، که یکی از پیشران‌های صنعتی ایران است، رقابت جهانی و نوسانات بازار، تولیدکنندگان را با چالش‌های جدی روبرو کرده؛ با وجود پتانسیل صادرات، سهم ایران از بازار جهانی تنها ۲ درصد است. همچنین، فقدان زیرساخت‌های لازم برای تولید صنعتی، مانند زنجیره تامین مواد اولیه و فناوری‌های نوین، مانع از جهش تولید شده. در صنعت ساختمان، تعدد مسئولیت‌ها و درآمدزایی شهرداری‌ها از تخلفات، صنعتی‌سازی را به حاشیه رانده است.

علاوه بر این، هدررفت منابع طبیعی، نمادی از ناکارآمدی است. همان‌طور که در تحلیل جماران آمده، از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۹، ۵۷۵ میلیارد دلار (با تورم‌زدایی) صرف سوخت شده، اما هیچ سرمایه‌گذاری صنعتی از آن برنخاسته. این “آینده‌فروشی”، ایران را به اقتصادی مصرف‌محور تبدیل کرده که در برابر بحران‌های جهانی، مانند افزایش قیمت انرژی، بی‌دفاع است. در نهایت، کاهش سرمایه‌گذاری در حوزه‌های نوین مانند روباتیک و متاورس صنعتی، دورنمای تولید در ۲۰۲۵ را تیره کرده است. این مشکلات، نه تنها رشد اقتصادی را به زیر ۲ درصد در سال‌های اخیر رسانده، بلکه نرخ بیکاری جوانان را به بیش از ۲۵ درصد افزایش داده است.

درس‌هایی از همسایگان و آسیایی‌ها

برای رهایی از این بن‌بست، نگاهی به تجربیات کشورهای مشابه ایران ضروری است. ترکیه، با جمعیتی مسلمان و اقتصادی در حال توسعه، الگویی نزدیک است. ترکیه از دهه ۱۹۸۰، با سیاست‌های لیبرالیزاسیون و حمایت دولتی از صادرات، صنعتی‌سازی را شتاب بخشید. دولت ترکیه، با ایجاد مناطق آزاد تجاری و تسهیل سرمایه‌گذاری خارجی، سهم صنعت در GDP را از ۲۰ درصد به ۳۰ درصد رساند. در مقابل ایران، ترکیه بر تسهیل روندهای بوروکراتیک تمرکز کرد و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های متوسط را اولویت داد، که منجر به رشد صادرات خودرو و نساجی شد. درس کلیدی برای ایران: کاهش بروکراسی و تشویق صادراتمحور بودن، نه واردات‌محور.

کره جنوبی، از فقر پس از جنگ به قدرت صنعتی جهان، مسیری الهام‌بخش است. در دهه ۱۹۶۰، کره با تمرکز بر آموزش نیروی کار و حمایت از چaebolها (کنگلومراهای صنعتی مانند سامسونگ)، نرخ رشد صنعتی سالانه ۱۰ درصدی را تجربه کرد. دولت پارک چونگ‌هی، با سیاست‌های حفاظتی و سرمایه‌گذاری در R&D، وابستگی به کمک‌های خارجی را قطع کرد. در مقایسه با ایران، کره بر “صنعتی‌سازی فناورانه” تأکید داشت؛ جایی که ایران، وام‌های ۱۰۰ میلیون یورویی برای موتور ملی را هدر داد. برای ایران، الگوبرداری از مدل کره می‌تواند به معنای ایجاد صندوق‌های حمایتی برای شرکت‌های دانش‌بنیان و اولویت‌دهی به آموزش فنی باشد.

مالزی، به عنوان یک کشور اسلامی با منابع طبیعی، تجربه‌ای موفق در تنوع اقتصادی ارائه می‌دهد. از دهه ۱۹۹۰، مالزی با سیاست “چشم‌انداز ۲۰۲۰”، صادرات مدارهای مجتمع را به ۶۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ رساند – بیش از آمریکا. بانکداری اسلامی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی از چین و ژاپن، کلید موفقیت بود. مالزی، برخلاف ایران، منابع نفتی را به صندوق‌های توسعه صنعتی هدایت کرد و بر صنایع سبز تمرکز نمود. درس برای ایران: استفاده از درآمدهای نفتی برای تنوع‌بخشی، نه مصرف افسارگسیخته.

اندونزی، با جمعیت عظیم و اقتصاد نوظهور، از دهه ۱۹۷۰ با سیاست‌های صنعتی‌سازی جایگزینی واردات به صادرات، رشد کرد. دولت سوکارنو و سوهارتو، با ایجاد پارک‌های صنعتی و حمایت از SMEها، سهم صنعت را دو برابر کردند. اندونزی، مانند ایران، با چالش‌های سیاسی روبرو بود، اما با ثبات نهادی و جذب FDI، بر آن غلبه کرد. مقایسه با ایران نشان می‌دهد که تمرکز بر صنایع پایین‌دستی (مانند پتروشیمی) می‌تواند نقطه شروع باشد، اما نیاز به ثبات سیاسی دارد.

این تجربیات، بر اساس تحلیل‌های جهانی، نشان می‌دهد که کشورهای موفق، بر حمایت دولتی هدفمند، آموزش و فناوری تمرکز کرده‌اند. ترکیه و کره، با نرخ رشد صنعتی ۸-۱۰ درصدی، از ایران (کمتر از ۳ درصد) پیشی گرفتند. مالزی و اندونزی نیز، با الگوبرداری از ژاپن، بر تنوع و صادرات تأکید کردند – درسی که ایران می‌تواند از آن برای رهایی از “نفت‌زدگی” استفاده کند.

از بازی‌شونده به بازیگر

ایران، با پتانسیل‌های عظیم انسانی و منابع، می‌تواند از این تجربیات الگوبرداری کند. همان‌طور که در مقاله جماران پیشنهاد شده، ایجاد یک نهاد فراقوه‌ای از نخبگان برای تصمیم‌گیری اقتصادی ضروری است. اولویت‌ها می‌تواند شامل: ۱) اصلاح نظام بانکی برای تامین مالی ارزان؛ ۲) کاهش بروکراسی الهام‌گرفته از ترکیه؛ ۳) سرمایه‌گذاری در R&D مانند کره؛ ۴) تنوع اقتصادی با مدل مالزی. علاوه بر این، تمرکز بر صنایع سبز و دیجیتال، مانند صفحات خورشیدی داخلی، می‌تواند ۵۰۰ میلیون دلار صرفه‌جویی ایجاد کند.

در نهایت، صنعتی‌سازی ایران نه تنها یک ضرورت اقتصادی، بلکه یک الزام هویتی است. اگر سیاستگذاران از نقش “بازی‌شونده” تحریم‌ها و سوءمدیریت دست بکشند و به بازیگری فعال در عرصه جهانی روی آورند، ایران می‌تواند همچون کره، از فقر به قله صعود کند. زمان تنگ است؛ کارخانه‌ها منتظرند، جوانان بی‌صبر، و جهان پیش می‌رود. آیا ایران آماده جهش است؟

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار