جهان در لحظه فلسطین
حمله در 6 اکتبر با همراهی سوریه حافظ اسد آغاز میشود. اسرائیل به شدت غافلگیر شده است و مصر پیروزی برقآسایی در ابتدا کسب میکند. مصریها حتی با شکست «خط بارلو» در صحرای سینا باعث بهت و حیرت سران اسرائیل شدهاند.

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
اکتبر 1973 است؛ صهیونیستها مشغول جشنهای یوم کیپور هستند غافل از اینکه مصر بزرگترین غافلگیری را برای آنها کنار گذاشته است و آماده حمله برای بازپسگیری صحرای سینا است.
مصریها که بعد از مرگ جمال عبدالناصر سرخورده هستند، در تدارک حملهای هستند که انتقام 2 شکست دیگر آنها از رژیم در جنگ 1956 کانال سوئز و جنگ شش روزه 1967 را هم بگیرند.
حمله در 6 اکتبر با همراهی سوریه حافظ اسد آغاز میشود. اسرائیل به شدت غافلگیر شده است و مصر پیروزی برقآسایی در ابتدا کسب میکند. مصریها حتی با شکست «خط بارلو» در صحرای سینا باعث بهت و حیرت سران اسرائیل شدهاند.
چیزی به شکست اسرائیل باقی نمانده است اما ورود آمریکا به عرصه و راهاندازی خط تأمین هوایی تسلیحات به اسرائیل مشهور به خط Nickle Grass از یک سو و تصمیمات نظامی اشتباه محمد انور سادات، به تدریج روند جنگ را مغلوبه میکند.
جنگ یوم کیپور، با پیامدهایش تاریخ خاورمیانه را تغییر داد. اعراب به این نتیجه رسیدند که اسرائیل شکستناپذیر است، مصر به عنوان بزرگترین کشور و ارتش عربی به صلح تحمیلی کمپ دیوید تن داد تا فلسطین تنها حامی قدرتمند خود را هم از دست بدهد. توافقی که تا همین امروز هم مصر را به گروگان گرفته است.
در جبهه اسرائیل هم، پیروزی در یوم کیپور، صهیونیستها را به ادراک رساند که آنها وارد «عصر جاودانگی» در خاورمیانه شدهاند و پایان تاریخ را رقم میزنند. دیگر هیچ مانعی پیش روی اسرائیل قرار نداشت و تنها مشکل آنها مبارزان فلسطینی ساف در لبنان بودند. از این رو اسرائیل حمله به لبنان و فتح بیروت را به عنوان «خامه روی کیک» پیروزیهای منطقهای خود در نظر گرفت. اما این بزرگترین قمار تاریخی رژیم صهیونیستی بود و پیشروی تا بیروت، تولد حزبالله لبنان را به دنبال داشت.
تبدیل پیروزی به شکست عادت اسرائیلیهاست. ماهیت آپارتایدی و سادیسم پیروزی مطلق از 1973 رژیم را همواره از چاله به چاه انداخته است، حتی امروز که فکر میکند میتواند نقشه خاورمیانه را تغییر دهد... و حتی در صبح 7 اکتبر 2023 که غافلگیری بزرگتری از اکتبر 1973 را چشید.
حالا این حماس بود که سکان تاریخ را به دست گرفت و سرنوشت غرب آسیا را به قبل و بعد از طوفان الاقصی تبدیل کرد.
حوادثی که تاریخ را به قبل و بعد از خود تقسیم میکنند بعد غافلگیری را حفظ میکنند؛ روندها را دگرگون میکنند و خود به نقطه مبدأ حوادث آتی تبدیل میشوند. ویژگی دیگر این اتفاقات تاریخی این است که تمام پیشفرضهای تثبیتشده را برهم میزنند و مسیر تحولات را تغییر میدهند.
تاریخ منطقه پیش از طلوع صبح 7 اکتبر قرار بود به سمت دیگری یعنی حذف کامل فلسطین از نقشه هدایت شود.
بنیامین نتانیاهو ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۳ درست ۱۵ روز قبل از طوفان الاقصی در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: ببینید! فلسطینیها تنها ۲ درصد از جهان عرب هستند! وقتی آنها ببینند که ۹۸ درصد کشورهای عربی با دولت یهود آشتی کردهاند، احتمال بیشتری دارد که راه صلح واقعی را در پیش بگیرند!
جنایتکار قرن این جملات صلحطلبانه را همزمان با در دست داشتن نقشهای از خاورمیانه که تمام فلسطین به شمول غزه و کرانه باختری را ضمیمه اسرائیل نشان میداد، بیان کرد! از نگاه نتانیاهو، صلح واقعی که فلسطینیها میتوانند از آن بهرهمند شوند همین است: واگذاری باقیمانده اراضی فلسطین به رژیم صهیونیستی. منظور نتانیاهو واضح بود: آن ۲ درصد فلسطینی بروند پی کارشان! همان طور که در این 2 سال این حرفش را با کارزار نسلکشی در غزه امضا کرده است.
در ۶ اکتبر ۲۰۲۳، در حالی که محمد الضیف، یحیی السنوار و رزمندگان حماس آخرین هماهنگیها را انجام میدادند برت مکگورک هماهنگکننده کاخ سفید برای خاورمیانه و شمال آفریقا در دفتر خود با مقامات عربستان جلسه گذاشته بود و باور داشت که یک توافق صلح در دسترس است و دولت بایدن ممکن است در جایی موفق شود که تمامی دولتهای پیشین شکست خورده بودند.
مکگورک داشت با دیپلماتهای سعودی نقشه راه عادیسازی عربستان و اسرائیل را مرور میکرد. این طرح بخش مرکزی یک معامله بزرگ بود: در ازای تشکیل یک دولت کاریکاتوری فلسطینی، عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل را عادیسازی میکرد. کشوری که خود را رهبر جهان اسلام میدانست، اسرائیل را اینگونه درآغوش میگرفت.
بنابراین مبارزان فلسطینی حماس در هفت اکتبر ۲۰۲۳، کاری را کردند که دلایل و زمینههای فلسطینی داشت و از آن مهمتر، خواست فلسطینی را پشتوانه خود میدید. صبح 7 اکتبر، فلسطین نه با یک «انتخاب» که در برابر یک «اضطرار» قرار داشت. موضوع حذف شدن از صحنه روزگار بود و فلسطینیها در غزه و کرانه باختری کم کم زندانیان فراموش شده تاریخ لقب میگرفتند: جدال بر سر مرگ و زندگی بود. بعد از 2 سال منطقه دیگر قبل عملیات طوفان الاقصی نیست. نتانیاهو و کابینه راست افراطیاش در این تصور بودند که پنجرهای برای حل موضوع فلسطین و مقاومت باز شده است و آنها میتوانند با جهنمسازی از غزه طی مدت کوتاهی اهداف خود را محقق کنند. جو بایدن صهیونیست بزرگ هم در قامت رئیس جمهوری ایالات متحده همین گونه فکر میکرد! اما او با حمایت نامحدود از جنایات جنگی در غزه با خود قمار کرد و علاوه بر ننگ حمایت از نسلکشی، در انتخابات ریاست جمهوری هم شکست خورد.
2 سال بعد از نطق نتانیاهو در سازمان ملل که با خوشحالی از آشتی فرزندان اسماعیل و اسحاق سخن میگفت، نطق امسال او به صحنه نفرت از رژیم صهیونیستی تبدیل شد. او اسرائیل را به منزویترین و منفورترین دولت تاریخ تبدیل کرده است. تمام چیزی که طی 78 سال «روایت اسرائیل» را ساخته بود در عرض 2 سال از هم گسیخت و کاملاً فرو ریخت. این با هیچ پیروزی کاملی هم تغییر نمیکند. بزرگترین دموکراسی خاورمیانه دیگر قادر نیست جنایت رژیم را بشوید. فلسطین نه یک مقاومت ملی که حالا دیگر یک انتفاضه جهانی است. شاید دیگر هیچ کسی قادر نباشد با نمایش راهکار دو دولتی که عملاً دولتی روی کاغذ با چند کانتون است، موضوع فلسطین را به پستوی سیاست منتقل کند.
تاریخ نشان داده است اسرائیل توان حفظ و تثبیت هیچ پیروزی را ندارد. از جنگ یوم کیپور و توافق اسلو گرفته تا امروز، پیروزی برای صهیونیستها به تدریج تبدیل به کارما شده است. ذات اشغالگری مغایر با درس گرفتن از تاریخ است. عبارت دقیقتر را هاآرتص روز گذشته نوشته است: «اسرائیل در حال مرگ است. این یک هشدار است. بقای دولت نشان میدهد که اسرائیلیها چقدر به این دروغ عادت کردهاند که رهبری فاجعهبار نتانیاهو در واقع بهترین گزینه ممکن است.»
اگر اسرائیل غافلگیری اکتبر 1973 را به یک پیروزی درخشان تغییر داد اما اکتبر 2023 صهیونیسم را در فرسایش سقوط و لغزش به نابودی قرار داده است. اکنون جهان و خاورمیانه فقط یک انتخاب دارد: یا اسرائیل یا فلسطین. مسیر تاریخ این گونه عوض میشود!