وضعیت پیچیده قفقاز و ریسک بالای احدث خط آهن رشت - آستارا
قفقاز همچنان نا آرام است. جنگ دوم قفقاز، امضای موافقتنانه آتش بس ابتکاری پوتین و بیرون راندن ارامنه از منطقه قره باغ، نه تنها به حل بحران بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان پایان نداد، بلکه وضعیت را پیچیده تر کرد.

بهرام امیر احمدیان در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:
قفقاز همچنان نا آرام است. جنگ دوم قفقاز، امضای موافقتنانه آتش بس ابتکاری پوتین و بیرون راندن ارامنه از منطقه قره باغ، نه تنها به حل بحران بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان پایان نداد، بلکه وضعیت را پیچیده تر کرد.
روسیه به سبب درگیری در اوکراین نتوانست به تعهدات خود در حفاظت از ارامنه قره باغ و نگهداری دالان لاچین (برای ارتباط ارامنه قره باغ با ارمنستان-بند ۶ موافقتنامه) عمل کند. بنابراین نظامیان جمهوری آذربایجان با بهره گیری از بی تفاوتی نیروهای پاسدار صلح روسی به حفاظت از مرکز قره باغ، با یورش به مرکز قره باغ (استپانکرت) همه ارامنه بومی ساکن آنجا را به زور وادار به مهاجرت اجباری به ارمنستان کردند.
ارمنستان نیز حق قانونی خود می داند که تسهیل ارتباط بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان(بند ۹ موافقتامه) را ملغی کند. در این میان جمهوری آذربایجان تنها به دنبال اجرایی شدن بند ۹ است که ارمنستان در بخش جنوبی کریدوری به طول ۴۳ کیلومتر در استان سیونیک برای آذربایجان تخصیص دهد.
روح این موافقتنامه در بند ۹ (که اکنون از نظر حقوقی ملغی شده است چون نمی توان فقط یک بند موافقتنامه را در نظر گرفت و بند ۶ را اجرا نکرد) تسهیل برای تردد بین نخجوان وجمهوری آذربایجان است. در حالی که جمهوری آذربایجان این مسیر را برای خود حق قانونی دانسته و در مواقعی تصرف نظامی و در اختیار گرفتن آن را به میان کشیده و دولت ارمنستان را تهدید کرده است.
لازم به یاد آوری که موافقتنامه آتش بس یک معاهده یا قرار داد مورد تایید شورای امنیت بشمار نمی رود.
زیرا شورای امنیت سازمان ملل امور قره باغ را در سال ۱۹۹۲ به «سازمان امنیت و همکاری در اروپا» واگذار کرد و این سازمان گروهی به نام «گروه مینسک» با شرکت تعداد ی از کشورها به رباست سه عضو دائم شورای امنیت: فرانسه، روسیه، ایالات متحده واگذار کرد. در ماه می سال ۱۹۹۴ این گروه در جبهه های نبرد آتش بس اعلام و نظارت بر آن را آغاز کرد.
موافقتنامه آتش بس پیشنهادی پوتین در نوامبر ۲۰۲۰ بدون امضای دو عضو دیگر ریاست گروه مینسک بین طرفین درگیری امضا شده است. از آن زمان به بعد جمهوری آذربایجان فشار و تهدید بر ارمنستان را برای ایجاد کریدور افزایش داده است. از نگاه آذربایجان این کریدور مورد استفاده ترکیه برای ارتباط با حوزه دریای خزر و آسیای مرکزی در راستای زیاده طلبی های ترکیه برای تشکیل کریدوری جعلی به نام زنگه زور برای اتصال جهان ترک از قفقازط تا غرب چین است. علاوه بر آن ترکیه و آذربایجان در نظر دارند پای ناتو را نیز به منطقه باز کنند.
جمهوری اسلامی ایران برای رفع این مناقشه «کریدور ارس» را به موازات مرز مشترک ایران-ارمنستان-آذربایجان معرفی کرده است که از زمان آغاز درگیری بین ارمنستان و آذربایجان، در آستانه فروپاشی شوروی تاکنون، جمهوری نخجوان (در غرب ارمنستان) از طریق عبور از قلمرو ایران با خاک اصلی جمهوری آذربایجان(در شرق ارمنستان) ارتباط داشته که تا کنون نیز ادامه دارد و شگفت آنکه آذربایجان هم با آن موافقت و پروژه ای مشترک با ایران را دنبال کرده است. با این وجود خواسته های غیر حقوقی و غیر قانونی آذربایجان برای تحمیل خواسته های خود به ارمنستان و اعمال حاکمیت بر مسیر عبور و مرور، اساس معادله و مفاد موافقتنامه را تفسیر به عین و مصادره به مطلوب کرده است.
در این میان پای آمریکا به میان کشیده شده و رئیس جمهور ایالات متحده با هوچیگری می خواهد نقش کلانتر شهر را در معادلات بین المللی ایفا کند. کسی که در آغاز هجوم روسیه به اوکراین ادعا می کرد که اگر رئیس جمهور بود طی یک هفته صلح برقرار می کرد و هیچگاه این اتفاق روی نمی داد. اکنون در مقام ریاست جمهوری می خواهد این معادله را حل کند. ترامپ چندین بار از پوتین خواسته است آتش بس برقرار کند ولی روسیه اقدامی نکرده است. اکنون ترامپ مهلتی ۵۰ روزه برای روسیه در نظر گرفته است تا آتش بس برقرار سازد. هم چنین در برقراری آتش بس در درگیری بین پاکستان و هند، ترامپ خود را میانجی با نفوذ می داند.
اخیرا در درگیری بین تایلند و کامبوج نیز فعال شده و طرفین را به پایان دادن به درگیری و آغاز مذاکره دعوت کرده است، تا راه خود را برای مجاب کردن کمیته جایزه صلح نوبل برای انتخاب او هموار سازد. در عین حال با حمایت از اسرائیل در کشتار مردم غزه و همراهی با رژیم صهیونیستی، با حمله به تاسیسات هسته ای ایران (که هیچ مجوز حقوقی ندارد) جنگ افروزی براه انداخته است و صلح جهانی را به خطر انداخته است.
علی اف به طور مداوم کریدور زنگزور را به عنوان یک ضرورت استراتژیک برای جمهوری آذربایجان معرفی کرده است و خواسته های قاطع و صریح در مورد وضعیت قانونی، مقررات دسترسی و کنترل عملیاتی آن را تشریح کرده است. ارمنستان که نگران است این مسیر حاکمیتش را تهدید کند و بر لزوم کنترل کامل خود بر آن اصرار دارد، برقراری یک «کریدور» واقعی را به معنای واگذار کردن اختیاراتش میداند. در بین احزاب ارمنستان و برخی نمایندگان پارلمان و فعالان سیاسی واگذاری کریدور به آذربایجان را (بر اساس آنچه پیشتر گفته شد) مخل حاکمیت و امنیت ارمنستان ارزیابی و با آن مخالفت دارند.
با اوجگیری تیرگی روابط جمهوری آذربایجان با روسیه بعد از ساقط کردن هواپیمای مسافری جمهوری آذربایجان از سوی روسیه و مساله کریدور به اصطلاح زنگه زور و حساسیت ایران به موضوع تغییرات خطوط مرزی و تنش های ژئوپلیتیکی احتمال تنش در منطقه و ایجاد نا امنی افزایش یافته است که احتمال بهره گیری آذربایجان در صورت احداث خط آهن رشت-آستارا برای تحمیل اراده بر ایران و روسیه زیاد شده است.
توصیه سیاستی به دولت جمهوری اسلامی ایران توجه بیشتر به این پروژه و انصراف از احداث آن در شرایط نا امنی قفقاز، ورود بازیگران فرامنطقه ای، هزینه بالای پروژه در وضعیت نا بسامان اقتصادی و احتمال تحریم های بیشتر غرب علیه ایران، تخریب محیط زیست و بنیان های کشاورزی منطقه که خود با دشواری هایی روبروست و کاهش حجم مبادلات روسیه از طریق ایران به سبب تنش ایالات متحده با روسیه، می تواند این خط آهن را با دشواری مواجه سازد.
این در حالی که است که مسیر اصلی کریدور شمال-جنوب بین ایران و روسیه مسیر دریایی از طریق دریای خزر بوده که بدون حضور کشور ثالث می تواند انجام شود که می تواند به رونق دریانوردی و گردشگری هم بیانجامد .