به روز شده در
کد خبر: ۲۶۴۷۲
در گفت‌وگو با آوش مطرح شد؛

تولد نوزاد عشایر زیر سایه پهپادها/ زایمان اضطراری در تاریکی کوه‌های همدان+عکس

در میانه ۱۲ روز جنگ و اضطراب، جایی میان کوه‌های همدان و سیاه‌چادرهای عشایر، زندگی دوباره متولد شد و تولد نوزادی در دل بحران رقم خورد.

تولد نوزاد عشایر زیر سایه پهپادها/ زایمان اضطراری در تاریکی کوه‌های همدان+عکس
گروه اجتماعی آوش/غزال ساری اصلان

طبق اعلام حسین کرمان‌پور، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت، در طول جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، ۳۰ هزار و ۳۰۸ نوزاد در سراسر کشور به دنیا آمدند؛ اما یکی از خاص‌ترین این تولدها در دل منطقه عشایرنشین زمان‌آباد، بین ملایر و همدان رقم خورد. نوزادی که روی برانکارد، زیر آسمان شب و در سرمای کوهستان چشم به جهان گشود.

در میانه اضطراب و آژیرهای ممتد این جنگ تحمیلی، جایی در دل کوه‌ها، یکی از نجات‌بخش‌ترین مأموریت‌های اورژانس رقم خورد؛ تولد نوزادی در دل بحران. درحالی‌که امداد هوایی تعطیل بود و کادر درمان در آماده‌باش کامل، تکنسین‌های اورژانس همدان موفق شدند مادر بارداری را در شرایطی سخت و زیر صدای انفجارها، به سلامت زایمان دهند.

حسن موسیوند، تکنسین اورژانس ۱۱۵ همدان، در گفت‌وگو با خبرنگار آوش، روایتی انسانی از آن لحظات را بازگو می‌کند: با اورژانس تماس گرفتند. زنی ۲۷ ساله، اهل عشایر، دچار درد زایمان شده بود. موعد زایمانش هنوز یک هفته مانده بود اما از استرس جنگ، حملات هوایی و ترس، حالش بد شده بود. از ترس به بیمارستان نمی‌رفت و ما فوراً راهی منطقه شدیم.

نقطه‌ای که باید به آن می‌رسیدند، از جاده خارج بود؛ بین چادرهای عشایری و دامنه‌ی کوه. هوا سرد، شب تاریک و فقط نور چراغ خودرو و یک چراغ‌قوه راه‌شان را روشن می‌کرد. اما لحظه‌ای برای درنگ نبود. صدای پهپاد بالای سر، زوزه باد و گریه خاموش زن جوان در دل تاریکی، صحنه‌ای فراموش‌نشدنی برای امدادگران ساخت. به گونه‌ای که این تکنسین می‌گوید: او را با احتیاط به آمبولانس رساندیم، اما دیگر فرصتی برای انتقال نبود. همان‌جا در جلوی آمبولانس، روی برانکارد، زایمان انجام شد.

تولد نوزاد در آمبولانس

به گفته‌ موسیوند، خوشبختانه ست زایمان اورژانس کامل بود و همه‌چیز با نظم و دقت انجام شد. نوزاد که یک پسر بود، ساعت ۱۲:۲۰ شب صحیح و سالم تحویل مادر شد، مادری که دو دختر داشت و حالا در میانه‌ جنگ، فرزند پسرش را به آغوش گرفت.

اما این فقط یک عملیات پزشکی نبود، موسیوند و تیمش با گفت‌وگو و همدلی، ترس زن جوان را فرو نشاندند و به او آرامش دادند. او در این باره می‌گوید: به مادر مشاوره دادیم،  با او همدلی کردیم تا به ما اعتماد کند و به بیمارستان منتقل شود. این وظیفه ما است که از اضطراب افرادی که به ما مراجعه کرده‌اند، بکاهیم.

این تکنسین اورژانس ادامه می‌دهد: در همان روزهایی که نوزادان بی‌گناه شهید می‌شدند، تولد این کودک مثل نوری در دل تاریکی بود. ما او را سالم تحویل خانواده‌اش دادیم.

موسیوند در پایان، از همکارانش در اورژانس می‌گوید؛ از کسانی که بدون ادعا، در آن روزهای پرالتهاب، شب و روز نداشتند و عنوان می‌کند: همه همکارانم با دل و جان کار کردند. بی‌وقفه، بی‌منت. به همکارانم می‌گویم خدمات‌رسانی باید با عشق باشد، ما باید به ایران و ایرانی افتخار کنیم و جز خدا و یکدیگر کسی را نداریم.

ارسال نظر

آخرین اخبار