EN
به روز شده در
کد خبر: ۳۶۸۴۲

سیاست های اجتماعی دولت؛ چالش‌ها و امیدها

در شرایطی که ایران و دولت چهاردهم با یکی از سخت‌ترین سال‌ها دست و پنجه نرم می کند و بحران ناترازی های اقتصادی، انرژی و… میراث سختی را برای پزشکیان به یادگار گذاشته، دولت چهاردهم با شعار «وفاق ملی» و احیای اعتماد اجتماعی در تلاش است که از این ظرفیت به بهترین شکل استفاده کند.

سیاست های اجتماعی دولت؛ چالش‌ها و امیدها
آرمان امروز

سید جواد حسینی در یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:

در شرایطی که ایران و دولت چهاردهم با یکی از سخت‌ترین سال‌ها دست و پنجه نرم می کند و بحران ناترازی های اقتصادی، انرژی و… میراث سختی را برای پزشکیان به یادگار گذاشته، دولت چهاردهم با شعار «وفاق ملی» و احیای اعتماد اجتماعی در تلاش است که از این ظرفیت به بهترین شکل استفاده کند. با توجه به یکسال آینده که دومین سال این دولت است، پرسش اصلی در حوزه اجتماعی در شرایطی مطرح می شود که: سیاست‌های اجتماعی این دولت چگونه می‌تواند منزلت، سبک زندگی و رفاه مردم را تحت تأثیر قرار دهد؟ آیا امیدی برای بهبود شرایط وجود دارد یا چالش‌های ساختاری مانع تحقق این مهم خواهد شد؟. دولت چهاردهم بر چند محور کلیدی تأکید دارد: گسترش مشارکت اجتماعی و جلب مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌های توسعه‌ای و اصلاح برخی مقررات تبعیض‌آمیز. سال آینده و در صورت موفقیت در ایجاد اشتغال مولد و کاهش فقر، منزلت اجتماعی گروه‌های مختلف ارتقا خواهد یافت. خدمات اجتماعی هدفمند می‌تواند حس اعتماد و تعلق شهروندان به دولت را تقویت کند. برداشتن موانع قانونی برای مشارکت زنان، به‌ویژه در عرصه اقتصادی، می‌تواند نقشی اساسی در توسعه اجتماعی و تغییر سبک زندگی ایفا کند. همچنین ترکیب سیاست‌های مقاومتی با همکاری‌های خارجی می‌تواند امنیت غذایی، دسترسی به انرژی و خدمات عمومی را تقویت کرده و جامعه را در برابر بحران‌ها مقاوم‌تر کند. اجرای سیاست‌هایی در حوزه فرهنگ و رفاه اجتماعی نیز می‌تواند به بهبود سبک زندگی نسل جوان کمک کند. سیاست‌های کلی دولت چهاردهم را می‌توان در مربعی طلایی به عنوان عقل، قلب، عدل و ربط مطرح کرد در یک نگاه کلی عقل به مجموعه برنامه‌ها و اهداف و آرمان‌ها دولت، عدل به معنی تکیه بر عدالتخواهی و قلب ناظر بر مشروعیت و مقبولیت مردمی و افزایش ذخایر انگیزشی ملت و در نهایت ربط به رفع اختلافات، ایجاد وفاق و انسجام ملی و نگاه ارگانیک به کاهش فاصله دولت – ملت و نیز ارکان و اجزای حاکمیت و همچنین گروه‌ها و جریان‌های سیاسی مبتنی بر منافع ملی تعبیر کرد.

با این حال، چالش‌های بزرگی پیش‌روی دولت قرار دارد. برآوردها نشان می‌دهد که حدود نیمی از جمعیت جوان کشور در بازه سنی ۲۵ تا ۴۰ ساله شاغل نیستند. بی‌کاری جوانان یکی از چالش‌های مهم اقتصادی و اجتماعی در کشور است که با تغییر دولت‌ها همچنان به‌عنوان یک مشکل پایدار باقی مانده است. در دولت چهاردهم، این موضوع همچنان در صدر دغدغه‌های سیاست‌گذاران و جامعه قرار دارد. عوامل متعددی مانند نبود فرصت‌های شغلی مناسب، ضعف در توسعه اقتصادی و مسائلی مانند پارتی‌بازی در فرایند استخدام باعث تشدید این بحران شده است.

دولت چهاردهم برنامه‌هایی ازجمله تسهیلات برای کارآفرینی، حمایت از کسب‌وکارهای کوچک و متوسط و توسعه صنایع داخلی را مطرح کرده، اما موانع اجرائی و نبود برنامه‌ریزی دقیق مانع از موفقیت کامل این طرح‌ها شده است. چالش‌ها و محدودیت‌ها: نقص در نظارت و اجرای صحیح برنامه‌ها، کمبود منابع مالی برای حمایت از طرح‌های اشتغال‌زایی.

از سوی دیگر در این شرایط واژه «به زیستی» به اقتصاد ارتباط دارد و بدون اصلاح این ساختار، هیچ سیاست اجتماعی به سرانجام نخواهد رسید. علاوه بر این، مردم علاوه بر رفاه اقتصادی و اجتماعی را نیز مطالبه می‌کنند و بی‌توجهی به این مطالبات می‌تواند باعث تضعیف اعتماد میان مردم و دولت شود. بر اساس این شرایط، سیاست‌های اجتماعی دولت چهاردهم در بهترین حالت می‌تواند فرصتی برای بازسازی رابطه آسیب‌دیده میان دولت و جامعه فراهم کند. از سوی دیگر بی‌کاری جوانان در دولت چهاردهم همچنان یک چالش بزرگ است که نیاز به برنامه‌ریزی دقیق، اصلاح ساختارهای استخدامی و مقابله با معضل پارتی‌بازی دارد. برای تحقق این امر، عزم جدی در تمام سطوح مدیریتی و استفاده از ظرفیت‌های جوانان به‌عنوان سرمایه‌های ملی ضروری است. اما تحقق این هدف منوط به اصلاحات عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. برای رسیدن به این مقصود، شفافیت و مبارزه با فساد، تقویت جامعه مدنی و ایجاد بستر مشارکت، اصلاحات حقوقی و تمرکز بر توسعه محلی به جای پروژه‌های پرهزینه ملی از جمله ضرورت‌ها به شمار می‌روند. در نهایت، بازسازی اعتماد اجتماعی از طریق مشارکت مدنی می‌تواند ضامن موفقیت سیاست‌های اجتماعی باشد.

اگرچه مسیر پیش‌رو دشوار است، اما با اتخاذ تصمیم‌های جسورانه و شفاف، دولت می‌تواند نه تنها اقتصاد بلکه اعتماد اجتماعی را نیز بازسازی کند. منزلت، سبک زندگی و رفاه مردم ایران بیش از هر زمان دیگری به این تصمیم‌ها وابسته است؛ تصمیم‌هایی که آینده رابطه دولت و جامعه را تعیین خواهد کرد. ا مروز جامعه ایران از بالا بودن ضریب جینی و شکاف طبقاتی و نابرابری‌های آموزشی و اقتصادی و شکاف عمیق بین مناطق برخوردار و کمتر برخوردار و فاصله‌های عمیق مرکز – پیرامون که همه جلوه‌هایی از بی‌عدالتی است به ‌شدت در رنج است و لذا در کنار نگاه مبتنی بر عقل و برنامه‌ریزی‌های مبتنی بر خرد جمعی و بالا بردن انگیزش و رضایت مردمی که به افزایش سرمایه اجتماعی می‌انجامد و ایجاد انسجام و وفاق ملی، توسعه عدالت و کاهش نابرابری، مربع طلایی است که در صورت تحقق عملی این سیاست‌ها در دولت چهاردهم و همراهی مردم و گروه‌های سیاسی و قومی و اجتماعی و علمی با دولت می‌تواند سیاست‌های مبتنی بر عقل، قلب، ربط و عدل چشم‌انداز امیدبخشی را برای توسعه پایدار و آینده ایران ترسیم کند.

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار