به روز شده در
کد خبر: ۱۹۸۵۲

کتاب‌هایی که زیر پا له می‌شوند؛ زنگ خطر برای آموزش و محیط زیست

پاره‌ کردن کتاب‌های درسی می تواند نشان‌دهنده فشار روانی دانش‌آموزان و ضعف نظام آموزشی باشد و همزمان هدررفت منابع ملی را به‌همراه دارد.

کتاب‌هایی که زیر پا له می‌شوند؛ زنگ خطر برای آموزش و محیط زیست
گروه اجتماعی آوش

با پایان هر سال تحصیلی، صحنه‌هایی تکراری اما نگران‌کننده در حیاط برخی مدارس دیده می‌شود؛ کاغذهایی که در باد می‌رقصند، جلدهایی پاره‌ شده و کتاب‌هایی که زیر پا له می‌شوند. برای بسیاری، این صحنه‌ها شاید فقط یک «عادت پایان سالی» یا حتی «شیطنت بچه‌گانه» به‌نظر برسد، اما روانشناسان هشدار می‌دهند این رفتار، نشانه‌ای است از فشارهای مزمن روانی که کودکان در طول سال تحمل کرده‌اند و در مقیاسی بزرگ‌تر، پرده‌ای از یک مشکل ساختاری در نظام آموزش کشور است.

طی روزهای اخیر ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده که واکنش‌های گسترده‌ای را به‌دنبال داشته است. در این ویدئو، دانش‌آموزان یک دبستان پسرانه پس از پایان امتحانات، کتاب‌های درسی خود را پاره کرده و به هوا پرتاب می‌کنند. این اقدام که با فریاد شادی و هیجان همراه است، خیابان مقابل مدرسه را با تکه‌پاره‌های کتاب پوشانده است.

ماجرای پاره‌ کردن کتاب‌ها فقط یک مسئله فردی نیست. این اتفاق، در تقاطع مسائل فرهنگی، آموزشی، روانی و حتی اقتصادی کشور قرار دارد؛ جایی که از یک‌سو، کتاب درسی برای کودک ایرانی به نماد فشار و اجبار تبدیل شده و از سوی دیگر، چرخه‌ای معیوب در تولید و نابودی این کتاب‌ها، سالانه هزینه‌ای گزاف به کشور تحمیل می‌کند.

معصومه رضازاده، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و درمانگر اختلالات کودک و نوجوان، در گفتگویی که با آوش داشتند، توضیح داد پاره‌کردن کتاب‌های درسی اغلب واکنشی هیجانی به فشارهای روانی، اضطراب و استرس‌های مکرر که دانش‌آموزان در طول سال تحصیلی تحمل می‌کنند، است. این رفتار را می‌توان تخلیه احساس منفی و ناتوانی در مواجهه با انتظارات سنگین والدین، اولیای مدرسه و خود دانش‌آموز دانست.

کتاب

اما این معضل، فقط به جنبه‌های روانی و تربیتی ختم نمی‌شود. پیامدهای اقتصادی، فرهنگی و زیست‌محیطی آن نیز نگران‌کننده است.

در حالی که علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش، در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ اعلام کرده است: «سالانه ۱۶۰ میلیون جلد کتاب درسی در کشور چاپ و در اختیار دانش‌آموزان قرار می‌گیرد و حدود ۱۶.۵ میلیون دانش‌آموز در مدارس کشور مشغول به تحصیل هستند.»

این آمار رسمی، نشان‌دهنده یکی از بزرگ‌ترین فرایندهای چاپ و توزیع کتاب در سطح ملی است و ابعاد گسترده‌ مالی، محیط‌زیستی و آموزشی آن بسیار قابل توجه است. چنین عددی یعنی به‌طور میانگین، هر دانش‌آموز در طول یک سال تحصیلی حدود ۹ تا ۱۰ جلد کتاب درسی دریافت می‌کند.

در کنار این موضوع، انتشار ویدئوهایی از پاره‌کردن یا دور ریختن کتاب‌های درسی در پایان سال، بار دیگر لزوم بازنگری در سیاست‌های تولید، مصرف و بازیافت کتاب‌های درسی را به مسئولان یادآوری کرده است.

در حالی که هر سال میلیون‌ها جلد کتاب درسی در ایران چاپ و پس از پایان سال تحصیلی کنار گذاشته یا دور ریخته می‌شوند، هنوز برنامه‌ منسجمی برای استفاده مجدد از این منابع آموزشی در داخل کشور یا صادرات آن‌ها به کشورهای همسایه وجود ندارد. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان، بازیافت و بهره‌برداری چندباره از کتاب‌های درسی به یکی از اصول پایدار نظام آموزشی و زیست‌محیطی تبدیل شده است.

عدم وجود چرخه مؤثر استفاده مجدد از کتاب‌های درسی

در ایران، کتاب‌های درسی به‌صورت سالانه چاپ می‌شوند و پس از پایان امتحانات، اغلب توسط دانش‌آموزان پاره شده، در زباله‌ها رها می‌شوند یا در بهترین حالت، در خانه‌ها خاک می‌خورند. برخلاف کشورهایی نظیر روسیه، که دانش‌آموزان موظف به بازگرداندن کتاب‌ها به مدارس هستند تا نسل بعدی نیز از آن‌ها استفاده کند، در ایران نه تنها سیستم مشخصی برای بازگرداندن کتاب‌ها وجود ندارد، بلکه حتی فرهنگ‌سازی مؤثری نیز در این‌باره انجام نشده است.

ضعف زیرساخت‌های بازیافت کاغذ، نبود برنامه‌ریزی سراسری برای جمع‌آوری و بازتوزیع کتاب‌های سالم، و نگاه یک‌بار مصرف به کتاب‌های درسی از جمله دلایل عدم بازیافت کتاب است. 

بازیافت

فرصت‌های از دست‌رفته در صادرات کتاب‌های درسی

ایران در حوزه چاپ و نشر، جایگاهی قابل توجه در منطقه دارد و تاکنون اقداماتی برای صادرات کتاب‌های عمومی و فرهنگی به کشورهای منطقه انجام شده است. کشورهایی مانند عراق، افغانستان، یمن، تاجیکستان، ازبکستان، لبنان، گرجستان و ارمنستان از مقاصد صادرات کتاب‌های ایرانی هستند. با این حال، کتاب‌های درسی ایرانی کمتر وارد این چرخه صادراتی شده‌اند.

این در حالی‌ است که بسیاری از کشورهای فارسی‌زبان منطقه، به محتوای آموزشی ایرانی علاقه‌مند هستند و از نظر زبان، فرهنگ و سبک آموزش با ایران نزدیکی دارند. با برنامه‌ریزی و ایجاد تفاهم‌نامه‌های آموزشی، می‌توان از ظرفیت صادرات کتاب‌های درسی نیز استفاده کرد؛ موضوعی که نه‌تنها ارزش فرهنگی دارد، بلکه می‌تواند منبع درآمدی پایدار نیز باشد.

در نهایت، اگر قرار است دانش‌آموزان کتاب را نه ابزاری برای اجبار، بلکه پلی برای فهم و لذت از یادگیری بدانند، باید هم در ساختار آموزش و سلامت روانی آن‌ها بازنگری جدی صورت گیرد و هم چرخه تولید، استفاده و بازیافت کتاب‌های درسی مورد اصلاح و بازسازی قرار گیرد چراکه این دو، به‌طور جدی با یکدیگر گره خورده‌اند.

ارسال نظر

آخرین اخبار