چطور زمان دقیق مرگ را تشخیص میدهند؟
چگونگی تعیین زمان دقیق مرگ توسط پزشک قانونی یکی از سوالاتی است که همواره مردم با آن مواجه هستند.

با کشف جسد «دختر گمشده ایران» و پس از آن انتشار عکسهای مقتول، بحثهای بسیاری درباره زمان ارتکاب قتل الهه حسیننژاد صورت گرفته است، افراد بسیاری از مردم عادی درباره زمانی که وی به قتل رسیده ادعاهای متفاوتی را در فضای مجازی بیان کردهاند و کاری که ممکن است ماهها در پزشکی قانونی با حضور و بررسیهای کارشناسان طول بکشد را در چند دقیقه مطرح کردهاند، اما متخصصان پزشکی قانونی چگونه زمان را مشخص می کنند؟
اگر چه بحثها بسیار علمی و تخصصی هستند اما از جهت تئوریک شیوههای تشخیص زمان را میتوان به این طریق بیان کرد:
فاکتورهای تعیینکننده زمان مرگ:
زمان مرگ دقیق یک جنازه با کمک فاکتورهای مختلفی، از جمله جمود نعشی (سفت شدن ماهیچهها)، مرگاخُشکی (سرد شدن بدن)، و تجزیه بافتها تعیین میشود. این فاکتورها در کنار عوامل محیطی، مانند دمای محیط، میتوانند به تخمین زمان مرگ کمک کنند.
جمود نعشی:
این پدیده باعث سفت شدن ماهیچهها پس از مرگ میشود، روند سفت شدن ماهیچهها در ابتدا در صورت، دستها و پاها شروع شده و سپس به تدریج به دیگر قسمتهای بدن گسترش مییابد. پس از سفت شدن، ماهیچهها به مرور زمان، نرمتر میشوند.
مرگاخُشکی:
دمای بدن پس از مرگ به طور طبیعی کاهش مییابد و این کاهش دما میتواند به عنوان یک نشانگر برای تعیین زمان مرگ استفاده شود.
تجزیه بافتها:
با گذشت زمان، بافتهای بدن دچار تجزیه میشوند و این تجزیه باعث ایجاد تغییرات ظاهری در بدن میشود، مانند رنگزدگی، بوی خاص و تغییرات در بافتها. این تغییرات نیز میتواند به تخمین زمان مرگ کمک کند.
عوامل محیطی:
دمای محیط، میزان رطوبت، نور خورشید و شرایط آب و هوایی دیگر میتوانند بر روند تجزیه بافتها و دیگر فاکتورهای مرتبط با مرگ تأثیر بگذارند و در نتیجه، زمان مرگ را تحت تأثیر قرار دهند.
چگونه از این فاکتورها در پزشکی قانونی استفاده می شود؟
پزشکان قانونی از این فاکتورها به عنوان ابزاری برای تخمین زمان مرگ استفاده میکنند. با بررسی این فاکتورها، متخصصان خبره میتوانند زمان مرگ را با دقت نسبی تخمین بزنند. با این حال، باید توجه داشت که زمان مرگ دقیقی با استفاده از این فاکتورها تعیین نمیشود، بلکه یک تخمین نسبی ارائه میشود.
البته عواملی مانند چاقی، لاغری، دمای بدن قبل از مرگ و وضعیت سلامتی فرد میتوانند بر روند تجزیه بافتها و دیگر فاکتورها تأثیر بگذارند.
شرایط محیطی نیز میتوانند بر روند تجزیه بافتها و دیگر فاکتورها تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، دمای بالا باعث سرعت بخشیدن به تجزیه میشود.
البته باید توجه داشت که تخمین نسبی زمان مرگ با استفاده از این فاکتورها تنها یک تخمین نسبی است و نه یک زمان دقیق.
علاوه بر این موارد حشرات نیز نقش مهمی در شناسایی زمان دقیق مرگ یک جنازه دارند ، این علم که به نام « تجزیه و تحلیل حشرهشناسی قانونی (Forensic Entomology) شناخته میشود، به محققان این امکان را میدهد که با استفاده از اطلاعات مربوط به حشرات، زمان مرگ را تخمین بزنند. در ادامه به جزئیات بیشتری درباره این نقش میپردازیم:
تخمگذاری حشرات: حشرات، به ویژه مگسها بلافاصله پس از مرگ، به دلیل وجود مواد آلی و بوی خاص بدن، تخمگذاری میکنند. این تخمگذاری معمولاً در عرض چند دقیقه تا چند ساعت پس از مرگ انجام میشود، نوع حشراتی که روی جسد تخمگذاری میکنند میتواند به شرایط محیطی و زمان مرگ اشاره کند.
رشد لاروها: پس از تخمگذاری، لاروها (مگسها) به سرعت رشد میکنند. مراحل مختلف زندگی آنها (از تخم تا لارو و سپس پوره) زمانهای مشخصی دارند که تحت تأثیر دما و شرایط محیطی قرار میگیرند، با بررسی اندازه و مرحله رشد لاروها، متخصصان میتوانند زمان تقریبی مرگ را تخمین بزنند.
تنوع حشرات: هر نوع حشرهای که روی جسد دیده میشود، میتواند اطلاعات خاصی درباره زمان مرگ ارائه دهد، به عنوان مثال، برخی از حشرات فقط در شرایط خاص محیطی یا دماهای خاص فعالیت میکنند ، شناسایی نوع حشرات و مراحل زندگی آنها میتواند به تعیین زمان مرگ کمک کند.
شرایط محیطی: دما، رطوبت و نوع پوشش گیاهی میتواند بر فعالیت حشرات تأثیر بگذارد. بنابراین، متخصصان باید این عوامل را در نظر بگیرند تا تخمین دقیقی از زمان مرگ ارائه دهند.
مدت زمان تجزیه: حشرات همچنین میتوانند نشاندهنده مراحل مختلف تجزیه بدن باشند، به عنوان مثال، وجود حشرات خاص ممکن است نشاندهنده این باشد که جسد در مرحله خاصی از تجزیه قرار دارد.
تحقیقات و شواهد علمی: تحقیقات علمی و تجربی در این زمینه به محققان کمک کرده تا جداول و نمودارهایی برای پیشبینی زمان مرگ بر اساس نوع حشرات و مراحل زندگی آنها ایجاد کنند.
حشرات به صف: حشرات خاصی، بهویژه مگسها، بسیار سریع پس از مرگ به جسد جذب میشوند.
توالی معمول ورود حشرات: مگس مرد هخوار (Blowflies – خانواده Calliphoridae)هستند که اولین بازدیدکنندگان جسد هستند آنها اغلب در عرض چند دقیقه تا ساعت اول مرگ به سراغ جسد می آیند و به این ترتیب در صورتی که تنها آنها وجود داشته باشند می توان حدس زد که چند ساعت بیشتر از مرگ نگذشته است، آنها روی منافذ بدن (دهان، بینی، زخمها، چشمها) تخم میگذارند.
سوسکهای لاشخور (Beetles – خانواده Dermestidae و Silphidae) : دیرتر از مگسها وارد میشوند (در مراحل پوسیدگی خشک و استخوانی شدن).
زنبورها، مورچهها، و سایر شکارچیان نیز ممکن است وارد چرخه تجزیه شوند ولی نقش اصلی ندارند.