سال تحصیلی جدید، چالشها و امیدها
با هر طلوع خورشید در واپسین روزهای تابستان، نویدبخش آغاز فصلی نو است؛ سال تحصیلی جدید.

محمد ملاکی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
بخش اول: سایه فقر بر بالهای دانش
با هر طلوع خورشید در واپسین روزهای تابستان، نویدبخش آغاز فصلی نو است؛ سال تحصیلی جدید. این آغاز، برای بسیاری یادآور شور و شوق دوباره در کلاسهای درس، هیجان کشف دانشهای تازه و گام برداشتن در مسیر رشد و تعالی است. اما در پس این تصویر کلیشهای، واقعیتهای پیچیدهتر و گاه ناگوارتر نهفته است. سال تحصیلی جدید، فارغ از هیاهوی تکراری و شعارهای سالانه، با چالشهای ریشهداری همراه است که هر ساله گریبانگیر خانوادهها، دانشآموزان و حتی خود متولیان آموزش و پرورش میشود. ناکارآمدیهای ساختاری، سوء مدیریت و بیتوجهی به ریشههای مشکلات، باعث شده تا هر ساله این زخم کهنه سر باز کند و بار سنگین آن بر دوش اقشار آسیبپذیر جامعه سنگینی کند. در این میان، اصل ۳۰ قانون اساسی که بر آموزش رایگان برای همه تاکید دارد، تنها به مثابه شعاری زیبا بر دیوار عدالت آموزشی نقش بسته و کمتر در میدان عمل، نشانی از آن دیده میشود.
۱- اضطراب بازگشت به مدرسه: دغدغههای والدین و دانشآموزان
با نزدیک شدن به موعد بازگشایی مدارس، طیف وسیعی از احساسات در میان خانوادهها و دانشآموزان شکل میگیرد. در حالی که برخی با اشتیاق فراوان خود را برای اولین روز مدرسه آماده میکنند، گروهی دیگر، به ویژه والدین، درگیر اضطراب و نگرانیهای متعددی هستند.
۱- 1- اضطراب والدین:
تأمین هزینهها: یکی از اصلیترین منابع استرس والدین، هزینههای مرتبط با شروع سال تحصیلی است. خرید لوازمالتحریر، کیف و کفش نو، لباس فرم مدرسه، کتابهای درسی و کمک آموزشی و گاه هزینههای پیشبینی نشده، فشار مالی قابل توجهی بر خانوارها وارد میکند. در شرایط تورم و مشکلات اقتصادی، این دغدغه تشدید شده و بسیاری از والدین را با چالشهای جدی مواجه میسازد.
آمادگی تحصیلی فرزندان: والدین، به خصوص آنهایی که فرزندانشان برای اولینبار پا به مدرسه میگذارند، نگرانیهایی در خصوص آمادگی تحصیلی، توانایی سازگاری با محیط جدید و یادگیری مفاهیم اولیه دارند. این نگرانیها زمانی بیشتر میشود که دسترسی به مهدکودکها یا کلاسهای پیشدبستانی برای همه فراهم نباشد.
سلامت و ایمنی: در عصر حاضر، نگرانی از سلامت و ایمنی فرزندان در محیط مدرسه، به خصوص با توجه به مسائل بهداشتی و گاه حوادث ناگوار، جزو دغدغههای همیشگی والدین است. اطمینان از رعایت پروتکلهای بهداشتی، امنیت فیزیکی مدرسه و وجود مربیان و کارکنان دلسوز، از جمله مواردی است که ذهن والدین را مشغول میکند.
افت تحصیلی احتمالی: والدینی که شاهد افت تحصیلی فرزندانشان در سالهای گذشته بودهاند، با اضطراب بیشتری سال تحصیلی جدید را آغاز میکنند و نگران تکرار این روند هستند.
1-2- اضطراب دانشآموزان:
کلاس اولیها: ورود به دنیای جدید مدرسه، تجربهای غریب و پر از ناشناخته برای کودکان کلاس اولی است. جدایی از والدین، حضور در جمعی ناآشنا، یادگیری قوانین جدید و روبرو شدن با حجم انبوهی از اطلاعات، میتواند منجر به اضطراب جدایی، ترس از معلم و حتی مقاومت در برابر رفتن به مدرسه شود. فقدان فضاهای بازی و آموزشی متناسب با سن و نیاز کودکان، این اضطراب را تشدید میکند.
دانشآموزان مقاطع بالاتر: در مقاطع بالاتر، اضطرابها رنگ و بوی دیگری به خود میگیرند. فشار امتحانات، رقابت برای کسب نمرات بهتر، انتخاب رشته تحصیلی و آینده شغلی، نگرانیهای اصلی این گروه را تشکیل میدهند. همچنین، بازگشت به محیط اجتماعی مدرسه پس از تعطیلات تابستانی، میتواند برای برخی با چالشهای مربوط به روابط بین فردی همراه باشد.
تغییرات تحصیلی: انتقال از پایهای به پایه دیگر، تغییر معلم، یا تغییر مدرسه، میتواند برای دانشآموزان، به خصوص آنهایی که سازگاری کمی دارند، همراه با اضطراب باشد.
۲- موانع ثبتنام؛ سایه فقر بر بالهای دانش
یکی از تلخترین واقعیتهای آغاز سال تحصیلی، وجود موانع ثبتنام ناشی از فقر خانوادهها است. در جامعهای که دم از عدالت آموزشی میزند، نباید هیچ کودکی به دلیل تنگدستی از حق تحصیل محروم بماند.
۲-1- هزینههای پنهان و آشکار:
شهریه مدارس غیردولتی: در حالی که مدارس دولتی باید رایگان باشند، گاه با دریافت هزینههایی تحت عناوین مختلف، ازجمله هزینههای جانبی، مشارکت در امور مدرسه، یا برگزاری کلاسهای فوق برنامه، بار مالی سنگینی بر دوش خانوادهها میگذارند. این موضوع، دسترسی به کیفیت آموزشی بهتر را برای خانوادههای کمدرآمد دشوار میسازد.
نقض آشکار اصل ۳۰ قانون اساسی: اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صراحتا بر «رایگان بودن وسایل آموزش و پرورش عالی برای همه» تأکید دارد. با این حال، نه تنها آموزش عالی، بلکه آموزش و پرورش در مقاطع پایینتر نیز عملا رایگان نیست. دریافت هزینههای گزاف تحت عناوین مختلف، از «کمک به مدرسه» گرفته تا «هزینه فوق برنامه» و «کلاسهای تقویتی اجباری»، این اصل را به سخره گرفته است. این وضعیت، خود گواه ناکارآمدی سیستمی است که در عمل، تعهدات قانونی خود را نادیده میگیرد و فشار مالی مضاعفی بر خانوادهها تحمیل میکند.
هزینههای اجباری: برخی مدارس، خرید کتابهای درسی از محل خاص، یا تهیه لباس فرم از تولیدی مشخص را اجباری میکنند که این امر، اختیار و قدرت انتخاب را از خانوادهها سلب کرده و هزینهها را افزایش میدهد.
عدم دسترسی به لوازم التحریر و پوشاک: خانوادههای بیبضاعت، حتی در تامین ابتداییترین نیازهای فرزندان خود برای حضور در مدرسه، با مشکل مواجه هستند. نبود سهمیه کافی لوازمالتحریر یا پوشاک رایگان یا نیمبها، شکاف طبقاتی را در بدو ورود به مدرسه نمایان میسازد.
۲-۲- پیامدهای محرومیت از تحصیل:
افزایش نرخ ترک تحصیل: کودکانی که به دلیل فقر امکان حضور در مدرسه را ندارند، به مرور زمان از چرخه تحصیل خارج شده و آیندهای مبهم را پیش روی خود میبینند. این امر، خود به چرخه فقر و محرومیت دامن میزند.
ناتوانی در رقابت: دانشآموزانی که در مدارس دولتی با امکانات کمتر و هزینههای جانبی بیشتر تحصیل میکنند، در مقایسه با دانشآموزان مدارس غیردولتی، از امکانات و فرصتهای آموزشی کمتری برخوردارند و این نابرابری در آینده تحصیلی و شغلی آنها تاثیرگذار خواهد بود.
تبعیض آموزشی: پدیدار شدن شکاف طبقاتی در نظام آموزشی، نوعی تبعیض آشکار است که اعتماد عمومی به نظام تعلیم و تربیت را خدشهدار میکند.
ناکارآمدی مدیران و فقدان نظارت: ریشه بسیاری از این موانع، به ناکارآمدی و بعضا بیمسوولیتی مدیران در سطوح مختلف آموزش و پرورش بازمیگردد. فقدان نظارت کافی بر عملکرد مدارس، عدم پیگیری تخلفات و عدم برخورد قاطع با دریافتکنندگان وجوه غیرقانونی، فضایی را برای سودجویی و نقض حقوق دانشآموزان فراهم کرده است. این سوء مدیریت، نه تنها به نابرابری آموزشی دامن میزند، بلکه اعتماد عمومی به نظام آموزشی را نیز خدشهدار میسازد و به این باور غلط دامن میزند که تحصیل با کیفیت، تنها برای اقشار مرفه جامعه میسر است.
پژوهشگر و تحلیلگر مسائل آموزش و پرورش